ابوالفضل یغما – سعید صفارائی
در گوشهی تقریبا دوری از مرکز شهر، در یک باغ بزرگ، خشک و لمیزرع، مرد جوانی زندگی میکند که در شش سال گذشته، همدم و همیار سگهای گرسنه، بیمار، معلول، ناتوان، کتکخورده، رانده شده و زخم خورده بوده و به گفتهی خودش در این شش سال ۵۰۰ سگ ناتوان و بیمار را تیمار کرده و به زندگی طبیعی و عادی بازگردانده است.
بد ندیدیم که در این شماره، بعد از آن هیاهوی سگکشی که آخرش هم معلوم نشد که چندتا بوده و به چه روشی معدوم شدهاند به دیدار این مرد تنها و طبیعتدوست برویم و گفتگویی صمیمانه با او داشته باشیم.
حسین خوشنودان که به گفتهی خودش، در فضای مجازی فعال نیست، تلفن ما را جواب داد و آدرس پناهگاه شخصی که برای سگهای بیمار و ناتوان درست کرده را با پیامک برایمان فرستاد و ما، دو نفر، یک روز عصرگاه پاییزی، به باغ پدریاش رفتیم.
حالا این اسم باغ، خیلی اغوا کننده و فریبنده است. ولی وقتی به داخل باغ رفتیم، باغی ندیدیم. این باغ در گذشته، شاید مزرعهای زیبا و محوطهای سبز و مصفا بوده که لحظات شیرین و مفرحی را برای خانوادهی آقای خوشنودان رقم میزده اما حالا، بدون آب و بدون درخت، چیزی برای دیدن ندارد.
آقای خوشنودان، درب باغ را که باز میکند، تعداد زیادی سگ در قد و قوارههای مختلف، به دست و پایمان میآیند و ما که یک کمی ترس و یک کمی نگرانی از بیماری آنان داریم، به هرحال وارد میشویم.
اول ورود سؤال میکنم که این دوربینهای امنیتی در ورودی باغ چه داستانی دارند؟
– بعضی افراد وقتی من و همکارم نیستیم از دیوار باغ بالا میآیند و شروع میکنند به کتک زدن و آسیب زدن به سگها. شده بود که توانسته بودند یکی دو تا سگ را هم بکشند.
پرسیدم انگیزهشان از این کار چه بود؟
– مردمآزاری و تفریح. خیلی آدمها هستند که به قصد تفریح، حیوانات را آزار میدهند و حتی با چوب و چماق، آنها را تا حد مرگ میزنند. من نمیدانم این وندالیسم افسارگسیخته از کجا آمده، ولی به هر حال هستند. برای اینکه بتوانیم این افراد را شناسایی و احتمالا دنبال کنیم، این دوربینها را نصب کردهایم که البته گاهی این دوربینها هم جلوشان را نمیگیرد و آنها حیوانهای بیگناه و بیزبان را به ضرب و جرح وحشتناکی مجروح میکنند و بعد هم میروند پی کارشان. یک بار که یکیشان را دنبال کردیم و رفتیم و به کسانش گفتیم، نتیجهای حاصل نشد. متأسفانه کسی نیست که جوابگو باشد. باید خودم با هر چه در توان دارم از این دوستان مراقبت کنم.
سؤال کردم چند تا سگ داری؟
– با تولهها حدود ۶۰ تا هستند. جمعیت سیال دارند. چون بعضیها بهبود پیدا میکنند و میتوانند به محیط طبیعی خودشان برگردند. میبرمشان همانجایی که آنها را گرفتهایم رها میکنیم.
کدام سگها کاندید پناهگاه تو میشوند؟
– بعضیها را مردم زنگ میزنند برویم بیاوریم، بعضی را خودمان پیدا میکنیم، یک تعداد را هم افراد دلسوزی که خودشان جا و امکان نگهداری و تیمار ندارند برایمان میآورند.
چه مشکلی باید داشته باشند؟
– در بین سگهای اینجا، سگ بیمار داریم، سگی که به سختی کتک خورده، سگ معلول، نابینا، مجروح، دست و پا بسته، زخم خورده و یا گرسنه و رها شده.
