نیشابور، یکی از قدیمیترین شهرهای تمدنی شرق است. یکی از باستانشناسان امریکایی که سالها پیش از انقلاب در خرابههای شادیاخ، تحقیق و کاوش میکرد، سابقهی این شهر را به سپیدهدم تاریخ میرساند و معتقد بود که این شهر دست کم ۶ هزار سال، سابقهی سکونتی دارد.
قدیمیترین تقویمهای زمانی ایران – به لحاظ قدمت سرزمینی- از جمله تقویمی که پهلوی دوم از آغاز شاهنشاهی در کشور درست کرده بود به حدود ۲۶۰۰ سال پیش برمیگردد. به عبارت دیگر، پهلوی بنا به سرشت پادشاهی خود، مبنای تقویم خود را آغاز پادشاهی پیشدادیان فرض کرده بود. اما آثاری که در شادیاخ کهن بدست آمده، قدمت نیشابور را خیلی پیشتر از اینها میبرد.
به هر روی، آثار تاریخی بسیاری در نیشابور هستند که هنوز کاوش نشدهاند یا هنوز دست باستانشناسان به آنها نرسیده است. از جمله، روستاهای فوشنجان، محمدآباد، اسحاقآباد، دهنو سربر، عشقآباد، همتآباد، صومعه و صدها روستای دیگر که آثاری در دل خود دارند که بسیار قدیمی هستند و هنوز کسی آنها را کاوش نکرده است.
یکی از آثار نسبتا جدید معماری که در حدود سال ۹۰۰ قمری بنا گردیده، مسجد جامع نیشابور است که ظاهرا به دست شخصی به نام پهلوان علی کرخی و به دستور سلطان حسین بایقرا بنیان نهاده شده است.
این علی کرخی، مستندات زیادی در کتب تاریخی ندارد اما گفته شده که از معماران و مجسمهسازان دورهی تیموری بوده که علاوه بر مسجد جامع نیشابور در مساجد جامع قزوین، سبزوار، تربت جام و برخی ابنیه تاریخی دیگر، کار کرده و نقشپردازی نموده است.
بنا بر مستندات موجود، این اثر، تا دورهی صفویه پایداری خوبی داشته و در این دوره، مورد بازسازی قرار گرفته و نیز بار دیگر در دوران جدید، مرمت شده است.
کتیبههای داخل و بیرون مسجد، بنا بر رسم دورانهای تاریخی پیشین و بخصوص سنت معماری دوره تیموری، بخشی از تاریخ و چگونگی ساخت این بنا را نشان میدهند.
در دورهی تیموریان بخصوص دورهی حکومت حسین بایقرا، توجهات زیادی به بناهای تاریخی و ابنیه مذهبی شد و نقاشان، معماران، کاشیکاران و سایر صنوف هنری، به دربار فراخوانده شدند و با هدایت امیر علیشیر نوایی، صدها مدرسه و مسجد و کاروانسرا در سراسر خراسان بزرگ از جمله در هرات و مشهد و نیشابور را ساختند و تزیین کردند.
پس از انقلاب، مسجد جامع نیشابور همان کارکرد مذهبی پیشین را به صورتی حکومتی و البته با نگاه سیاسی، حفظ کرد و ستاد نماز جمعه، قسمتهایی از تشکیلات بسیج، انجمنهای مذهبی و قرآنی و برخی نهادهای دیگر، در شبستانهای این مسجد، جایگاه فراهم کردند.
از آنجا که متولیان مسجد جامع پس از انقلاب، افرادی بودند که چندان اهمیتی به آثار فرهنگی و تاریخی نمیدادند و نیز به جهت اینکه در اوایل انقلاب، نگاه به میراث فرهنگی ایران، چندان مورد توجه حکومت نبود، این مسجد دچار دگرگونیهای بیسابقهای شد که نه سنخیتی با میراث فرهنگی داشت و نه در جهت حفظ و مرمت آن حرکت میکرد.
از جمله اینکه شبستانها به گونهای بازسازی شد که پایههای اصلی آن که از آجر بود به نمای سنگ صنعتی تغییر یافت و کف صحن مسجد نیز که آجرفرش بود به همین رویه، تغییر داده شد.
