هشدارهای انسانی ماجرای کودک سانحه دیده نیشابوری برای مدیران شهری و بیمارستانها همسایه فداکار و نگهبان قهرمان زینب کوچولو را از یک قدمی مرگ نجات دادند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین بهرهبرداری از گذر فرهنگ و هنر در نیشابور: گذرهای فرهنگ و هنر موجب جلوگیری از اغتشاشهای هویتی شهرها میشود
وقتی رُند بازی ایرانی ها به مرگ و زندگی می رسد
اکثر قریب به اتفاق ما آدمها به دنبال عدد و رقم های رند در زندگی مان هستیم که وقتی می خواهیم آن را برای کسی بازگو کنیم دلمان قنج برود و بعد از بیان چند عدد شبیه به هم که پشت به پشت و بدون وقفه ردیف شان کردیم، کیف کنیم و بادی به غبغب بیاندازیم.
بساط های خالی آرایش
این روزها سرش خلوت است، مشتری کم شده و کالا هم. روزهایی بود که فرصت سر خاراندن پیدا نمیکرد از بس باید جواب مشتریها را میداد. برای یکی رژ لب روی دستش تست میکرد و به آن یکی درباره فلان محصول توضیح میداد. شبهای عید و مناسبتها که دیگر فروشگاه غلغله بود. حالا اما وضعیت به کل فرق کرده است.
قصه پرغصه خانواده نیشابوری که درچادر زندگی می کنند
این روزها همه جا در هیاهوی شهر صحبت از قیمت طلا ، سکه و دلار و نوسانبازار بورس و انتخابات آمریکا و هزار مسئله دیگر است. هیاهوی کرونا نیز با روندی که در پیش گرفته همه را نگران کرده و از هفته دیگر با موج جدید محدودیت ها همه را خانه نشینخواهد کرد.اما در میان این همه دغدغه و هیاهو، در اوج همه گیری کرونا و در سرمای سوزناک پاییز متاسفانه زوجی در نیشابور پس از بیرون ریختن وسایل زندگی شان توسط صاحبخانه ، دو ماه است که در کوچه و در یک چادر محقر زندگی می کنند
کودکان در تیررس چالش مرگبار «مومو»
درست مثل کاری که نهنگ آبی انجام داد و افراد شرکت کننده در چالش را با مسخ کردن به سمت خودکشی و مرگ هدایت میکرد. اسمش «مومو» است. عروسکی ترسناک با چشمهای برآمده و لبخندی شیطانی و جوکرمانند که نماد چالشی است که میگویند نوجوانان را به انجام کارهای خطرناک و خشونتآمیز سوق میدهد.
قهرمانی بدون داشتن پیست!
بیشک خراسانرضوی در رشته ورزشی دوچرخهسواری آنهم در سطح کشور حرفهای زیادی برای گفتن دارد، بخصوص در رده سنی نوجوانان و جوانان که ورزشکاران خراسانی همیشه در رقابتهای مختلف سکوی قهرمانی را از آن خود میکنند.
تبعیضی که بوی نفت میدهد!
... این را بسیار خوب میدانیم که «ما همه در یک استان و در یک کشوریم» دقیقاً در همان استان و کشور کسانی که فخر نفتآلود برخورداری از زیرساختهای ملی را به حیثیت و عزت همسایه میفروشند؛ بله «ما در یک استان و یک کشوریم. ما هم تابعیت ایران عزیز را داریم، ما هم خراسانی هستیم.» خدا میداند که در نفسگیرترین بزنگاههای تاریخ ایران در کنار مام وطن ایستادهایم و هیچگاه خارجی نبوده و نشدهایم اما نمیدانیم که در یک کشور و یک استان و حتی همسایه دیوار به دیوار، این همه فاصله در برخورداری از زیرساختهای ملی در میان دو شهرستان همسایه، چه معنایی دارد؟! هر که زودتر رسید بیشتر ببرد؟! تنازع برای بقاء؟ ما در گنجینه میراث اخلاقی دینی و وطنی، چنین چیزی ندیده و نیاموختهایم و چنین نیز زندگینکردهایم. این طرز نوظهور نگاه به تدبیر امور منطقه ما، واقعاً قابل فهم نیست ...
ترویج ازدواج آسان توسط کرونا
نخستین روز فروردین ماه امسال این خبر در قاب رسانه جای گرفت؛ «در راستای جلوگیری از تجمعات انسانی و قطع زنجیره انتقال بیماری کرونا زوج جوانی در جم هزینه جشن عروسی خود را به مبارزه با کرونا اختصاص دادند.»
جوامعی که تفکر انتقادی را پذیرفتهاند با سرعت بیشتری مراحل توسعه را طی کردهاند
هشتمین همایش ملی «نقد و نظریه ادبی» چهارشنبه ۲۳ مهرماه با سخنرانی حسن صادقی سمرجانی، غلامحسین رحیمی شعرباف، ابراهیم خدایار، محمود فتوحی رودمعجنی، حسن بلخاری قهی، مهدی محبتی مجرد و محمد جعفری قنواتی به میزبانی دانشگاه نیشابور برگزار شد.
نانآوران رهاشده
پلان اول: «افسردگی؟! مثل ربات شدهام. چیزی حس نمیکنم. مغزم خودکار دنده عوض میکند و روی این پدالهای لامصب فشار میآورد، شاید این لَکَنته آبرویم را پیش زن و بچه بخرد.» ماسک را تا نزدیک چشمانش بالا کشیده و کمی رو به شیشه جلویی خم شده. چشمهایش خوب نمیبیند. با احتیاط پایش را روی پدال گاز فشار میدهد.