اثر مریم نفیسیراد
دربارهی صلح جهانی است.
فیلی در اتاق اصطلاحی استعارهای است که منظورش مشکل یا خطر واضحی است که هیچکس نمیخواهد دربارهاش بحث کند و گاهی در تعاملات مدون اجتماعی چیزی به آشکاری یک فیل هم نادیده گرفته میشود.
این رمان علمیتخیلی با ژانر عاشقانه اجتماعی بر اساس لغت پساحقیقت نوشته شده است.
رمان دربارهی دختری به نام مستعار ماریا تریبیانی است که قربانی دسیسههای مدیر عاملهای شرکتی ابر قدرت شیمی و دارو به نام اَلفارماکِم میشود و قصد دارند از او به عنوان ابر سرباز و کیسهی خون زنده استفاده میکنند. ولی او قد در مقابل توطئههای این شرکت و پخش ویروسای دستساز بشر برای آغاز جنگ جهانی سوم قد علم میکند و تمام دسیسههایشان را خنثی میکند و پروژهی فیل را کلید میزند که فقط هفت تن از سران مملکت از آن خبر دارند که راهکاری برای برقراری صلح جهانی ارائه میدهد….
این رمان خلاقانه در ۸۰۸ صفحه و با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه منتشر شده است.
برشی از رمان:
«دختر جان… أواخر کارم در کارخانه متوجه سوءاستفادهی افراد از مواد اولیهی شیمیایی موجود در کارخانه شدم… میدونی که کارخونهی ما ساخت دارو، استامینافنکدیین را بهعهده داشت. این أواخر متوجه شدم که از مواد اولیه نهتنها برای فرآوری استامینافنکدیین استفاده میکنند بلکه با افزودن فسفات در آزمایشگاههای دیگه، مواد مخدر تولید میکنند و به کشورهای مختلف میفرستند. جالبه بدونیکه انواع مختلف مواد مخدر تولید میکنند… از جمله: کراک ایرانی که از واکنش دزومورفین یا همان هرویٔین فشرده، کافیٔین و متامفتامین تولید میشد. و یا مخدر بونسای یا همون ماریجوانای مصنوعی یا همون هرویٔین فقرا در ترکیه، کروکودیل و هرویٔین گل… این کارخونه رتبهی اول رو در صنعت مواد مخدر کسب میکرد و همهش در کارخونهای که من مدیر تولید اون بودم. دزومورفین با روشی راحت و ساده از کدیٔین ساخته میشه و قدرت سرخوشی اون سه برابر هرویٔینه. حالا شاید بپرسی استامینافن_ کدیٔین چهربطی به مواد مخدر داره؟ قبلاً هم گفتم… سوءاستفاده از مواد اولیه… با اضافه کردن فسفر از ستون پنجم اصلی جدول تناوبی و ید با قیمت ناچیز مادهی مخدر کراک، هرویٔین فشرده و هرویٔین گل رو با درصد خلوص بالا در آزمایشگاههای من پخت میکردند و در سطح دنیا پخش میکردند، مثل آب خوردن از شرکت، مادهی اولیه کدیٔین رو میگرفتند و هم به استامینافن_کدیٔین تبدیل میکردند و هم مادهی مخدر. سود بسیاری هم براشون داشت… چون عملاً صفر تومان هم هزینه براشون نداشت. بهعبارتی کارخونهی ما هم تبدیل به یکقطب بزرگ دارویی شده بود و از طرفی تبدیل بهیک قطب بزرگساخت مواد مخدر با درصد خلوص بالا… زمانیکه متوجه این قضیه شدم بهدوست و صاحبکارم خبردادم…»
- نویسنده : مسعود اصغرنژادبلوچی
- منبع خبر : خاتون شرق