ابوالفضل یغما
شاید این رسم از گذشته و از دوران محمدرضا شاه باقی مانده باشد ولی هر چه هست، مراسم بسیار بیخود و خستهکنندهای است و خیلی زیاد از ایدههای اجتماعی نسلهای جدید و از رسوم اداری دنیای امروز فاصله دارد. منظورم مراسم تودیع و معارفه مقامات در شهرها و استانها است.
حالا من عالم دینی نیستم و قاعدتا نمیتوانم در باره درستی یا نادرستی قرآن خواندن طولانی در این مراسم از نگاه شرعی، نظری بدهم ولی میدانم که از نگاه عمومی، این کار، خیلی خستهکننده و ناراحتکننده است. چون اصولا قرآن آمده که راه درست را نشان انسان بدهد و اگر قرار باشد کتاب الهی توسط برخی افراد ناآگاه به دین، به ضد خودش تبدیل شود یعنی در مراسم اداری غیر مرتبط با مباحث دینی، و به صورتی قرائت شود که با نص کتاب، مباینت داشته باشد، قطعا از هدف خود دور افتاده است.
عضو شورای شهر نیشابور فرماندارزبرخان شد
اصل قضیه شاید به این برگردد که بر اساس یک سنت اخلاق اسلامی، خیلی خوب است اول هر کاری بسما.. بگویند و به نام خدا کار را شروع کنند. این البته بد نیست و به لحاظ اخلاقی، خیلی هم پسندیده است. ولی اینکه در هر مراسم رسمی، یک نفر بیاید ده دقیقه یا بیشتر، آیات قرآن را در آغاز مراسم بخواند، من توجیه شرعی و اخلاقی برای آن پیدا نکردم به جز اینکه، وقت افراد گرفته میشود و خیلیها که در طول قرائت قرآن، بیشتر به موبایل و ساعتشان نگاه میکنند و لابد آرزو میکنند این دقایق هر چه زودتر بگذرد و وارد اصل مطلب بشوند، مصداق همان اجباری هستند که آقای خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، همین یکی دو روز پیش در مورد شرکت اجباری مدیران اجرایی در مراسم اعتکاف، پیشنهاد کرد.
مسابقهی مؤمن نمایی و عابدنمایی بین مسؤولان
من واقعا نمیدانم این مسابقهی مؤمننمایی و عابد نمایی، تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند و کی قرار است الزامات اجتماعی و فرهنگی کار دولتی که مسؤولیت خدمت رسانی به شهروندان را بر عهده متصدیان امور میگذارد، جاری گردد و اصل خدمت در دستگاه دولت از این زیادهرویهای غیر ضروری پاک شود و مدیران دستگاههای اجرایی، به جای تعارف و تکلف و مطالب اضافی، به وظایفی که برای اجرای آن حقوق میگیرند توجه داشته باشند.
تمام مراسم دو ساعتهی معارفهی فرماندار شهرستان زبرخان را میشد در ده دقیقه، خلاصه کرد و این همه دعواهای کنایی و قومیتی مقامات شرکتکننده را از سر راه برداشت. جالب اینکه قاطبهی ۶ یا ۷ سخنرانی که در مراسم صحبت کردند، همه از وحدت و اتحاد مردم داد سخن دادند و همه هم بدون استثنا بر طبل تفرقه کوبیدند، چرا؟ چون اساسا به حرفهایی که میزنند ایمان ندارند ولی کاملا مطمئن هستند که هر چه این شعارهای توخالی در کلامشان بیشتر باشد کار و بارشان در نزد مقامات بالاییشان، بیشتر میگیرد.
مگر انجام وظیفه در مقابل دریافت حقوق، تقدیر و تشکر دارد؟
اصولا در فکرم نمیگنجد که وقتی قرار است یک فرماندار، یک شهردار، رئیس یک اداره یا مدیر یک قسمت برود و یکی دیگر بیاید و جایش بنشیند، اجرای مراسم تودیع و معارفه، چه محلی از اعتنا و اعراب دارد. مگر نه اینکه همهی مسؤولینی که در اینگونه مراسم سخنرانی میکنند بالاتفاق میگویند که مسند مسؤولیت، از این دست به آن دست میشود و همهی مسؤولیتها آمدنی و رفتنی هستند؛ پس مراسم برای چیست؟
مگر این موضوع که یک فرماندار یا شهردار به وظیفهاش عمل کرده، یعنی کارش را بابت حقوقی که میگرفته، خوب انجام داده، یا در خیلی موارد اگر موشکافی کنی، انجام نداده، تقدیر و تشکر دارد؟ یعنی ما از هزاران کارمند و کارگری که در هر روز در سازمانها و نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی، کارشان را انجام میدهند و بابت آن حقوق میگیرند، مراسم تقدیر و تشکر برگزار میکنیم؟ خب اساسا، مگر فرقی بین یک کارمند یا کارگر با یک مدیر که یک برچسب دولتی دارد هست؟ در یک سیستم اجتماعی، همهی اجزا با هم کار میکنند و همه هم در حدود وظایفشان فعالیتهایی را انجام میدهند تا یک هدف محقق شود و یک برنامهی روی کاغذ به یک پروژهی اجرایی منتهی گردد. پس اگر تقدیر و تشکری هم هست باید از همهی کارمندان و کارکنان آن مجموعه بشود، آن هم نه در بوق و کرنا و با این همه دبدبه و کبکبه، بلکه در همان اداره و در جمع کارکنان و احیانا در خارج از ساعات اداری که زمان وظیفهی خدمتی افراد به پایان میرسد.
