در ادامه سلسله نشستهای عصر ایرانی برنامه نیشابور؛ شکوه ازیادرفته با حضور سیّد مصطفی محقّق داماد، نصرالله پورجوادی، محمّدحسین حلیمی، علی شیرازی و محمود اسعدی در بنیاد موقوفات افشار برگزار شد.
سید مصطفی محقق داماد رئیس شورای تولیت و هیئتمدیره بنیاد موقوفات افشار به دلیل برگزاری این سلسله نشستها اشاره کرد و گفت: هدف از بررسی و نقد تاریخ گذشتگان چیست؟ چه ثمری دارد؟ شاید برخی نقد کنند که پرداختن به گذشته بی فایده است، اما عدهای معتقدند اساس زندگی حال و آینده ما بر اساس شناخت تاریخ استوار است. حقیقت این است که ما باید هدف از پرداختن به تاریخ را بشناسیم. اگر تاریخنگاری صرفاً به جهت تفاخر و تکاثر باشد، این کار بیهوده و مذموم است. حتی قرآن نیز در این مورد انتقاد کرده است؛ جایی که انسانهایی را نکوهش میکند که قبور اجدادشان را به نماد قدرتشان بدل کردند. اما قرآن پیشنهاد جالبی برای نحوه برخورد با تاریخ دارد. در قرآن آمده است: «لَقَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَهٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ»؛ این واژه «عبرت» که از ریشه «عبور» گرفته شده، خود بهتنهایی حامل یک پیام بزرگ است: تاریخ برای عبور از گذشته و ساختن آیندهای بهتر مفید است. ارزش تاریخ زمانی روشن میشود که بتواند چراغ راهی برای زندگی امروز و فردای ما باشد.
یکی از مشکلات بزرگ ما، عدم بهرهگیری درست از نخبگان است
محمود اسعدی بنیانگذار همایشهای چهرههای ماندگار گفت: در طول این سالها بیش از ۲۴۰ شخصیت علمی، فرهنگی و هنری در برنامه چهرههای ماندگار معرفی شدهاند. نمیتوان انکار کرد چنین رویدادهایی در جامعه تأثیرگذار بودهاند. حقیقت این است که چنین مراسمها و نشستهایی بیش از آنکه فقط تجلیل از افراد باشد، تلاشی برای ایجاد همدلی و همراهی است. این رویدادها به ما کمک میکنند که توانایی تحمل چالشهایمان را افزایش دهیم. یکی از مشکلات بزرگ ما، عدم بهرهگیری درست از نخبگان است. این افراد سرمایههای اصلی هر جامعهای محسوب میشوند و زمانی که جامعه نتواند از توانایی آنها استفاده کند، نه تنها پیشرفت نمیکند بلکه با مشکلات بیشتری روبرو میشود. هدف اولیه از چنین برنامههایی تنها قدردانی نبوده، بلکه تصمیم بر این بوده که این افراد به عنوان مشاوران تخصصی برای پروژههای بزرگ دعوت به همکاری شوند؛ هرچند شاید همیشه این هدف محقق نشده باشد.
وی افزود: باید به نمادهایی مانند نیشابور اشاره کرد؛ شهری که به عنوان نمادی از فرهنگ، تمدن و عظمت ایران شناخته میشود. یادم میآید حدود سه دهه پیش، نخستین کنگره جهانی عطار در نیشابور برگزار شد؛ کنگرهای با حضور اساتیدی برجسته مانند دکتر سید جعفر شهیدی، دکتر پورجوادی و دیگر شخصیتهای علمی که بازتاب گستردهای داشت. در بازدیدی خاص، یکی از این اساتید زمانی که وارد ایستگاه نیشابور شد، به من گفت: «این شهر آنقدر بزرگ است که باید دور آن طواف کرد.» علاوه بر عطار، نیشابور محل آرامش بسیاری از بزرگان دیگر نیز هست که شاید حتی خود ما نیز برخی از آنها را بهخوبی نمیشناسیم.
