آخرین روزهای سال گذشته، خبری آمد که شهرداری نیشابور، از سوی سازمان همیاری شهرداریهای خراسان رضوی، برندهی جایزهی شهردار برتر در حمل و نقل شده است.
ظاهر خبر این است که شهرداری نیشابور در یک مجمع مهم کشوری یا بینالمللی که با استانداردهای ملی و جهانی اداره میشود به یک جایزهی مهم دست یافته و این باعث خوشحالی شهر و مردمش خواهد شد.
اما در کمال تأسف، خبر چیز دیگری بود و به گونهای بازتاب یافته بود که خوانندگان و شهروندان را بفریبد و مردم نیشابور خیال کنند که اتفاق خیلی مهمی در حوزه مدیریت شهری روی داده و نیشابور به جایگاه خاصی در سطح کشور یا بینالمللی دست یافته است.
قضیه از این قرار بود که یک سازمان، از برساختههای داخلی وزارت کشور و البته غیر قانونی به نام سازمان همیاری شهرداریهای خراسان رضوی، که این سالها، نشو و نمای زیادی داشته و صدها و هزاران میلیارد تومان از بودجهی مملکت را صرف تشکیلات اداری و جلساتش کرده و هیچ گرهی هم از کار کشور و استانها نگشوده، خودش برای خودش و از پیش خودش، یک فراخوان داده مبنی بر اینکه شهرداران شهرهای استان، کارهای خودشان را به این سازمان ارسال کنند تا مورد داوری قرار گیرد و شهردار برتر در هر قسمت از فعالیتها انتخاب شود.
اولین سؤال این بود که در این مسابقهی مندرآوردی، داوران کیستند؟ پاسخ این است: کارمندان بازنشستهی استانداری و یکی دو نفر هم از دوستان مدیران این سازمان که ممکن است بازنشستههای شهرداری هم باشند.
خب، حالا این آثار و مطالبی که قرار شده شهرداران به سازمان همیاری بفرستند چیست؟ نمیدانیم. به کجا بفرستند؟ به سامانهی مربوط به همین مسابقه که فقط خود شهرداران به آن دسترسی دارند.
محتوای این ارسالیات چیست؟ نمیدانیم. ولی از آنجا که باید به سامانه اینترنتی ارسال شود احتمالا یک فایل پیدیاف یا مثلا فایل پاورپوینت یا چیزی شبیه به این باید باشد. حالا اینکه یک فایل پیدیاف یا پاورپوینت چه استدلال و معیاری برای یک فعالیت در شهرداری یک شهر است، شما خودتان باید با رمل و اسطرلاب این ربط را پیدا کنید!
بعد که این آثار ارسال شد چه؟ هیچی، ما خودمان یک همایش بزرگ میگذاریم، شهرداران را دعوت میکنیم یکی دو روزی بخور و بخور خواهیم داشت، برای اینکه خیلی گوشهاش باز نباشد، وزیر کشور را هم دعوت میکنیم که بله، میخواهیم شهردار برتر انتخاب کنیم و قضیه را هم جوری برای وزیر کشور بدبخت از همه جا بیخبر تعریف میکنیم که ایشان در سخنرانیاش در این همایش بگوید این طرح را کشوری میکنیم. حالا اگر از این وزیر محترم بپرسید چه چیزی را کشوری میکنید؟ احتمالا به معاونان استانداری خراسان رضوی متوسل خواهد شد که ببیند اصلا ماجرا چیست و طرح چه محتوایی دارد که آن را کشوری کنند.
حالا اصل مطلب چیست؟ این است: پنج شش نفر در هیأت مدیرهی سازمان غیر قانونی موسوم به سازمان همیاری شهرداریهای خراسان رضوی نشستهاند و کلی برای خودشان دفتر و دستک و بودجه و اعتبار از وزارت کشور میگیرند و دور همیهای مفصل برگزار میکنند و دست آخر هم یک فایلی چیزی درست میکنند به وزارت کشور میفرستند که بله، ما در سالی که گذشت، کرهی ماه را به کرهی عطارد پیوند زدیم، در بارهی جهانهای موازی، نظریات جدیدی ارائه کردیم، شهرداریهای جهان را پشت سر گذاشتیم، شهر نمونهی جهانی را طراحی کردیم و فرستادیم سازمان ملل. و کلی از این چرت و پرتها که کارشناسان دفتر وزیر یک نگاهی به جلد این فایل بیندازند و بودجهای هم برای سال آینده، پربارتر از امسال در نظر بگیرند.