رفته رفته، کسان و گروههای مذهبی که به عناوین مختلف در این مسجد نقش داشتند، بنا به خواست و نیازی که داشتند، بر در و دیوار آن هر جا توانستند میخ و آهن کوبیدند و همهی دیوارهای صحن و شبستانها را سوراخ سوراخ کردند. بعدها نیز که یک گروه از میراث فرهنگی برای بازسازی پشتبامها آمدند، پولشان کفاف انجام کار را نداد و کار در نیمه رها شد و فقط پشتبامها را با مصالح جدید پوشاندند که از گزند تخریب کلی در امان بماند.
به هر روی، مسجد جامع نیشابور که به ثبت آثار ملی هم رسیده، در حال حاضر، توسط هیأت امنا اداره میشود و اگر چه در گذشته، مورد بیمهری زیادی قرار گرفته، اما ظاهرا در حال حاضر، توجهاتی به این مسجد میشود و به گفتهی یکی از اعضای هیأت امنا، خیلی کارها که بر خلاف سنت تاریخی و حفظ میراث فرهنگی در سالهای گذشته در این مسجد انجام شده، جلوش گرفته شده و حتی بخشی از ساخت و سازهای مخالف با اهمیت تاریخی و فرهنگی آن، تخریب گردیده و به همان روش سنتی و قدیمی، بازسازی شده است.
آقای دلشاد میگوید: سنگکاری کف صحن مسجد و سنگکاری پایههای داخل شبستانها مربوط به سالها پیش است و مشخص نیست که چرا در آن سالها کسی جلو آن را نگرفته اما هیأت امنای فعلی، تلاش میکند این ساختارها را به همان شکل سنتی بازسازی کند و بخشی از شبستانها نیز کارشان به اتمام رسیده است.
وی در مورد هزینههای این مرمتها میگوید، بیشتر هزینهها از محل موقوفات مسجد و کمکهای خیرین تأمین میشود و میراث فرهنگی هم کمکهایی میکند.
اما در کنار اینها، اقداماتی نیز توسط هیأت امنا انجام میشود که گویا مخالف سیاستهای میراث فرهنگی است. از جمله اینکه یک بنر کاشینما که بر سردر مسجد چسبانده شده، دو کتیبهی تاریخی و ارزشمند آن را پنهان کرده است.
عضو هیأت امنای مسجد جامع میگوید که این بنرها موقتی است و در هنگام بازسازی سر در مسجد، جمعآوری خواهد شد.
میراث هم میگوید که در مورد جمعآوری این بنر، گفتگوهایی با هیأت امنا انجام داده و قرار شده، این بنر، برداشته شود.
اما اصل مطلب این است که در سالهای گذشته، تغییرات بسیار زیادی در بنا، استحکامات، ساختار سنتی، ایوانها، سقفها، دیوارها و طاقهای مسجد صورت گرفته که کل هیأت مسجد را از یک اثر تاریخی ارزشمند به یک مسجد معمولی و کهنه، تبدیل کرده است.
همچنین، برای اتصال مسجد به محل سرپوشیدهای که در ضلع جنوبی آن با عنوان مصلا ساخته شده، سه تا از طاقهای شبستانی، تخریب گردیده و دربهای پروفیلی، به جای طاقهای آجری گذاشته شده تا رابط شبستانها با مصلا باشد.
همچنین در قسمتهای دیگر مسجد نیز هر جا توانستهاند دربهای اصلی را برداشته و به جایش دربهای پروفیلی کار گذاشتهاند که این بنای تاریخی بسیار ارزشمند را از ریخت و قیافه انداخته و ارزش آن را کاملا از بین برده است.
کاملا مشخص نیست که چه کس یا کسانی، تعمدا یا سهوا چنین خیانتهایی به این اثر ارزشمند تاریخی کردهاند اما حاصل کار آنها این شده که مسجد جامع نیشابور که زمانی، یکی از سکوهای میراث فرهنگی شهرستان بود به یک مسجد بدقواره و مخروبه تبدیل شده که اگر حتی کسانی باشند و بودجهای هم داشته باشند که آن را به شکل تاریخی و قدیمیاش بازسازی کنند، احتمالا این پروژه، دهها سال طول خواهد کشید و معلوم هم نیست، به اتمام برسد، چون آنقدر صدمه و آسیب به در و دیوار و پیها و ستونها و پایهها و طاقها و ایوانها وارد آمده که هر گوشهاش را بگیری، از جای دیگری، فرو میریزد.
