شیخ کذاب باید محاکمه شود
شیخ کذاب باید محاکمه شود
خاتون‌شرق- داستان شیخ کذاب که در طول 40 سال گذشته، همه‌ی دستگاه‌های فرهنگی، قضایی و حاکمیتی نظام را فریب داد و به جای باورهای صادقانه و رحمانی دین اسلام، رؤیاهای کاذبانه‌ و نیرنگ‌های دینی را ابزار پیشرفت مقاصد شیطانی خویش قرار داد، به یمن شجاعت آن قهرمان جوان، حالا دیگر بر سر زبان‌ها است و تشت آبروی نداشته‌ی این روحانی‌نمای دروغگو و نیرنگ‌باز که تا بالاترین مقامات نظام نیز نفوذ کرده بود اینک از بام فرو افتاده است.

سعید صفارایی
داستان شیخ کذاب که در طول ۴۰ سال گذشته، همه‌ی دستگاه‌های فرهنگی، قضایی و حاکمیتی نظام را فریب داد و به جای باورهای صادقانه و رحمانی دین اسلام، رؤیاهای کاذبانه‌ و نیرنگ‌های دینی را ابزار پیشرفت مقاصد شیطانی خویش قرار داد، به یمن شجاعت آن قهرمان جوان، حالا دیگر بر سر زبان‌ها است و تشت آبروی نداشته‌ی این روحانی‌نمای دروغگو و نیرنگ‌باز که تا بالاترین مقامات نظام نیز نفوذ کرده بود اینک از بام فرو افتاده است.

پیشنهاد مسیح مهاجری به کاظم صدیقی بعد از افشای زمین خواری در حوزه علمیه ازگل /قوه قضاییه تمام ابعاد ماجرا را شفاف به مردم گزارش دهد

در حالی که رهبری نظام، مکررا و مؤکدا در صدها سخنرانی و مناسبت، خود را شهروندی چون سایر شهروندان، عضوی از جامعه‌ی اسلامی ایران، منتخب مردم، دارای مقام قانونی مصرح در قانون اساسی و یک روحانی عادی نامیده، شیخ کذاب در چندین منبر و موعظه و گفتگوی رسانه‌ای تلاش کرد ایشان را تا سر حد نعوذ بالله، خدایی، منزلگه وحی و رابط حضرت صاحب بالا ببرد و چون از محل این بیانات مشرکانه، نان و آبی گوارا و گرانبها به دست می‌آورد بر این رؤیاهای کاذبانه و مجیزگویی رجالانه ادامه می‌داد تا اینکه یکی از روزنامه‌نگاران قهرمان کشور که پیش از این، پته‌ی شهرداری‌چی‌های دزد پایتخت را روی آب ریخته بود، این بار به سراغ شیخ کذاب آمد و سبب این مجیزگویی‌های متملقانه و دغل‌بازی‌های اغراق‌گونه را افشا کرد.
خدا می‌داند که اگر یاشار سلطانی، داستان این ملک ۴ هزار متری و آن دریافتی یک میلیاردی ماهانه‌ی شیخ کذاب را رو نمی‌کرد و داستان معرکه‌گیری این دجال را بر سر زبان‌ها نمی‌انداخت و دیگران، پس از این روزنامه‌نگار افشاگر، صفحات دیگر این کتاب را نمی‌گشودند، دزدی‌های این مرد شیاد که در کسوت روحانیت جا گرفته و به مدد اعتقادات مردم، انبان خویش را از سفره‌ی بیت‌المال می‌انباشت تا کجا امتداد می‌یافت و چه کثافاتی به معنویات این خلق‌الله می‌افزود.
اما خردمندان می‌دانند و بارها هم گفته‌اند که از افرادی که اهل غلو و غالیه‌اند بترسید چون آنها که جایگاه شما را بیش از آنچه هستید بلند می‌کنند و بار معنوی شما را بیش از آنچه ظرفیت آن را دارید می‌افزایند قطعا قصد و نیت سوئی دارند و حتما به طمع منافع مادی، بر طبل اعتقادات می‌کوبند و هیچ صداقت و ایمانی در وجودشان نیست.
اساسا شاید نیاز به شاهد هم نداشته باشد که همه‌ی آنهایی که به قول سعدی به جای «دلایل قوی و معنوی»، «برخاستن رگ‌های گردن» را شاهد می‌آورند و یا به قول آن متل عامیانه که «… چون صدایت را بلند کردی شک کردم و چون قسم خوردی مطمئن شدم که دروغ می‌گویی»، مصداق فریبکار و نیرنگ‌باز‌اند و اگر این فریب و نیرنگ را در مخزن دین استوار کنند بنیان اعتقادات و ایمان خلق را نشانه می‌روند
از نگاه نگارنده‌ی این سطور، و بر اساس معیارهای امام عادل، علی(ع) که این روزها سوگوار اوییم، افرادی مانند صدیقی را باید به دار مجازات آویخت، چرا که گناهان و جرایم این شیاد، بخشودنی و عفو کردنی نیست.
این مرد دغل‌باز و یاوه‌گو از همان روزی که یاشار، پرونده‌ی دزدی او را رو کرد، با وجود شواهد و دلایل متقن و غیر قابل تردید، به همان یاوه‌پردازی‌های خویش ادامه داد و خیلی متهورانه در رسانه‌ها اعلام کرد که امضایش جعل شده و حتی در نامه‌ای به دادستان تهران خواست که علیه افشا کننده‌ی دزدی وی، اعلام جرم کند.
اما از آنجا که عوارض موضوع، خیلی فراتر از تصورات شیخ کذاب بود، چند روز بعد، حوزه امام خمینی، بیانیه داد و گفت که شیخ خودش به دفترخانه رفته و سند را امضا کرده است.
البته در هیچ‌یک از بیانیه‌ها و صحبت‌هایی که تا حالا شیخ کذاب و حوزه‌ی امام خمینی و دیگران گفته‌اند هیچ صحبتی از آن یک میلیارد ماهانه نشده و دقیقا مشخص نیست که حساب آن یک میلیارد ماهانه که وقف حوزه امام خمینی بوده چرا به حساب شخصی شیخ کذاب واریز می‌شده و اساسا چه داستانی وجود دارد که بانک ملت، آن هتل زیان‌ده را خریداری یا اجاره کرده و چرا این اجاره‌بها را وقف حوزه کرده و باز چرا اجازه داده این اجاره‌بها به حساب شخص واریز شود.
گویی متولیان حوزه‌ها، متولیان بانک‌ها، متولیان سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی و نیمه دولتی و عمومی، خود را مالک این بخش‌ها می‌دانند و هر غلطی دل‌شان می‌خواهد می‌کنند و هیچ‌کس هم از آنها حساب و کتاب نمی‌خواهد.
آیا اینها نمی‌دانند املاک دولتی، وقفی، انفال، ملی و مانند اینها، ملک ملت و حق الناس است و همه از صدر تا ذیل حکومت باید در قبال این اموال پاسخگو باشند و قضیه آنقدر حاد و جدی است که حتی امام علی(ع) به برادر خودش هم که زیاده‌خواهی کرده بود رحم نکرد و آتش در دست زیاده خواه او گذارد.