وقتی میگویید کتک خورده و زخم خورده، از چی صحبت میکنید دقیقا؟
– از اینکه افرادی هستند که سگها را به سختی کتک میزنند و آنها را داخل چاه میاندازند. یا جوانانی که برای تفریح و بازی، سگها را آتش میزنند یا مثلا دست و پایشان را میبندند و بعد آنقدر آنها را میزنند تا مشرف به مرگ شوند. سگهایی که عمدا یا سهوا به ماشینها برخورد میکنند و در حاشیهی جاده، در حال مرگ رها میشوند. سگهایی که دست و پایشان با ابزار برنده، قطع میشود و یا چشمشان را کور میکنند و خیلی اعمال وحشیانهی دیگر که واقعا آدم نمیداند این افراد، چه فکری دارند، چه نگاهی به حیوانات و طبیعت دارند و چه مشکلات روانی را با این کارها، التیام میدهند. ولی هر چه هست، خیلی وحشیانهتر از گرگ و لاشخور و کفتار، رفتار میکنند.
چه انگیزهای از این کار داری؟ چرا از سگهای بیمار و ناتوان تیمار و نگهداری میکنی؟
– اوایل، برای پرکردن اوقات فراغتم این کار را میکردم. اول فقط به آنها غذا میدادم. بعد چند تایی از سگهای بیمار و مجروح را برای درمان آوردم به باغ و یواش یواش کار به اینجا رسیده که حالا میبینید.
شنیدیم که این کار یک جور آرامش روانی به انسان میدهد. شما هم تجربه کردهاید؟
– بله. من مدت زیادی افسردگی داشتم و تحت نظر پزشک بودم. چند تا دکتر عوض کردم و نتیجه نگرفتم. بعد یک پزشک به من گفت، یک مدت با حیوانات وقت بگذران و به آرامش آنها کمک کن. شاید یکی از دلایل و انگیزههایم این بود. وقتی این کار را انجام میدهم حال بهتری دارم. سگها احساسات انسان را میفهمند و به آن پاسخ میدهند. لذتی در این کار هست که سگ ناتوان و مجروح را درمان کنی و به تندرستی برسانی.
سؤال کردم بیماریهای آنها به شما منتقل نمیشود؟
– نه. چون به موقع داروهای آنها را میدهم، قرص ضد انگل به آنها میخورانم و واکسنها را هم به موقع میزنم. مشکلی نیست. آنها بیماری دیگری ندارند.
اینجا محیط خاکی است. در این محیط مشکلی ندارند؟ دوباره بیمار نمیشوند؟ و شما مشکل تندرستی ندارید؟
– نه. محیط طبیعی سگها خاکی است. آنها در طبیعت زندگی میکنند و با خاک مشکلی ندارند. اگر به موقع دارو بگیرند و واکسن هم به موقع زده شود، مشکلی پیش نمیآید.
هاری چطور؟ خیلی از افراد، نگران هاری هستند. اگر سگی گازتان بگیرد نگران نیستید؟
– آنچه من تجربه کردهام این است که سگ گاز نمیگیرد مگر هار باشد. یعنی بیمار باشد. ما وقتی سگ را به اینجا میآوریم اول، واکسن هاری میزنیم و سایر داروها و اقدامات بهداشتی را انجام میدهیم که بیمار نباشند و بقیه را بیمار نکنند. یک قسمت هم جداگانه دارم که سگهای دارای بیماری واگیردار مثل جرب را قرنطینه میکنم تا خوب شوند.
پرسیدم، برای مخارج این سگها چه دارو درمان چه غذا چه کمکی دریافت میکنید؟ اصلا کمک از کسی میگیرید؟
– نه تمام مخارج را خودم تأمین میکنم از درآمد شخصی.
سؤال کردم، پول دامپزشک و داروها و غذای اینها خیلی میشود. همه را خودتان میدهید؟
– بله. خودم میدهم. اوایل بعضیها غذا میآوردند و دامپزشک هم بعضی وقتها رایگان انجام میداد. ولی حالا همه چیز پولی است و هزینهها را خودم تأمین میکنم.
پرسیدم الان توی این سگها، سگ معلول یا نابینا هم هست. همین طور سگهای جور واجور و رنگا رنگ و از نژادهای مختلف. اینها با هم دعوا نمیکنند و مشکلی ندارند؟
– نه. آنها بیشترشان با هم رفتار مسالمتآمیزی دارند. بعضی وقتها مثل آدمها با هم گلاویز میشوند که جدی نیست. اگر احساس خطر کنم، حیوان ضعیف را جدا میکنم که صدمه نبیند. ولی معمولا مشکلی پیش نمیآید.