به نظر میرسد که دلایل عمدهی این مشکل، عدم توجه مسؤولان میراث فرهنگی، نبود بودجهی کافی برای پیشگیری از تخریب و انجام مرمت و بازسازی آثار، تکثر تخریبهای فرهنگی در آثار تاریخی در سراسر شهرستان که وظایف و فعالیتهای میراث فرهنگی را خیلی زیاد میکند، کمبود نیروهای انسانی در ساختار تشکیلاتی میراث فرهنگی، نبود تیمهای حفاظت از آثار یا کمبود آنها، عدم آگاهی مسؤولان مسجد جامع و متولیان سایر ابنیه تاریخی از اهمیت و جایگاه این آثار در تاریخ نیشابور، اهمیت ندادن دولت و حکومت به آثار فرهنگی و تاریخی، عدم تمایل مشارکت خیرین و مردم در مرمت و بازسازی آثار، عدم دعوت از کارشناسان و متخصصان خبرهی باستانشناسی و تاریخ از کشورهای دیگر برای بررسی و مشورت در این باره میباشد که علاوه بر تخریب آثار، هرج و مرج در حفاظت آثار ارزشمند و رونق حفاریهای غیر مجاز و استخراج الواح و کوزهها و ظروف بسیار گرانبها در گوشه و کنار شهرستان را به دنبال داشته است.
کمال خانی رئیس اداره میراث فرهنگی نیشابور در مصاحبه با خاتونشرق میگوید: موضوع نصب بنر در سر در مسجد را در جلسه هیأت امنای مسجد خدمت آقای یعقوبی امام جمعه مطرح کردم و گفتم این بنر به سنگها و کتیبهها آسیب میرساند و ایشان پذیرفتند این کار اشتباه است و قصد جمع آوری آن را دارند.
وی میافزاید: این کتیبهها مربوط به دوره تیموریان و زمانی است که پهلوان کرخی این مکان را ساخته است.
خانی درباره اینکه آیا امکان ثبت جهانی مسجد جامع نیشابور وجود دارد میگوید: دخل و تصرفاتی که هست باعث شده امکان خیلی کمی در این مورد باشد مگر اینکه دفاعیه پرونده آن طوری پیش برود تا امور رو به روال انجام شود البته ما همچنان پیگیر این مسئله هستیم و در حال حاضر موضوع کفپوش حیاط مسجدو بام سازی آن مطرح است و درخواست پنج میلیارد تومان اعتبار کردهایم که اگر تایید شود مراحل تعویض کفپوش مسجد جامع را شروع خواهیم کرد.
متن کتیبه های سردر مسجد جامع نیشابور
اما در طرفین درب ورودی شمالی مسجد همانطور که به آن اشاره کرده ام کتیبه هائی از شاه عباس وجود دارد که در طرفین نصب شده است و این اشتباه را برای چند سیاح خارجی بوجود آورده که ناخوانده قضاوت کرده اند که بنای مسجد متعلق به شاه عباس اول است برای رفع هرگونه اشتباه عین متن دو کتیبه را نقل میکنم که بخط نستعلیق میباشد و در آن به رفاه توده مردم اشاره کرده و بخشی از مالیات را بشهادت این کتیبه برعایا بخشیده و قسمتی از آن را به اقساطی چند تقسیم کرده است و نیز در این نوشته آمده که ماموران دولت حق سکونت در خانه های مردم را ندارند این کتیبه بازنمای اوضاع سیاسی و اجتماعی نیشابور آن روزگار است.
