روایت روحانی و غسال داوطلب از روزهای سخت کرونایی نیشابور
روایت روحانی و غسال داوطلب از روزهای سخت کرونایی نیشابور
علی قاری روحانی غسال داوطلبی است که از اولین روزهای شیوع کرونا تجهیز و تطهیر اموات کرونایی نیشابور را به همراه دوست روحانی‌اش انجام می‌دهد.

او بیان می کند: ۱۵ روز بعد از شیوع کرونا به بهشت فضل آمدم، همه چیز را با چشمان خودم دیدم، همان روز تصمیم را گرفتم، این روحانی جوان بیان می‌کند: روزهای اول اموات را که با لباس بیمارستان می‌آوردند، سرزانوهایشان را با قیچی می‌بریدم حنوط می‌دادیم و بعد از تیمم دفن می‌کردیم.

نیشابور سومین شهر که اموات کرونایی تغسیل می‌شدند

قاری می‌افزاید: چند روز بعد که مقام معظم رهبری فرمودند، تجهیزات اموات کرونایی باید کامل باشد، نیشابور سومین شهر بعد از قم و مشهد بود، روزهای اول آمبولانس که می‌آمد عزیزانشان بعد از غسل هم جرئت نزدیک شدن به آمبولانس را نداشتند، چهار نفر زیر تابوت را می‌گرفتند و عزیزانشان از فاصله دور نگاه می‌کردند، این برایم غربت روضه حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) را تداعی می‌کرد.

تفاوت در عمق قبر است

این روحانی جوان ادامه می‌دهد: شایعه دفن اموات کرونایی در آهک، اندوه و مظلومیت خانواده‌های داغدار مرا مصمم کرد که با لباس روحانیت تغسیل، تلقین و تدفین اموات کرونایی را تا امروز انجام دهم که خانواده‌هایشان ببینند اموات آنها هیچ تفاوتی با دیگر اموات ندارد. او با اشاره به اینکه همان غسل، نماز، کفن تنها فرق در عمق قبر است، تصریح می‌کند: اموات کرونایی در عمق ۲ متری و بقیه اموات در عمق ۱.۵ متری دفن می‌شوند.

اندوه از دست دادن عزیز

او می گوید: حضور ما برای خانواده‌های اندوهگین و داغدار به اذعان خودشان مایه دلگرمی بود، وقتی که می‌دیدند، امواتشان با احترام و به رسم مسلمانی دفن می‌شوند.

قاری می‌گوید: یک روز اموات کرونایی زیاد بود، همه آن‌ها را غسل دادم.بعد از تعویض لباس از غسالخانه بیرون آمدم و به دوستم که تلقین می‌داد، گفتم بیا برویم بقیه تلقین را بین راه بخوان! خانواده‌ها که این را شنیدند با ناراحتی گفتند، چرا نمی‌گذارید برای اموات ما تلقین بخواند؟ تا اینکه یکی از دوستان بهداشت گفت: غسل واجب است و تلقین مستحب ایشان روحانی هستند که امواتتان را غسل می‌دهند.

خانواده‌ها با شنیدن توضیحات دوستم گفتند، حاج آقا ما را ببخش و کلی هم دعا کردند.

سنگ غسالخانه را فراموش نکنید

این روحانی جوان می گوید: اگر همه ما تصویر غسالخانه را جلوی چشممان داشته باشیم، خیلی از کارهایی که باید را انجام دهیم و از انجام خیلی کارها پرهیز کنیم، نمی‌گویم هرگز، اما یادآوری سنگ غسالخانه سبب می‌شود کمتر مرتکب گناه شویم.

اموات سخن می‌گویند

قاری برایم تعریف کرد: من و دوستم قرار گذاشته بودیم هر امواتی را که غسل می‌دهیم یک سلام به نیابت متوفی به امام حسین (ع) و یک سلام به امام رضا(ع) بدهیم، بعضی وقت‌ها امواتی بودند که سلام با حس و حال یا با صوت خوانده می‌شد یا وسط اذان غسل متوفی تمام می‌شد.

اما بعضی از اموات را غسل می‌دادم، سلام دادن را فراموش می‌کردم، بعد از تغسیل و موقع سلام متوفی بعدی یادم می‌آمدم که متوفی قبلی را هم باید سلام می‌دادم و ندادم.

