اندیشیدن ِپس از نگارش ِشعر
اندیشیدن ِپس از نگارش ِشعر
مسائل شعر در جزئی نگری ها و نگاری ها

مسعود اصغرنژادبلوچی
**
در کشاکش ِسرودن و ارائه ی ِشعر، شتابزدگی؛ همیشه دردسر می آفریند.شاعربه چند منظور اثر را خلق می کند. یکی از این مقصودها و منظورها، ارائه به مخاطب است. وی به وسیله کلمه که ابزار کار ِسرایش است، حس خود را به دیگران منتقل می کند. اما کدام حس؟ حسی که هیچ فصل مشترکی با هیچ کس ندارد؟ یا حسی که مشترکاً در همه ی مردم هست و مردم به دنبال آن حس، حتی نمی گردند؟ درست که خواسته ی ِمخاطب در نحوه ی ِسرودن اصلاً دخیل نیست و دخالت ندارد. اما همین مخاطب بی طرف، مصرف کننده محصولات شاعرهاست. وقتی متنی و مطلبی در هر حوزه چه شعر باشد برآمده است از تخیل و احساس، چه تاریخ که رونویسی شده ی تأملات برتر مردم در ادوار گذشته مد نظر باشد. باید به پس از نوشتن اندیشید.آیا تا به حال شاعر یا تاریخ نگاری از خودش پرسیده است که مخاطب آثار او به چه چیز در شعر و چه چیز در تاریخ باید اعتماد کند و کتاب و دفتر شاعر و نویسنده را به دست بگیرد؟چه چیزی باید آن را جذب کند؟تبلیغات یا تأملات؟اصلاً چرا باید اعتماد کند و اعتقاد پیدا کند؟چرا باید کتاب به دست بگیرد و شخصی نگاری های شاعران معاصر یا تحلیل نویس های فاصله دار از وقایع ِتاریخ نویس ها را بخواند؟به تاریخ و تاریخ نگاری کاری نداریم.فقط در تبیین گستره ی نگارش به آن اشاره نمودیم.اما در حوزه شعر، قبل از سرایش شاعر باید کمی تأمل نموده و درد و درک مردم را شناسایی نماید مثل تاریخ نویس ِحقیقی. بعد از آن که مطالب را سبک و سنگین کرد به جای مخاطب بی نقش در لحظه سرودن قرار بگیرد ببیند می تواند مخاطب آن اثر، لااقل خودش باشد؟ آیا شعر به خود شاعر تلنگری وارد می کند یا نه؟و اگر خواننده شعر باشد؛آن را خود شاعر زیر ِلب زمزمه می کند یا نه؟ هر چند معیارهای سرودن و نقد در فضاهای مجازی از لحاظ بنیادی با نقل و نقد در فضاهای حقیقی متفاوت است اما این دو از لحاظ این که حرفی برای مخاطب داشته باشد یا نه مورد نظراست.شعر روایت شخصی از یک حس تکراری نیست که همه دچارش شده باشند و از عهده ی سرودن آن بر بیایند. محور محتوایی افقی شعرها در رابطه با محور فرمی عمودی؛ بدون داشتن ضعف های نحوی و دستوری مخصوصاً در فعل ها همیشه آزار دهنده است.شعر دیگرگونه گفتن حرفی ست که در نهاد شاعر پخته شده و از زبان معیار فاصله دارد.شعر زبان ِنخبگان است.نه این که با اتکا و اعتماد به رسانه های مجازی و احتمالاً نشر در فضاهای مجازی و حقیقی بتوانیم صاحب شعر خوب و شاعر مطرح بشویم. باید از شتابزدگی ها دست برداشت و آرام و معقول گام برداشت.