محمدحسین حلیمی سخنران بعدی این نشست گفت: سفالهای نیشابور نه فقط در موزهها بلکه در دل تاریخ حضور دارند. نقشمایهها و خطوط اطراف این سفالها پر از شعر، شعار مذهبی یا عرفانیاند، اما گذشته از معانی، طراحی خوشنویسی آنها خیرهکننده است؛ بهویژه خط کوفی با هنرمندی تمام کتیبهها را تزئین کرده است. طراحی این نوشتهها آنقدر حرفهای و دقیق بوده که حتی گرافیستهای امروزی نیز با تمام تخصصشان، برای خلق آثاری مشابه باید روزها زحمت بکشند. ارزش هنری این آثار در کنار مفهومی که در هنر مدرن کمتر دیده میشود، بیبدیل است. این جای تأسف دارد که با وجود میراث هنری بیمانندمان، کمتر در دانشگاهها یا مراکز طراحی گرافیک مورد تحلیل قرار گرفتهاند. هزاران بشقاب طراحیشده توسط هنرمندان نیشابوری هنوز نیازمند بازشناسی هستند. مقایسه آثار سفالین نیشابور با طراحیهای مدرن همچون آثار پیکاسو میتواند عمق هنر ایرانی را برجسته کند. با این حال چنین تحلیلهایی هنوز انجام نشده و این گنجینهها همچنان دستنخورده باقی ماندهاند. چه بسیار تحسینهایی که شایسته هنر گذشتگان ماست اما تاکنون بر زبان نیامده است.
دینار نیشابوری معادل دلار زمان خود بوده
هادی بکائیان استاد تاریخ و پژوهشگر و نویسنده آثار تاریخی تخصصی درباره تاریخ نیشابور به بیان نکاتی درباره این شهر پرداخت و گفت: نیشابور یا همان نیو شاهپور در دوره ساسانی قدیمیترین نام ثبتشدهای است که از این شهر باقی مانده. بر اساس کتیبه نقش رستم و کعبه زرتشت متعلق به شاپور اول ساسانی، قدمت این نام به سال ۲۴۰ میلادی بازمیگردد. این شهر با گسترش اسلام از قرن سوم هجری به یکی از الگوهای توسعه متوازن شهرهای ایران تبدیل شد. نیشابور به عنوان یکی از کلانشهرهای اسلامی، با آغاز پایتختی طاهریان رشد چشمگیری کرد. در دوره سلجوقیان، بهعنوان نخستین پایتخت آنها، برجستهترین کلانشهر اسلامی بود و تا زمان حمله مغول در کنار قاهره و بغداد مطرح بود. چه از منظر سیاسی، چه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نیشابور نقشی بسیار متوازن داشت. از لحاظ جغرافیای تاریخی، قلمرو نیشابور در گذشته بخش وسیعی از خراسان بزرگ را شامل میشد. این منطقه دوازده ناحیه یا «رخ» اصلی داشت که شامل مناطقی همچون بیهق مرکزی، جوین، جام، آزادوار و چند شهر دیگر بود که امروزه بخشهایی از خراسان امروزی را تشکیل میدهند.
وی گفت: شاید کمتر کسی بداند که دینار نیشابوری در قرون اولیه هجری قمری تا قرن هشتم، معادل دلار زمان خود بوده است. نیشابور به عنوان یکی از مهمترین مراکز ضرابخانههای جهان اسلام در آن دوران شناخته میشد. این دینار به دلیل عیار بالا و طراحیهای هنری چشمنواز خود، در سراسر سرزمینهای اسلامی به عنوان پشتوانه اقتصادی مورد استفاده قرار میگرفت. حتی ناصرخسرو در سفرنامه خود اشاره کرده که در یکی از شهرهای یمن، مبادلات تجاری با دینار و زر نیشابور انجام میشده است. علاوه بر دینار، فیروزه نیشابور نیز شهرت جهانی داشته و در همان دوران به کشورهای دوردستی همچون چین صادر میشده است. این فیروزه در فرهنگ جواهرات مسلمانان جایگاه ویژهای داشته و چینیها از آن با نام «فیروزه نیشابور» یاد میکردند. نیشابور نه تنها در زمینه تولید فیروزه بلکه در صنعت بافندگی و نساجی نیز یک مرکز ممتاز محسوب میشده است. این شهر به عنوان یکی از مهمترین قطبهای تولید پارچه در جهان اسلام، پارچههایی با کیفیت بالا تولید میکرد که به بسیاری از مناطق دنیا صادر میشدند.