به هر روی، پس از افشای جوانب مختلف دزدی عیان شیخ کذاب، و با همه‌ی ماست‌مالی‌های رسانه‌ای و تلویزیونی و اصولگرایی که در حق این دروغگوی دزد ریاکار صورت گرفت، باز هم چنان کار خراب بود که شیخ کذاب مجبور شد ویدیوی عذرخواهی و رفع تقصیر درست کند و از آنجا که به قول سعدی شیرازی، اصل بد نیکو نگردد زانکه بنیادش بد است، باز هم به دروغگویی و مجیزه‌گویی خویش ادامه داد و با آنکه در حق رهبری، ظلم و جفای بسیار کرده بود، باز هم عذر خود را متوجه ایشان ساخت و اصلا اشاره‌ای به ملت بزرگ ایران که در نتیجه‌ی ریاکاری‌ها و دغل‌بازی‌ها و ظاهرسازی‌های این شیخ کذاب، زیان معنوی بزرگی کرده بودند، نکرد و باز هم دستان آلوده‌ی خویش به متاع بیت‌المال مسلمین را نتیجه‌ی نقشه‌های دشمنان قلمداد کرد؛ الله اکبر از این طرار حرامی که هیچ ابایی از این وصل و فصل‌های ابلهانه ندارد.
شیخ کذاب خود را غافل وانمود کرد و خواست با عذرخواهی از رهبری و مسؤولان، قضیه را جمع کند انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و گویا قرار نیست ایشان به محکمه برود و بابت جرایم مشهود و گناهان وقیح و بازی کردن با اعتقادات مردم و دزدی‌هایش به قاضی پاسخ بدهد.
البته ما حقوقدان نیستیم و به جزئیات مسائل قضایی، آگاهی نداریم اما آنچه به صورت عامیانه از جرم‌ها و جنایت‌های شیخ کذاب درک می‌کنیم در اینجا می‌آوریم و محاکمه‌ی شیخ کذاب را در محکمه‌ی مردمی اجرایی می‌کنیم. باشد که عبرت دیگر دزدان بیت‌المال و خائنین به اعتقادات و ایمان مردم باشد:
– فروش مال غیر و شبهه‌ی کلاهبرداری
– دست‌درازی در بیت‌المال مسلمین و سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت
– دروغ‌پردازی‌های مکرر در مقام امام جمعه و مسؤول ستاد امر به معروف
– دروغ بستن به رهبر کشور در خصوص ارتباط ایشان با حضرت ولی عصر و مستند کردن این واگویه‌ها به رؤیاهای شخصی که کثیر الکذب است.
– تخریب شخصیت اجتماعی و دینی رهبری نظام که بر مبنای قانون اساسی، حقوقی مساوی با سایر شهروندان دارد.
– صدمه زدن به مبانی عقیدتی نظام از طریق سخنرانی‌های موهوم و دادن نسبت‌های ناروا به شاکله‌ی رهبری نظام
– منتسب کردن خود به حضرت ولی عصر(عج) و بیان مطالبی که او را در مقام رابط حضرت معرفی کند
– دزدی واضح از بیت المال مسلمین
– دروغ گویی در تعلیل اختلاس خود
… و این فهرست مطول را می‌توان ادامه داد و جوانب مختلف خیانت‌های فرهنگی، فکری، اخلاقی، دینی، اجتماعی، مالی و معنوی وی را بیان کرد. امیدوارم که مقامات قضایی در محاکمه و محکومیت شیخ کذاب، درنگ نکنند و برای عبرت سایرین، او را به پیروی از مرام امام عادل، به قاضی بسپرند که به شدیدترین مجازات ممکن برساند چنانکه اگر رئیس دستگاه قضا پرونده را بررسی کرد و ملاحظه کرد که در حق وی تخفیف داده، خود قاضی را به محکمه معرفی کند تا اثری از خیانت و اختلاس شیخ کذاب در فرهنگ دینی کشور نماند.