گفت و گو از: مسعود اصغرنژادبلوچی
شراره معصومی حفظ آباد متولد ۱۳۴۵ در شیراز. لیسانس شیمی از دانشگاه الزهرا و فوقلیسانس آموزش محیطزیست. دبیر شیمی و دبیر محیطزیست دبیرستان. دارای مدرک بینالمللی KAB از مرکز تربیت مربی فنی و حرفهای و مربی کارآفرینی.فعال محیطزیست و فعال اجتماعی. یکی از مؤسسین انجمن طرفداران محیطزیست و مدیرعامل انجمن ؛ محقق، مؤلف و مترجم ، تحلیلگر کنفرانسهای آموزش شیمی ، مترجم و مؤلف مقالات علمی شیمی در مجله رشد شیمی ، تقدیر شده توسط دفتر برنامهریزی درسی، تسهیل گر کارگاههای آموزشی، تقدیر شده بهعنوان نمونه ملی از طرف سازمان جنگلها و منابع طبیعی، دعوت از طرف ACS در سال ۲۰۱۱ برای سخنرانی در آمریکا به مناسبت سال جهانی شیمی ، شرکت در کارگاههای بینالمللی در زمینه مدیریت استراتژیک و آموزش محیطزیست در کشورهای اندونزی و تاجیکستان، و … مؤلف کتابهای کمکآموزشی شیمی نزد انتشارات علوی، پیک گلواژه، مرجع و قلم چی و مهر و ماه. کار ترجمه را از سال ۷۴ با ترجمه صفحه تازه های جهان دانش و فن و مجله جوانان شروع کردم و سپس با ترجمه متون روانشناسی و اجتماعی و همچنین داستان کوتاه برای همین مجله و پس از آن اطلاعات هفتگی و دانستنیها ادامه دادم و پس از آن کتاب به ترجمه روی آوردم
کتابهای جادوی عشق و ثروت در زمینه روانشناسی موفقیت نزد نسل نواندیش و زوایای تاریک حکمت در زمینه فلسفه با مقدمه پرفسور نصر نزد انتشارات سخن و روح جنگل گرین وود با زمینه ماورایی و متافیزیک نزد انتشارات علمی و روح برکه (رمان) و به خاطر عشق پسرم ( رمان با زمینه بیوگرافی) و من ملاله هستم و مایادا دختری از عراق و صد سخن در باب عشق نزد انتشارات شانی
چه موضوعی موجب شده از رشته شیمی سر از ترجمه دربیاورید؟
من از کودکی به زبان انگلیسی علاقمند بودم و کتابهای داستان کودکان انگلیسی را میخواندم( به تشویق پدر و مادرم ) و البته من ۲۴ سال دبیر شیمی بودم و همین امسال به خاطر بیماری کرونا دیگر مدرسه نرفتم، در طول تحصیل دانشگاهی ژورنالهای خارجی را میخواندم و از منابع انگلیسی استفاده میکردم و مشغولیت من ترجمه برای خودم بود که به مجلات کشید و پسازآن آشنایی با خانم دل آرا قهرمان که از مترجمین برجسته کشور هستند باعث شد که به تشویق ایشان به ترجمه کتاب بپردازم، کاری که از آن بسیار لذت میبرم.
چه مدت است کار ترجمه را دنبال میکنید؟
از سال ۷۴ در مجلات شروع کردم و فکر میکنم سال ۷۸ اولین کتاب را ترجمه کردم ولی فکر کنم سال ۸۰ بود که نسل نواندیش کتاب را چاپ کرد. یک سال کتاب در یکی از انتشارتی های معتبر ماند و بعد از یک سال به من گفتند به دلیل اشکالات زیاد کتاب را چاپ نمیکنند و وقتی خواهش کردم اشکالات را به من نشان بدهند، گفتند واقعیت این هست که اصلاً کتاب را بررسی نکردند و من کتاب را از آنها گرفتم و در برگشت به کتابفروشی نسل نواندیش رفتم و کتابها را نگاه میکردم که فروشنده متوجه کتاب انگلیسی که در دست داشتم شد و پرسید که می تونم کتاب را ببینم و من کتاب را به او دادم و گفتم که ترجمه اش کردم و وقتی کتاب را دید گفت اگر امکان داره ترجمه را بده تا ببینیم اگر تائید بشه چاپش میکنیم و من گفتم فایدهای نداره. یک سال کتاب تو یکی از انتشاراتی های معتبر بوده حتی نگاه هم نکرده بودن، ایشان گفتند ما ظرف ۲۰ روز نتیجه را به شما می گوییم و من قبول کردم و بهاینترتیب کتاب چاپ شد.
