سرخاب-سفیدآب برای کودکان
هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد گاه این تازه ها چنان نامعقول و آزاردهنده اند که ساعت ها نمی توان حرف زد از شدت بُهت وارد شده و تا مدتی دهان آدمی دوخته می شود. حیرت می کند که چه باید کرد و چه می توان گفت اصلاً؟ تبلیغ سودجویانه«کاشت» و «ژلیش» ناخن برای کودکان! یکی از همین نامعقول های آزاردهنده است. تا مدتی قبل اگر بعضی والدین با بهم زدن روند طبیعی زندگی کودکان، سودای لایک و جذب فالوئر مدام از فرزند خود فیلم و عکس روانه فضای مجازی به خصوص اینستاگرام می کردند حالا اما کم خِرَدی جدی و خطرناک تری آغاز شده؛ کاشت ناخن و مسابقه فرزند من زیباتر است!
مصائب کانال های بی هویت !
رسانههای بی هویت در واقع همان کانالهای خبری هستند که معمولاً در تلگرام و برخی از آن ها در اینستاگرام در قالب کانال و پیج فعالیت میکنند. این کانال های اطلاعرسانی بدون داشتن مجوز خاصی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی وزارت فرهنگ به نشر اخبار می پردازند. طبیعتاً صحت اخبار آنان چندان مورد اطمینان نیست، اما نبود نظارت صحیح در فضای مجازی و اطلاع رسانی به موقع توسط روابط عمومیها و برخی قوانین ممیزی در نشر اخبار، باعث شده است این کانالهای بی هویت مشتریان خاص خود را داشته باشند.
درآمد میلیاردی از کودک کار اینستاگرامی !
«شاید شنیدن درآمد ماهانه یک میلیارد تومانی یک کودک کار اینستاگرامی برای تان غیر قابل تصور باشد!» همیشه تا صحبت از کودک کار می شود ذهن انسان به سمت کودکانی از خانوادههای ضعیف میرود که در سرمای زمستان در چهارراهها در حالی که دستانشان یخزده، مشغول فروش گل، آدامس و... هستند.
خاطرات ده جلدی دائی جان ناپلئون از کرونا به چاپ بیستم رسید
به نظر من کرونا یک طرف بحث است و در خانه ماندن و قرنطینه و تحمل نکردن تنهایی آدم ها یا عدم تعامل خانواده در کل جهان مساله ای اساسی تر است و در روی دیگر سکه ی کرونا قرار دارد. انسان امروز در سطح جهانی به درجه ی خاصی از به هم ریخته گی آداپته شده رسیده، که هر گونه توضیح اساسی را اضافی می پندارد و سعی در پاسخ گویی آنی دارد.