حالا این پنجشش نفر که یکیشان معاون استاندار است، یکیشان مدیر کل شهر و روستای استان، دو سه نفر هم شهرداران دو سه تا شهر از شهرهای استان که در این دوره، مثلا آقای میرفانی شهردار نیشابور است، مدیح، شهردار بردسکن و الخ.، مینشینند و یک طرحی که توسط کارمندان سازمان همیاری که از فرط بیکاری، خناق گرفتهاند طراحی شده تحت عنوان برنامهی انتخاب شهردار برتر و قرار است با این جزئیات و مشخصات اجرایی شود.
یکی نیست به این بندگان خدا بگوید، به جز کشور ایران که مدیرانش، خودشان چک خودشان را اضافه میکنند، خودشان برای خودشان، حق مأموریت میزنند، خودشان برای خودشان اضافهکار درست میکنند، کجای دنیا، یک سازمان، خودش برای خودش، جلسهی بزرگداشت برگزار میکند و خودش عملکرد خودش را قضاوت میکند و خودش را برنده اعلام میکند؟
آیا تا کنون در جهان دیده شده که محتوای فعالیتها یا مواردی که به عنوان آیتمهای یک مسابقه یا جشنواره به مدیریت آن ارسال میشود از دید مردم پنهان و محرمانه باشد؟ آیا خودتان از این بازی خندهتان نگرفته؟
حالا ما که از بقیهی فایلها و مطالبی که برای شما ارسال شده خبر نداریم ولی در همین شهر خودمان که آقای میرفانی ما را به عنوان شهردار برتر در حوزه حمل و نقل انتخاب کردهاید، ممکن است بفرمایید ایشان چه دستهگلی به سر حمل و نقل شهر ما زده که ایشان را برتر تشخیص دادهاید؟ کدام داور منصفی بعد از ارسال مطالب ایشان به شهر ما آمد و بررسی میدانی داشت که ببیند چقدر از داستانهایی که کارمندان ایشان در آن فایلها ارسال کردهاند حقیقت دارد و حمل و نقل عمومی شهر ما چه وضعیتی دارد؟
ما که اینجا شهروند هستیم و در این شهر زندگی میکنیم شاهد وضعیت فجاعتبار حمل و نقل عمومی و کمبود ناوگان و نبود سرویسهای عمومی و مسائل ترافیکی و گرههای کور حمل و نقلی و مشکلات بزرگ دیگری هستیم و هر روز که میگذرد وضعیت بدتری را نسبت به روز و ماه و سال گذشته شاهدیم. پس چه پیش آمده که شما شهردار ما را به عنوان شهردار برتر انتخاب کردهاید؟
حالا ما از این تو خالی بودن و شعاری بودن برنامه و انتخاب شما میفهمیم وقتی شما شهردار ما را که این وضعیت خراب و فاجعهبار حمل و نقل عمومی را دارد به عنوان شهردار برتر در حمل و نقل معرفی میکنید خدا میداند در شهرهای دیگر استان چه خبر است؟!!
