ادبیات شر
ادبیات شر
کتاب ادبیات و شر اثر ژرژ باتای نشر سیب سرخ با ترجمه فرزام کریمی چندی پیش منتشر شد کتابی است خواندی که رویکرد تازه ای را در اذهان متبادر می سازد

ژرژ باتای در دهم سپتامبر ۱۸۹۷ در برلین زاده شد، در سال ۱۸۹۸ خانواده‌اش به ریمس تغییر مکان دادند؛ جایی که او غسل تعمید یافت، دوران تحصیلش را در ریمس و سپس اپرنای گذراند، اگر چه بدون رعایت آداب مذهبی بالیده شد اما در سال ۱۹۱۴ به مذهب کاتولیک پیوست و حدود نه سال یک کاتولیک متدین بود. وی تصمیم گرفت یک کشیش کاتولیک شود و برای مدتی به یک مدرسه‌ی کاتولیکی رفت اما در نهایت از آن انصراف داد تا بتواند شغلی پیدا کند و از مادرش حمایت کند، باتای سرانجام در اوایل سال ۱۹۲۰ مسیحیت را کنار گذاشت. وی بنیان‌گذار چندین مجله و گروه ادبی و نویسنده‌ی آثار متنوع و بزرگی است، او گاهی با نام مستعار کارهایش را منتشر می‌کرد و بعضی از آثارش توقیف می‌شدند، تئوریسین شر پس از مرگش تأثیر قابل ملاحظه‌ای روی نویسندگانی از جمله میشل فوکو، فیلیپ سولر و ژاک دریدا گذاشت. تأثیر او به صراحت در آثار پدیدارشناسی ژان لوک نانسی هم دیده می‌شود. این تأثیر همچنین بر آثار ژان بودریار، نظریه‌های روانکاوی ژاک لکان و ژولیا کریستوا و کارهای اخیر انسان‌شناسانی از جمله مایکل توسیگ نیز قابل توجه است.تئوریسین نام آشنای شر (ژرژ باتای) در این کتاب به بررسی مضمون شر در آثار امیلی برونته, مارسل پروست, مارکی دوساد, فرانتس کافکا, ویلیام بلیک, شارل بودلر, ژول میشله پرداخته است. باتای در ابتدای سری مدرن رویکردش را در باب بودلر و بلیک با اتکا به سنت دیرینه ی ضد شعر آغاز می‎کند. شعر به مثابه تخیل و بازنمایی وضعیتی مطلوب که هیچ شکلی از روشن زیستن را با خود به همراه ندارد و آنچه که مد نظر باتای در قبال شعر است تا به سر حد لجن کشیدن تمامیت شعر است تا بلکه بتوان حقیقتی را از آن دریافت، در بخشی از این کتاب می‎خوانیم:
پشیمانی دروغی شاعرانه است و این وقفه سبب به بار نشستن حقیقت می شود زیرا گذشته بی اهمیت تر از آن ست که برایش اظهار پشیمانی کنیم، این گفته ها ما را به سوی تحلیل های سارتر سوق می دهد، اگر این گفته ها درست باشد پس شعر به دنبال آن ست که ابژه را به سوژه بدل کند و بالعکس، بنابراین ما در یک بازی گرفتار هستیم, آیا این یک بازی درخشان است؟ شعر وجود دارد اما آیا تاریخ شعر موفقیت تلاش های پوچ است؟ ما به سختی می توانیم این قاعده ی کلی را انکار کنیم چرا که شاعران فریب کار و دروغگو هستند, همانگونه که زرتشت می‌گوید و این‌گونه ادامه می‎دهد که او هم شاعر است.

ادبیات و شر نوشته ژرژ باتای با ترجمه فرزام کریمی