اگر به قرآن اعتقاد قلبی دارید چرا وقتتان را بیخود تلف کردید؟
خاصیت دیگر چنین مراسمی این است که مثلا در همین مراسم معارفه فرماندار جدید زبرخان، به نظرم مدیران و معاونین ده پانزده اداره و سازمان دولتی مستقر، مسؤولان چندین نهاد حاکمیتی و قضایی، شهرداران و امامان جمعهی ۴ شهر تابعه، مسؤولان شوراهای شهری و روستایی این منطقه، مدیران شورا و شهرداری نیشابور و حتی نمایندگان مجلس و فرماندار نیشابور و کلا حدود دویست سیصد نفر از مدیران اجرایی ۴ یا ۵ شهرستان، بیخود و بیجهت، سه ساعت وقت و زمان مفید خدمت خود را که به خاطر آن از محل مالیات مردم پول میگیرند گذاشتند که بیایند در یک تالار پذیرایی در قدمگاه، از فرماندار قبلی تشکر کنند و به فرماندار جدید خوشآمد بگویند. خب که چه بشود؟
آیا کسی هست از این مسؤولان و مدیران سؤال کند اگر به آیات قرآنی که در آغاز مراسم خوانده شد و تفاوت شهدای راه خدا را با مردگان عادی بیان میکرد اعتقاد قلبی دارید چرا وقت خود را بیخود تلف کردید و به جای خدمت به مردم در پست و مسؤولیت خودتان، آمدید به بهانهی اینکه یک نفر که دورهی خدمتش در یک پست تمام شده و احیانا تا چند روز دیگر در یک مسؤولیت جدید، ابلاغ میگیرد و کارش را شروع میکند، این همه برای همدیگر نوشابه باز کنید و جشن بگیرید؟ البته ما که تا آخر نماندیم و برگشتیم به نیشابور کارمان را انجام دهیم، ولی احتمالا بحث ناهار هم بود و کلی هم هزینه روی دست دولت گذاشتید و از جیب مردم زبرخان که این روزها به خاطر نبود آب و وضعیت بسیار غمانگیز بارشها، قحط و کسر نهادههای دامی و مشکلات دامداری، اصلا حال و روز خوشی ندارند، برای خوشآمد خودتان خرج کردید که چه بشود؟
خب حالا یک فرماندار امروز رفته و یکی هم فردا میآید و شاید یک سال، دو سال یا چند سال دیگر، که به لطف دولت بشدت مردمی آقای رئیسی، طول مسؤولیتها به زیر دو سال رسیده، یک فرماندار دیگر بیاید و شما دوباره همین شنگولکبازی را دربیاورید که مثلا چکار کنید؟
مگر نمیدانید ۷۰ درصد واحدهای شهرک صنعتی خیام، تعطیل یا نیمه تعطیلند؟
از این حواشی و مقدمات که بگذریم، سخنرانیها که واقعا اسفبار بود. تقریبا نیمی از سخنرانیهای افراد به تعریف و تمجید و تقدیر و تشکر از همدیگر اختصاص داشت. و نیم دیگرش هم چیزهای غیر واقعی از زبرخان گفتند که اهالی این شهرستان بزرگ، خیلی خوب میدانند که داستان بود. خیلی برایم سؤال است که این مدیران، مسؤولان همین جامعهاند؟ رؤسای نهادهای قانونی و قضایی و اجرایی همین مملکتاند؟ مگر اوضاع مردم را نمیبینند؟ مگر تأکیدات رهبر جامعه را نشنیدهاند که جهادی و بسیجی حرکت کنید و تورم را کاهش دهید و تولید را افزایش دهید؟ مگر نمیدانند که کارخانههای شهرک صنعتی خیام، ۷۰ درصدشان تعطیل یا نیمه تعطیلند؟ مگر نمیدانند که هفتاد هشتاد درصد کشاورزان و دامپروران زبرخان، از زور فقر و نداری، امروز و فرداست که دستشان پیش در و همسایه دراز شود؟
آیا این کارنامههای درخشان، جای دفاع و قدردانی دارد که این همه خوشباشی از خودتان در میکنید که بیایید و برای هم شکلات پخش کنید و هی تشکر پشت تشکر و تعریف پشت تعریف؟ خودتان خجالت نمیکشید از این همه بیاعتنایی به معیشت مردم و به مشکلات فرهنگی اجتماعی جامعه؟