اساسا این کار چه محملی از عقل و دانش مدیریتی دارد که یک دستگاه مدیریتی، اعضای سهامدار خودش را تحت مسابقهی آبکی قرار دهد و یک سری شاهد از خودشان برای کار خودشان بخواهد و توسط خودشان بررسی کند و بعد هم آنها را یکی یکی قطار کند به عنوان شهرداران برتر در حوزههای مختلف مدیریت شهری و آنها را به عالم و آدم هم به عنوان شهرداران موفق معرفی نماید؟ واقعا شما نمیدانید که شهرداران واقعا موفق را مردم شهرها معرفی میکنند نه دستگاههای دولتی؟
آیا واقعا واقفید چه میکنید؟ شما هنوز پاسخ تحقیق و تفحص مجلس در استانداری خراسان رضوی را ندادهاید که؟ هنوز تحقیق به نتیجه نرسیده، دو نفر از مدیران اقتصادیتان را از کار برکنار کردهاید و همین یکی دو ماه پیش هم مدیر عامل سازمان را برکنار کردید؟ معلوم هست چکار میکنید شما در این سازمان غیر قانونی همیاری شهرداریها؟
آیا میدانید که مجلس هنوز اساسنامهی تشکیل این سازمان را تصویب نکرده؟ میدانید که اساسنامهای که خرداد ۱۴۰۲ از کابینهی دولت به مجلس رفته، مردادماه اعلام وصول شده و هنوز سرنوشت بررسی و تصویب آن هم معلوم نیست؟ پس بر چه اساسی، چنین دفتر و دستک وسیعی ترتیب دادهاید و برای خودتان همایش و مسابقه و جلسه و سمینار میگذارید و حاتمبخشی میکنید؟
مگر این تشکیلات و بیتالمال، اموال پدرتان است که این طور حیف و میل میکنید؟ لا اقل صبر میکردید اساسنامهی شما در نهادهای قانونی مورد بررسی و تصویب قرار گیرد و صاحب مملکت وجود شما را به عنوان یک سازمان مستقل و قانونی بپذیرد بعد این طور داستانها را برگزار میکردید.
آیا میدانید همهی این اختیارات و برنامهها و اجرائیاتی که شما دارید انجام میدهید در اساسنامهی جدیدتان مطرح شده که هنوز در نهادهای قانونی کشور مورد بررسی قرار نگرفته و هیچ استبعادی ندارد که از اساس مشکلدار تشخیص داده شود و برگشت بخورد به دولت؟ آیا میدانید که حتی اگر در مجلس هم تصویب شود هنوز فیلتر شورای نگهبان هست که باید تشخیص دهد شما باشید یا نباشید؟
واقعا که گستاخی را از حد و حساب گذراندهاید که مثل خوره و سرطان به جان اموال مردم افتاده و هیچکس هم نیست که از شما حساب بکشد و جواب بخواهد. حتی این آقای علمالهدی که خود را سلطان صاحبقران استان میداند و هر روز فتوایی در باره مردم صادر میکند هم به این صرافت نیفتاده که چگونه در یک نهاد غیر قانونی که هنوز تشکیلاتش مورد بحث نهادهای قانونی کشور قرار نگرفته، چنین ماجراهایی اتفاق میافتد.
جالبتر اینکه اغلب کارها و برنامههای اجراییتان طبق همین اساسنامه ای است که هنوز خدا و فردایش معلوم نیست و خدا میداند چه سرنوشتی در آینده پیدا کند. مثلا همین که شما برای ساخت و ساز میدان بار نیشابور فراخوان میدهید و عنوان آن را شناسایی سرمایهگذار میگذارید، آیا محلی از قانون دارد؟ چه کسی به شما اختیار داده که بدون مجوز فعالیت و بدون اساسنامهی مصوب، وارد اختیارات اجرایی حوزهی شهرداریهای شهرستانها شوید و در کار این نهادها که خودشان مدیریت محلی دارند و شوراهای شهر، آنها را اداره میکنند مداخله کنید.
در بارهی اساسنامهی سازمان همیاریها و محتویات آن هم بحث و فحص زیاد است که انشاءا.. در آینده به آن خواهیم پرداخت و امیدواریم آقایانی که در استان مسؤولیت دارند علاوه بر جلسات و همایشها و دورهمیها یک مقدار حواسشان به قانون و دولت و مجلس هم باشد و همینطور خودسر و بدون ضابطه، وارد حوزههای اجرایی نشوند و در کار فروماندهی شهرداریها و شوراهای شهر که خودشان داستانهای غمانگیزی دارند ورود غیر موجه نکنند که کار خرابتر از وضعیت فعلی خواهد شد و یک باره یک غمبادی، ترومایی، توموری، چیزی از یک جایی سردرمیآورد که همچون سیلی بینانکن به جان استان میافتد و بعد باید آب بیاورید و حوض پر کنید.