باب هنر: از افلاطون تا هگل
باب هنر: از افلاطون تا هگل
در عشق اختیاری نیست و همه چیز ندانسته و مجهول رخ می‌دهد. گویا چشم و گوش و ذهن همه مفتون معشوق هستند

انتشارت نسل روشن با هدف پویا سازی محتوایی در خصوص تحقیق و تألیف آثار هنری و فلسفی کتاب باب هنر: از افلاطون تا هگل نوشته‌ی ارسطو خوش حساب که به شرح دیدگاه بزرگانی همچون ارسطو، تولستوی و… در رابطه با هنر و فلسفه‌ی آن پرداخته و شما را با نظر آنان آشنا می‌سازد را با شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال۱۳۹۸ چاپ نموده است. خواندن این کتاب خاص و خوب را به شما پیشنهاد می کنم.

در عشق اختیاری نیست و همه چیز ندانسته و مجهول رخ می‌دهد. گویا چشم و گوش و ذهن همه مفتون معشوق هستند. معشوقی با زیبایی مطلق. هنرمند نیز با خبر از آنچه در او اتفاق می‌افتد نیست. این شاید ماهیت هنر است، نه توازن، نه تقارن و نه کمال نشان از زیبایی نیست، بلکه جوهر یک اثر است که زیبا جلوه می‌کند.

باب هنر: ارسطو خش حساب

در بخشی از کتاب باب هنر: از افلاطون تا هگل می‌خوانیم:

ادموند برک در رساله‌ی خود با عنوان «تحقیق درباره‌ی سرچشمه‌های نظریات ما در مورد والایی و زیبایی» (۱۷۵۷٫ م)، میان خردورزی و سلیقه تفاوت قائل می‌شود. وی می‌گوید سلیقه با ادراک حسی ما مرتبط است و نمی‌توان به‌ گونه‌ای معقول سلیقه را تغییر داد. ادراک ذوقی باعث ایجاد لذت است که وابسته به ادراک حسی است و به‌ طور مستقیم به عقل مرتبط نیست. لذت و زیبایی به هم پیوسته‌اند و خود را در عشق نمایان می‌سازند. زیبایی موضوع عاطفه‌ای است که آن را عشق می‌خوانیم و برک آن را با جنسیت مرتبط می‌داند. برک با نگاهی روان‌شناسانه، برخی از عواطف ما را دارای سرچشمه‌ای فردی می‌داند، مانند درد و ترس و شماری دیگر را اجتماعی می‌داند همچون عشق به دیگری و کشش جنسی. عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است. در فصل دوم کتاب، برک میان زیبایی و والایی تفاوت می‌گذارد و دومی را مرتبط با عشق نمی‌داند.

در فلسفه‌ی روزگار برک، والایی موضوع بسیار مهمی شمرده می‌شد و امر والا را نتیجه‌ی جلوه‌ی احساسی در انسان می‌دانستند که ترکیبی است از شگفت‌زدگی و مرعوب عظمت شدن. برک می‌گفت چیزها وقتی سرچشمه‌ی ترس باشند، والایند. به نظر برک مهم‌ترین علت امر والا ابهام است. ابهام، مخاطراتی ناشناخته را پیش می‌کشد که موضوع مبهم را والا می‌نمایاند. برک مرگ را والاترین چیزها می‌داند زیرا در عین حال مبهم‌ترین چیزهاست: «مرگ، ظلمانی، نامطمئن و پیچیده است. پس والاترین چیزهاست تا بیش‌ترین حد والاست.»

  • نویسنده : مسعود اصغرنژادبلوچی
  • منبع خبر : سایت کتابراه