شرایف محمد بیفایت و لطائف اثنیه بینهایت خالقی را سزد که نقاط بدائع ورقوم صنایع را با مرکن از حیز عدم به فضای وجود آورده و حضرات ملوک ذو الاقتدار را از میانه کافه برایا به صفت جلالت واختیار موصوف کرده است و به شیوه عدل و احسان ومأمور فرموده وصلوات بی انتها بر حضرت افضل رسل و هادى سبل وخیر المرسلین ورحمه للعالمین وشفیع المذنبین محمد الأمسى المدنى وآل اطهار او علیهم من صلواه أفضلها. واما : بتاریخ شهر رمضان المبارک سیچقان ئیل) سنه ۱۰۲۱ که ولایات خراسان مضرب سرادقات جاه و جلال نواب اشرف اقدس ارفع سلیمان مکان ظل سبحان متبوع اعاظم خواتین دوران وقبله افاخم و سلاطین جهان قائد عسکرى المهدى صاحب الزمان علیه صلوات اله الملک المنان ابو المظفر شاه عباس الصفوى بهادرخان خلداله ملکه وسلطانه گشته اهالی ورعایا وعجزه ولایات نیشابور را مشمول عواطف بیکران گردانیده کیفیت احوال اهل آن دیار را از سیادت و نقابت پناه نجابت و هدایت دستگاه ناصر السیاده والنقابه والدین امیر ابو المعالیا نیشابوری که در این وقت در رکاب فیروزی انتساب مورد تلطفات حضرت ظلل اللهی بود استفسار نمودند و نقابت پناه مشارالیه صورت پریشانی احوال اهل آن دیار را معروض داشته و در باب رفاه حال ایشان احکام مطاعه لازم الاطاعه نافذ گشت حکم جهانمطاع شد آنکه در این وقت بنابر عنایت بیفایت شاهانه و شفقت بلا نهایت پادشاهانه درباره محترفه بلده نیشابور از ابتدای چهار ماهه سیچقان ئیل مال اصناف بلده مذکوره را سوای جهات قسطی به تخفیف وتصدیق مقرر فرمودیم بنابراین حکام و داروغگان و کلانتران عمال بلده مذکوره دستورات را اجرا نموده اصناف مذکور را مرفوع الاقلم دانسته یک دینار و یکمن بار بعلت مال و اصناف مذکوره و اخراجات خلاف حکم بهیچ وجه من الوجوه توجیه ننموده و طلب ننمایند و مال و جهات قسطی را موافق حساب بازیافت نمایند که به تخفیف مقرر نشده مستوفیان عظام کرام دیوان اعلی رقم این عطیه را در دفاتر خلود ثبت نموده به تخفیف و تصدیق عمل نمایند و از تاریخ مذکوره مسوده آن را مؤکد به لعنت نامه نمایند و در عهده دانند.
تحریراً فی التاریخ سنه احدى وعشرین بعد الاالف (۱۰۲۱ هق)
کتیبه دیگری نیز به قرینه همین سنگ نبشته در طرف دیگر سر درب شمالی قرار دارد که هر دو بارنگ سیاه شفاف مشخص است و در معرض دید قرار دارد بدین مضمون:
الحمد لله لولیه والصلوه على نبیه وآله وعترته اجمعین اما بعد اینست صورت احکام مطاعه که از بابت رفاه حال رعایا وعجزه نیشابور عن صدور یافته :
اولا حکم جهانمطاع شد آنکه در این وقت شمه ای از عواطف بی نهایت شاهانه و شر ذمه از الطاف بیفایت خسروانه شامل حال و کافل امالی آمال و جمهور رعایا ومتوطنین وسکنه بلده نیشابور فرموده از ابتداء چهار ماهه (سیچقان ئیل دروازه بانی بلده مذکوره را به تخفیف وتصدیق مقرر فرمودیم که من بعد احدی باین علت یک دینار و یکمن بار از کسی خصوصاً از تجار رونده و آینده طلب ننماید و مستوفیان عظام کرام دیوان اعلی این عارفه را درباره کافه متوطنین الکاء مذکور مخلد وبردوام دانسته در دفاتر خاود مؤکد به اعنت نامه ثبت نموده از تیول و تیولداران وضع نمایند و من بعد به به تیول عمل ننمایند خلاف کننده آن را مورد سیاست و غضب پادشاهی دانسته در این ابواب غدغن کرده تخلف نورزند و درعهده دانند.
تحریراً فی تاریخ رمضان المبارک سنه ۱۰۲۱ حکم جهانمطاع شد آنکه در این وقت شمه ای از عواطف بینهایت پادشاهانه شامل حال جمهور رعایا ومتوطنین و سکنه بلده نیشابور شده مقرر فرمودیم که هیچ آفریده از قورچیان عظام وغازیان کرام و ملازمان و غلامان وغیر ذالک در خانه رعایا وسکنه بلده مذکوره نزول ننموده و بهیچ وجه من الوجوه مزاحمت به حال ایشان نرسانند و اگر احدی تاغایت در خانه ایشان نزول کرده باشد بیرون رفته اصلا و مطلقاً نزول ننمایند حکام و داروغکان وتیولداران وعمال بلده مذکوره حسب المسطور مقرر دانسته مجال مؤکد نمود به احدی ندهند در این باب غدغن دانسته مؤکد بلعنت نامه شناسند مستوفیان عظام و کرام دیوان اعلی از ترار مسوده پروانه چه اشرف نویسند و در عهده شناسند.
تحریر آفی شهر رمضان ۱۰۲۱ این بود متن دو کتیبه مسجد جامع از زمان شاه عباس صفوی.