آیا میدانید که در زبرخان، دست کم ۲ هزار معلول جسمی حرکتی، در خانههایشان محبوسند به خاطر اینکه مدیران اجرایی زبرخان، غیرتشان را نمیدانم کجای اخلاق رها کردهاند که حتی سطح شیبدار و درب الکترونیکی و سرویس بهداشتی معلولین در اداراتشان ندارند و مراکز پزشکی و درمانی و زیارتی و مساجد و مدارس این شهرستان، از کمترین امکانات دسترسپذیری برای سالمندان، توانخواهان، زنان کالسکهدار و مادران باردار و بیمار، بیبهره هستند؟ آیا اینها مراسم قدردانی و تشکر و خوشباشی دارد؟
کاش به سبک شهید عینالقضات زندگی میکردید
آیا از آمار طلاق و خودکشی در زبرخان، مطلعید؟ آیا اطلاع دارید که قتلهای ناموسی ناشی از ارتباطات فرازناشویی در همه جا بیداد میکند؟ آیا از مشکلات عمیق جامعهی زبرخان و شهرهای اقماری، اطلاع دارید؟ شرم بر شما باد که چشمتان را بر این مصایب مردم میبندید و به جای کار و خدمت صادقانه و بسیجیوار به سبک شهید عینالقضات که جلسهتان را به نام وی متبرک کردید دور هم جمع میشوید که از یک مسؤولی که نه انتخابی بوده و نه اختیاری در آمدن و رفتنش داشته و معلوم هم نیست در دفتر حساب و کتاب الهی، کجای چرتکه قرار میگیرد تشکر کنید و به یکی دیگر که هنوز نمیدانید چند مرده حلاج است و تازه قرار است مسؤولیت غیر اختیاری خود را بپذیرد و کارش را به عنوان فرماندار شهرستان شروع کند و هنوز کارنامهاش در شورای شهر نیشابور هم باید واگشایی شود تا بهرهی کارهایش را ببینیم، خوشآمد و پیشامد کنید.
یک نکتهی دیگر هم از این مراسم بگویم و روضه را تمام کنم. معاون استاندار خراسان رضوی، قبلا هم در شورای اداری نیشابور حاضر شده و عین همین آمار و ارقامی را که اینجا از پیشرفتهای ایران داد در آنجا هم ارائه نمود. و جالب اینکه در هر دو مراسم هم تأکید کرد که ادعاهای ایشان، رفرنس دارد و برای استنادش چند برگ کاغذ را که احتمالا همکارانش از گوگل چاپ گرفته بودند نشان داد. و نکته اینکه، این آمار و ارقام را مصداق جهاد تبیین دانست که فرمایش رهبری بوده است.
عمل هیچکدام از مسؤولان در جهت افزایش مشارکت ملی در انتخابات نبود
اما با وجود سیادت مسؤولیتی در این مراسم، از زبرخان و نیشابور و وضعیت اقتصادی اجتماعی و حتی سیاسی این دو شهرستان نه چیزی میدانست و نه چیزی گفت. به نظر میرسید که حضورش بیشتر برای رسمیتدادن به جانشینی فرماندار است و کاغذهای آماریاش هم همان اوراق چند هفته پیش است که در شورای اداری نیشابور نشان داد. ولی نه ما و نه شاید مستمعین مراسم ندانستند که جایگاه ایران مثلا در جراحی یا اعمال پزشکی یا نمیدانم در فناوری و اینها، چه ربطی به عملکرد فرماندار زبرخان و وضعیت کلی این شهرستان داشت و یا به استانداری خراسان رضوی و بخصوص معاونت سیاسی امنیتی آن چه ارتباطی پیدا میکرد؟خداوند خودش این مسؤولان شعاری را هدایت کند که به جای شعار دادن و گوگلکردن و احیانا برداشتهای نادرست از آمار اینترنتی، یک مقدار به منافع و حقوق مردم توجه کنند و به وظایف واقعی و قانونی خودشان برسند که از آلام و دردهای جسمی، اقتصادی و روانی مردم بکاهند و خلقالله با احساس امنیت و آسایش، به سوی آن هدفی که این مقامات در این مراسم ترسیم کردند و خودشان اصلا در جهت آن نبودند، یعنی افزایش مشارکت ملی در انتخابات، حرکت کنند.امید است انذارهای رهبر انقلاب در این مسؤولین ناکارآمد و غیر بسیجی و غیر جهادی، کارگر افتد و دست از این مراسمات بیهوده و پرهزینه بردارند و به کارشان برسند که کار مملکت خیلی خیلی از مسیر پیشرفت و توسعه عقب است.