بااینکه ترجمه نوعی فرهنگسازی را در پی دارد چه مشکلاتی سر راه مترجم در دوران معاصر پیش میآید؟
هر کس که قلمبهدست بگیرد ، میتواند بهنوعی در فرهنگ جامعه تأثیرگذار باشد و همینطور با توجه به پویائی زبان در زبان گفتاری و نوشتاری نیز تأثیرگذار است. و با وجود اهمیتی که این موضوع دارد متأسفانه نظارت درستی بر آنچه روانه بازار کتاب میشود وجود ندارد. در حال حاضر و با پیشرفت تکنولوژی متأسفانه بعضی از دوستان مترجم از ابزارهای ترجمه برای کار خود استفاده میکنند که در نتیجه ترجمه ای گاه نادرست و گاه نامفهوم را ارائه می دهند. که همین امر اعتبار ترجمه و مترجم را در سطح جامعه از بین میبرد و موجب دلسردی کتابخوان میشود. یکی دیگر از مشکلات مترجم دسترسی بهروز به کتابهای دنیاست. و مشکلاتی از قبیل کاهش میل به مطالعه در سطح جامعه و بخصوص جوانان و رکود بازار کتاب و از این قبیل هم که بهجای خود که برای مترجم دلسردی به همراه دارد.
چه خطمشی در ذهن شما بهعنوان مترجم در انتخاب کتاب و موضوع برای ترجمه وجود دارد؟
عشق به خواندن را مادرم از کودکی در دل من ایجاد کرد و از همان زمان کتاب خواندن برای من، عادتی دلپذیر شد. برای ترجمه، اگر کتابی را بخوانم و احساس کنم میتواند برای دیگران لذتبخش باشد و درعینحال بهنوعی مفید باشد، آن را ترجمه میکنم. البته به دلیل تنوعطلبی ذاتی خودم در ترجمه هم، بسته به شرایط خودم کتابهای متفاوتی را ترجمه کردم. هنگامیکه کار ترجمه کتاب را شروع کردم، اوایل دهه ۸۰ ، موضوع کامیابی و ثروت هم برای من جذاب بود و هم برای جامعه و به همین دلیل من کتاب جادوی عشق و ثروت را که از خواندنش لذت برده بودم ،ترجمه کردم. پسازآن کتاب زوایای تاریک حکمت را به پیشنهاد خانم دلآرا قهرمان خواندم و از متن فلسفی آن بسیار لذت بردم و احساس کردم نکاتی که در این کتاب مطرحشده میتواند برای بسیاری از افراد مفید باشد و ترجمهاش کردم، کتاب روح برکه رمانی بود که به نظرم در عین جذاب بودن برای هر زن جوانی میتوانست در زندگی راهگشا باشد و درعینحال بهنوعی میخواستم با ترجمه این کتاب و تقدیم آن به کسی که برای دخترخواهرم مادری کرده بود، از او قدردانی کنم و ترجمهاش کردم. کتاب روح جنگل گرین وود را به خاطر علاقه ام به فیزیک و متافیزیک و آشتی که این کتاب بین این دو ایجاد میکرد ترجمه کردم، با خواندن این کتاب بسیاری از معماهایی که از دوران نوجوانی نسبت به زمان در ذهنم بود، حل شد و همینطور احساسم این بود که خواندن این کتاب میتواند نگرشهای عمیقتری نسبت به نوع بشر و محیطزیست و عالم ماورا در افراد ایجاد کند و به همین دلیل ترجمهاش کردم.
پسازآن علاقه به سرگذشت و موضوعات اجتماعی باعث شد کتابهای من ملاله هستم را ترجمه کنم که به نظرم این کتاب میتواند تأثیر شگرفی بر نگرش و عملکرد نوجوانان داشته باشد.
کتاب به خاطر عشق پسرم را به این دلیل ترجمه کردم که شاید بتوانم با ترجمه این کتاب هموطنانم را بازندگی واقعی افغانها آشنا کنم که سالهاست به دلیل جنگ و خشونتی که در کشورشان در جریان است مهمان ما هستند، و از این طریق شاید بعضی از ما که رفتار صحیحی با این پناهندگان نداریم، به خود بیابیم و رنج پناهندگی را برای آنان از آنچه که هست بیشتر نکنیم. و کتاب مایادا را با توجه به آنکه نسل ما درگیر جنگ ایران و عراق بود برایم جالب بود و ترجمه کردم.
