پیشنهاد به آقای سید محمد خاتمی
پیشنهاد به آقای سید محمد خاتمی
خاتون‌شرق- این روزها صحبت‌های زیادی از سوی سیاسیون چپ شنیده می‌شود که برای حاکمیت خط و نشان تحریم انتخابات را می‌کشند و از این طرف هم، اصولگرایان و حاکمیت به تکاپو افتاده‌اند که با فراهم کردن شرایط، مشارکت ملی را افزایش دهند...

سعید صفارائی

این روزها صحبت‌های زیادی از سوی سیاسیون چپ شنیده می‌شود که برای حاکمیت خط و نشان تحریم انتخابات را می‌کشند و از این طرف هم، اصولگرایان و حاکمیت به تکاپو افتاده‌اند که با فراهم کردن شرایط، مشارکت ملی را افزایش دهند و حتی عقلای این طیف به فکر افتاده‌اند که جلو تندروی بعضی اقشار داغ‌تر از آش را بگیرند که تا حد امکان تنور انتخابات گرم شود که مبادا دشمنان انقلاب، از مشارکت پایین مردم، افکار پلید دیگری به سرشان بزند.

به هر روی، محور این یادداشت، جدای از این بحث و در واقع، ماحصل آن است. در انتخابات‌های گذشته، چه مجلس، چه خبرگان و چه شوراها، همیشه همین بحث صلاحیت‌ها و مهندسی انتخابات مطرح بوده و می‌شود گفت خروجی آن هم به جایی نرسیده و برای مردم و مملکت دستاوردی نداشته است.

در همین انتخابات اخیر مجلس و ریاست جمهوری نیز دیدیم که داد و فریاد اصلاح‌طلبان و چپ‌ها تقریبا به جایی نرسید و شد آنچه شد و حالا مانده‌ایم با یک دولت ناکارآمد و یک مجلس ناکارآمد چه کنیم.

حالا آن طور که از شواهد برمی‌آید احتمالا اصلاح‌طلبان و شاید افراد و گروه‌های ناراضی خارج از جناح‌های سیاسی، در انتخابات شرکت نکنند و باز احتمالا، مجلسی بی‌رمق و ضعیف تشکیل خواهد شد که از آتش آن، آبی برای مردم گرم نمی‌شود و حداکثرش همین وضعیت فعلی است که قوانین مهم و اساسی در زمینه‌های توسعه‌ای، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، بلاتکلیف خواهد ماند و از آن طرف، طرح‌ها و لوایح بی‌خاصیت به مجلس خواهد رفت که از خروجی آن، نه مشکلی از مردم حل می‌شود نه مملکت راه خروجی از مصایب فعلی می‌یابد. پس بیایید به شیوه‌ای دیگر عمل کنیم.

پیشنهاد من به آقای سید محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاح‌طلبان این است که با استفاده از الگویی که در همان دوران ریاست‌جمهوری ایشان در سطح جوانان مطرح شد و یک پارلمان دانش‌آموزی یا دانشجویی یا چیزی شبیه این درست کردند و چند صباحی هم برقرار بود، حالا بیایند و یک پارلمان مردمی درست کنند.

البته آن پارلمان جوانانه، قطعا نمی‌توانست به مصوبات عاقلانه و همه‌جانبه‌ای دست یابد چون جوانان به سبب اینکه هنوز در نیمه راه پختگی قرار دارند، نمی‌توانند مسائل مهم و اساسی جامعه را بدور از احساسات و غلیان‌های عاطفی، شناسایی و برای آنها راهکارهای صحیح و علمی ارائه دهند. و البته، نگاه آقای خاتمی در آن موقع، شاید بیشتر نگاه سیاسی فرهنگی به قشر جوان بود تا به سبب داشتن همین ویژگی‌های جوانانه، پایگاهی داغ و احساسی برای اندیشه‌ی اصلاح‌طلبی فراهم نماید، چنانکه، نگاه به حقوق زنان هم دچار همین مشکل بود و حاصل آن، فمینسیم لگام گسیخته‌ای شد که برون داد فعلی آن، همین داستان «زن، زندگی، آزادی» است که خیلی از بانوان فرهیخته و خانم‌های اندیشه‌ورز را نیز در گرداب خود فرو برد و. چیزی هم از آن بیرون نیامد.

به هر حال، ساز و کار اولیه‌ی پیشنهادی ما این است که آقای خاتمی از بین نخبگان و فرهیختگان که بسیار زیاد هستند و با یک گوگل‌کردن ساده و نگاه کردن به متن سخنرانی‌ها، پادکست‌ها، گفتگوها و متون نوشتاری که از این دانشوران دلسوز روی اینترنت هست، می‌شود خیلی از آنها را شناخت و فراخوان داد، یک پارلمان مردمی درست کند و در دل جامعه و مردم، راهکارهای برون رفت از دل این مشکلات عمیق را ترسیم و برون‌داد کند.

قرار دادن نگاه‌های منطقی، عاقلانه، علمی و مبتنی بر واقعیات در مقابل افکار عمومی داخل و خارج، شاید تلنگری باشد بر افراد کم‌دانش و غیر متخصصی که در مجلس ممکن است حضور یابند و رفته رفته، مجلسی واقعی در بیرون مجلس اسمی، از لشکر فرهیختگان جامعه شکل گیرد که بتواند دردهای جامعه را علاج کند.

حالا اینکه روش‌ها و کاربست‌های شکل‌گیری این پارلمان مردمی چه باشد، خودش جای بحث دارد و می‌توان در سطح اندیشه‌ورزان، پوشه‌ی آن را ادیت کرد و به وضعیت نهایی رساند. اما به قطع و یقین می‌توان گفت که تشکیل چنین مجمعی از روحانیون دگر اندیش، استادان دانشگاه، فلاسفه، نخبه‌های علمی، اقتصاددانان که این روزها فریادشان از گوشه و کنار بلند است، می‌تواند ظرفیت‌های موجود کشور را که فرماندهان سطح بالای اصولگرایان کلا از آنها بی‌خبرند یا به سبب منافع‌شان به آن بی‌اعتنایی می‌کنند به افکار عمومی نشان دهد و فشارهای مردمی به کمک رسانه‌ها که قوانین مصوب این پارلمان اجتماعی را به سطح مطبوعات و نهادهای خبری می‌برند بتواند نقشه‌های ناشیانه‌ی مهندسی‌های انتخابات آینده را نقش بر آب کند و با حاکم کردن نگاه عقل‌محور و اولویت دادن وسعت نظر برای حاکمان در انتخاب نمایندگان واقعی و دانشمند مردم، کشور را از این وضعیت فلاکت‌بار اقتصادی اجتماعی نجات‌بخشد.