او متذکر می‌شود: این خیلی فرق می‌کند، ما که متوفی را نمی‌شناسیم، اما بعضی از اموات گویی خودشان در تجهیز خودشان کمک می‌کنند یا اینکه وسط اذان کارشان انجام می‌شد، یکی از این اموات کرونایی را که هم فضا و هم کارش بسیار راحت و سبک انجام شد، بعد از پرس و جو متوجه شدم که جانباز شیمیایی بود.

ریسمان خدا

این روحانی جوان بیان می‌کند: ایام ماه مبارک رمضان در روزهای گرم تابستان با لباس گرم و دو ماسک روی صورت روزه گرفتیم، اما سخت‌تر از روزه‌داری در چنین شرایطی، افزایش تعداد اموات کرونایی بود که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شد.

او یادآوری می‌کند: هر روز حداقل ۱۱ نفر را می‌شستیم، متاسفانه تا ۱۴ مورد فوتی کرونا هم داشتیم، شب احیا شخصی به غسالخانه آمد و گفت: همه مردم شب‌های احیا به جایی متوسل می‌شوند، اما من می‌خواهم که امسال شما ریسمان ما باشید.

دعای مردم

این روحانی غسال ادامه می‌دهد: تنها چیزی که ما را در تحمل این شرایط سخت کمک کرد دعای مردم بود، من اثر دعای خانواده‌ها را در زندگی شخصی‌ام به روشنی دیدم، همسرم سال‌هاست که بیماری مزمنی دارد، قرار بود جراحی شود که با شیوع کرونا دکتر دستور اعزام به مشهد داد، اما من هزینه جراحی در مشهد را نداشتم.

خوشبختانه نزدیک به یک سال است همسرم که پزشکان گفته بودند باید خیلی زود جراحی شود وضع جسمی خوبی دارد نه اینکه کاملا سالم و تندرست باشد، اما می‌توانیم صبر کنیم تا جراحی در زمان مناسب در نیشابور انجام شود و این تنها به واسطه دعای مردم است.

روحانی داوطلب که پدر ۳ فرزند است از نخستین روزهای شروع کارش می‌گوید: روزی که تصمیم به انجام این کار گرفتم به جز همسرم کسی از کارم اطلاع نداشت، پدرو مادرم بعد از هفت ماه متوجه شدند، چون بچه کوچک داشتم، ماه‌های اول به دلیل اطلاعات اندکی که در مورد ویروس کرونا داشتیم فکر می‌کردیم به سبب تغسیل اموات کرونایی ناقل کرونا هستیم، به همین دلیل ساکم را برداشتم از همسر و فرزندانم حلالیت طلبیدم و خانه‌ای در حاشیه شهر نیشابور با دوستم اجاره کردیم.

 شب‌ها در غسال خانه از از کرونا می‌ترسیدیم، اما با وجود وحشت و اضطراب از این ویروس منحوس باز هم پای کار ماندم، بعد از گذشت چند هفته من و دوستم روزی یک بار تنها برای گرفتن غذا به درب خانه‌هایمان می‌رفتیم، بعد از گذشت چند ماه با شایعه بستری شدن روحانیون قمی در اردوگاه باغرود نیشابور صاحبخانه که دید ما روحانی هستیم دستور تخلیه خانه را داد، به سازمان تبلیغات مراجعه کردیم خوشبختانه سازمان تبلیغات خانه‌ای در اختیار من و دوستم گذاشت، حال بعد از گذشت یک سال هم اطلاعاتمان بیشتر شده و هم شجاعتر شدیم در خانه و کنار خانواده‌هایمان هستیم.

قاری می‌گوید: که شغلش گچکاری است و هیچ حقوقی بابت این کار دریافت نکرده، تنها هدفش از این کار رضایت خدا و خلق خداست، او به کرونا نگاه دیگری دارد و کرونا را امتحان الهی می‌داند که باید با صبر از این مرحله گذر کنیم.

روحانی داوطلب غسال با تاسف می‌گوید: مرگ حق است و جزیی از زندگی اما همانطور که می‌دانید بیماران کرونایی همراه ندارند، وقتی از دنیا می روند، هیچ صحنه‌ای غم انگیزتر از دیدن گریه‌های حسرت بار خانواده‌هایشان نیست، حسرت ندیدن و نبودن کنار عزیز از دست رفته، مرگی این چنین ناباورانه، بدون آخرین آغوش، آخرین نگاه و آخرین وداع، البته چند روزی است که فوتی کرونایی در نیشابور نداریم‌اگر مردم همینطور رعایت کنند قطعا آمار مرگ و میر کرونا برای همیشه به صفر می‌رسد.

  • منبع خبر : فارس