گفتم مردم از سگها میترسند و میگویند آنها حمله میکنند و گاز میگیرند. درست است؟
– بعضی سگها مثلا سگ گله یا سگهای نگهبان، در محل و قلمرو خودشان اگر باشند در مقابل افرادی که نزدیک میشوند به قلمروشان، گارد میگیرند و به وظیفهی نگبهانیشان عمل میکنند.. ولی سگهای خیابانی، تقریبا هیچوقت به کسی حمله نمیکنند مگر اینکه کسی آنها را اذیت کند یا احساس خطر کنند.
سؤال کردم هیچ وقت شده شما مورد حملهی سگی قرار بگیرید؟
– نه، هیچوقت. اگر کسی به سگها کاری نداشته باشد، آنها با آدمها کاری ندارند. سگها مهربانترین حیوانات اهلی هستند. آنها شاید تنها حیواناتی باشند که احساسات آدمها را درک میکنند و واکنش نشان میدهند. در وفاداری هم که زبانزد هستند.
پرسیدم راستی هزینهی نگهداری و تیمار یک سگ در روز چقدر است؟
اگر درمان و مراقبت با غذا را حساب کنیم، روزانه ۳۰ هزار تومان برای هر سگ هزینه میکنیم. ولی این دائمی نیست. یک سگ به طور متوسط، یک ماه ماندگاری در اینجا دارد و بعد رها سازی میشود. مگر معلول و ناتوان باشد و قادر به زندگی مستقل نباشد.
گفتم جفتگیری را چطور کنترل میکنی؟
– مادههای مستعد بارداری را عقیم میکنیم تا از جفتگیری و ازدیاد جمعیتشان جلوگیری شود. این پلاکها که روی گوششان هست نشانه این است که این سگ عقیم شده است.
برای کارهای درمانی و مراقبتهای بهداشتی، کمککار داری؟
– بله. یکی هست که کمک میکند. ولی تزریقات و پانسمان را خودم انجام میدهم. به تدریج این مهارتها را یاد گرفتهام.
گفتم ظاهرا بیشتر اوقات زندگیات را همینجا هستی. امکانات زندگی داری؟
– بله. امکانات اولیه دارم. یک اتاق و یک آشپزخانه کوچک و مقداری وسایل زندگی. شاید یک یا دو روز برای چند ساعت میروم شهر و یک سری خریدها میکنم و برمیگردم همینجا. بیشتر روزها و اوقات زندگیام را اینجا هستم. من کارم با کامپیوتر و اینترنت است و خدا را شکر آنقدری درآمد دارم که هزینههای کارم را تأمین کند.
پرسیدم اگر کار نگهداری، عقیمسازی، رها سازی و تیمار سگهای بیپناه و بدون صاحب را به شما بسپارند میتوانید این کار را انجام دهید؟
– البته. ولی حتما باید هزینههایش را تأمین کنند. چون من به تنهایی قادر به تأمین این هزینه نیستم. ولی اگر هزینههایش را بدهند حتما این کار را انجام میدهم.
گفتم در این صورت برای کنترل جمعیتشان چه کار میکنید؟
– طبیعت خودش جمعیت را کنترل میکند. ما نباید نگران باشیم. ما اقدامات لازم را انجام میدهیم. مثلا برای پیشگیری از بارداری ناخواسته، عقیم سازی انجام میدهیم. برای جلوگیری از انتقال بیماریهای مشترک، دارو میدهیم و واکسن میزنیم، و سگهایی که قادر به ادامهی زندگی نیستند را با مرگ آرام، راحت میکنیم. نیاز به کار دیگری نیست. وقتی سگها در محیط طبیعی باشند، نه صدمهای به ما میزنند و نه کاری به کارمان دارند.
پرسیدم درست است که میگویند غذا دادن به سگها، مشکلاتی درست میکند؟ مثلا اینکه سگ به افراد رهگذر حمله کند و چیزی مثل اینها؟
– به نظر من نه. سگ چه غذا بدهی چه ندهی، اگر آزارش ندهی، کاری به کارت ندارد. اگر غذا بدهی که خیلی اخت میشوند و از شما دفاع هم میکنند. ولی هر حیوانی را آزار بدهی و آذیت کنی، قطعا از خودش دفاع میکند.
سؤال کردم تا چه زمانی به این کار ادامه میدهی؟
– تا هر وقت که بتوانم ادامه میدهم. شاید تا پایان زندگی.
پرسیدم قرنطینه برای چیست؟ برای اینکه بیماریهایشان به شما سرایت نکند؟
– نه. برای انسان خطری ندارد. برای اینکه سگهای دیگر را آلوده نکنند قرنطینه میکنم. باز هم میگویم اگر سگها داروهایشان را بدهید و واکسن بگیرند، هیچ خطری برای سلامت انسان ندارند.