به تازگی ترجمه کتاب یک شلینگ برای یک زن را تمام کرده ام. این رمان مرا با وضعیت زنان و جامعه انگلیس در اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ بیشتر آشنا کرد و از این نظر برایم جالب و قابل ترجمه آمد.
در حال حاضر بیشتر تمایل به ترجمه کتابهایی دارم که درعینحال اینکه داستانی دارند حقایقی را نیز آشکار کنند و کتاب پسران نیکلی را به همین دلیل در دست ترجمه دارم. به دلیل تنوع موضوع بود. درواقع من خطمشی فکری معینی درزمینهٔ ترجمه ندارم بلکه آنچه را که از خواندنش لذت ببرم و احساس کنم میتواند در جامعه منشأ اثر واقع شود، ترجمه میکنم.
بهعنوان یک مترجم چه شاخصههای را برای خوانش کتاب توصیه میکنید؟
مسلماً هرکسی سلیقه خاص خودش را در کتاب خواندن دارد ، اما در کتابهای ترجمهشده، شاید بهتر باشد به دنبال اثری باشیم که متن روان و سلیسی داشته باشد و ترجمه ماشینی و بیروح و نامفهومی نباشد. درعینحال خواندن کتابی که بتوانیم در آن همزاد پنداری کنیم، میتواند لذت بیشتری به همراه داشته باشد.
به نظر من کتاب علاوه بر جذابیت و روایی باید بهنوعی افق دید خواننده را گسترش دهد، و در نهایت کتابهایی که میتوانند برای خواننده فلسفه ذهنی ایجاد کنند و دنیایی دیگر را به روی او بگشایند و دارای فضاسازی و شخصیتپردازی غنی باشند .کتابهای خوبی هستند.
آیا میتوانیم خوشبین باشیم برای رسیدن به دنیایی بهتر؟
چند سال پیش دوستی از من پرسید ” فلسفه زندگی تو چی هست؟ ” و من پس از ماه ها فکر کردن به این سؤال به این نتیجه رسیدم که در زندگی به دنبال این هستم که دنیایی را که ترک میکنم بهتر از دنیایی باشد که به آن قدم گذاشته بودم …. فلسفه زندگی من همین بود.
اما الآن پس از سالها که از این قضیه میگذرد، به این نتیجه رسیدم که مفهوم دنیای بهتر کاملاً نسبی است و بهتر بودن از نظر افراد متفاوت، معنایی متفاوت دارد.
هرچند من هنوز هم سعی دارم در جهت دنیایی بهتر پیش بروم، از نظر من دنیایی بهتر است که انسان در آن دست از تخریب محیط زیست بردارد، دست از چپاول همه آنچه که زمین دارد و متعلق به نسلهای آینده است بردارد ….دنیایی که در آن کمی تواضع جای تکبر را بگیرد و دانش و تفکر جای جهل را بگیرد ….دنیایی که در آن صلح جاری باشد و کودکان در آرامش به خواب بروند و رؤیایشان فقط بازی در سبزهزار باشد و نه کابوس جنگ ….دنیایی که در آن آموزش به معنای واقعی آن صورت پذیرد و محصول نظام آموزشی، انسانهایی باشد که مهارت زندگی داشته باشند ….شود آیا؟ و بههرحال میتوان امیدوار بود …
کاش در جامعه ما مطالعه تبدیل به فرهنگی عمومی شود و جهل و خودخواهی را کنار بزند که آنوقت میتوان بیشتر امیدوار بود ….
بهعنوان مترجم در دوران اخیر برای رشد این کار چه مواردی را پیشنهاد میکنید؟
باید دید رشد ترجمه را چگونه میبینیم، امروزه با پیشرفت تکنولوژی و امکان ترجمه ماشینی متأسفانه تعداد مترجمها و کتابهای ترجمهشده خیلی زیاد شده ولی این افزایش کمی را نمیتوان بهحساب رشد ترجمه گذاشت. لازمه رشد کیفی ترجمه به نظر من نظارت دقیق و تعیین استاندارد برای این کار است. درعینحال توسعه فرهنگ کتابخوانی خود میتواند به رشد ترجمه کمک کند.
مهمتر از همه اینکه اگر کسی میخواهد به ترجمه بپردازد قبل از هر چیز باید بسیار کتاب بخواند و حتماً ترجمههای اساتیدی نظیر محمد قاضی و نجف دریابندری و به آذین و مهدی غبرایی و خانم قهرمان و …. را بخواند و از آنها بیاموزد.
