بسترسازی برای روز ملّی خراسان
چهار گام پیشتر؛ سخن را به عزت و سرفرازی «خراسان» آغاز کردیم «کز شرف؛ هست ایران: چِهر» و خراسان: «خالِ رُخِ زیبایِ او.» در بازگویی بنیانهای تاریخی و فرهنگی «روز ملی خراسان»؛ گفتار سرآغاز را با بازشناسی «یادروزهای جغرافیایی» و پیوند آنها با «هویت ملی» به بخش دوم رسانیدم.
نقطـه طلایی تاریخ خراسـان
نیشابور، شهر تاریخ است؛ دهلیز مشرق؛ کانون تحولات تاریخی خراسان؛ و شهر محدّثان بزرگ خراسانی. این بار، در بامدادن سده سوم هجری در «نقطه طلایی»ِ گذرگاه کوچ مهرآمیزترین و شورانگیزترین کاروان تاریخ، قرار میگیرد تا نقش شاینده شکوهی دیگر را بر کهنبوم بلندبالای برومند خورآسان ایران بنگارد.
نمـادی بر فـَرّ خراسـان
«خاکِ پایی که سرمهیِ چَشمِ نیشابور شد ...»؛ این، عبارتی است که تاریخنگار نیشابور -استاد فریدون گرایلی- یکی از زرّینترین فصلهای تاریخ نیشابور خراسان را با آن میآغازد: فصل مهرورزی مُدام که دمادم، خراسان را شکوه بخشد و ارج افزاید و چونانکه خراسانشناس فقید -استاد عبدالحمید مولوی- نوشته است: «چون نیشابور جزو خراسان است ...»
یادروزهای جغرافیایی وهویت ملی
یادکرد یک «رویداد ویژه» با «زمانِ رخداد»ِ مشخص؛ و دارای کارکرد هویتی و یا ترویجی در جامعه محلی، ملی یا فراملی و جهانی؛ بنیان «یادروزها» را سامان میدهد. تعیین و برگزاری یادروز؛ به شناسایی درونمایه همپیوند با آن، در افکار عمومی انجامیده و آن را در شمار نهادهها و نمادهای ارزشمند جامعه، پایدار میسازد.