یادمان نرود ترجمه یک فن و یک هنر است و اصول و فنون خودش را دارد و نباید شرایطی ایجاد کرد که هرکسی قلمبهدست بگیرد و بدون آشنایی با این هنر و فن دستبهکار ترجمه شود که این بزرگترین مانع رشد این هنر است.
- نویسنده : مسعود اصغرنژادبلوچی
- منبع خبر : خاتون شرق
بابک
تاریخ : 2 - مهر - 1399
خانم معصومی، همیشه سرفراز و با افتخار باشید.
آذر مرادی
تاریخ : 2 - مهر - 1399
دنیایی که در آن صلح جاری باشد در زندگی به دنبال این هستم که دنیایی را که ترک میکنم بهتر از دنیایی باشد که به آن قدم گذاشته بودم..بسیار قابل تامل است این جمله کاش همگی این هدف را داشتیم.
شراره معصومی
تاریخ : 2 - مهر - 1399
خانم مرادی عزیز فکر میکنم صلح مهمترین مسئله ای است که در قرن ۲۱ بشر باید به آن بپردازد
امیدوارم تئوری قدرت جایش را به تئوری صلح و دوستی بدهد
شیلا
تاریخ : 2 - مهر - 1399
شراره عزیز،از اینکه بینش صلح جویانه را از طریق نویسندگی وترجمه ترویج می دهید،بسیار خو شحالم وامیدوارم بیشتر از این موفق باشید!
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
ممنونم شیلا جان . همیشه تو را تحسین میکنم
شراره معصومی
تاریخ : 2 - مهر - 1399
آقای بابک بسیار سپاسگزارم
Mohammad Reza Masoumi Hefzabadi
تاریخ : 2 - مهر - 1399
Man be to eftekhar mikoonam khahare azizam
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
ممنونم برادر عزیزم . من هم همینطور
سایه
تاریخ : 2 - مهر - 1399
همیشه پیروز و موفق باشید.
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
ممنون سایه جان. همینطور شما
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
ممنون سایه جان.
سیما سوخکیان
تاریخ : 2 - مهر - 1399
تبریک شراره جان برای موفقیتهای به دست آمده ،وآرزوی سربلندیهای بیشتر درتمام مراحل زندگی،واینکه درآینده سرزمین پاکی داشته باشیم عاری از هرگونه جنگ وظلم وستیز وپرازآرامش وصلح…
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
سپاس بیکران. من هم امیدوارم نه تنها در کشور خودمان که در سرتاسر جهان صلح و آرامش برقرار باشد
حسین صفائیان
تاریخ : 2 - مهر - 1399
شراره عزیزم با ارزوی موفقیت هر چه بیشتر
حسین صفائیان
تاریخ : 3 - مهر - 1399
شراره عزیز اگر صلح نباشد دنیا مفهومی ندارد ودر سایه صلح ودوستی بشریت به پیروزی های چشمگیری دست پیدا خواهد کرد باشد که تلاشهای شما در جهت ترویج صلح اثر خود را داشته باشد . پیروز و سر بلند باشید
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
ممنون . پایدار و برقرار باشید
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
خوشحالم از این کتاب خوشت آمده .
زنده باشی
شراره معصومی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
سپاس خانم باقری عزیز
افسانه هاشمی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
پیروز و موفق باشید.
شیما
تاریخ : 3 - مهر - 1399
واقعا خسته نباشید میگم خدمتتون و باعث افتخار هست که دوستانی همچون شما رو از نزدیک ملاقات کردم.
سمیرا شجاعی فرد
تاریخ : 3 - مهر - 1399
امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید و هیچ چیزی نتونه شمارو از هدفتون دور کنه
بهشتی
تاریخ : 3 - مهر - 1399
سال هاست خانم معصومی رو می شناسم ایشون معلم ، مترجم و فعال محیط زیست دلسوزیست که من مثل ایشون رو ندیدم یک ایرانی با نگاه کاملا متفاوت به جهان و میهن کاش امثال ایشون در جامعه زیاد بودند
علی صفاییان
تاریخ : 3 - مهر - 1399
سلام با آرزوی موفقیت های بیشتر برای شما
آزاده
تاریخ : 3 - مهر - 1399
اینجانب افتخار شاگردی خانم معصومیبزرگوار را در دوره دبیرستان (۷۷_۷۸) داشتم. شور علاقه ای که برای یادگیری و تلاش و دیدگاه جدید نسبت به زندگی درهمه ما ایجاد کردند وصف ناشدنی است.
همیشه موفق و موید باشید