سعید صفارائی
نیشابور دومین شهر استان خراسان بزرگ پس از مشهد و دارای تاریخی به قدمت ایران است.
از این تعاریف کلیشهای که بگذریم آیا نیشابور هم پای قدمت و سابقهای که در فرهنگ و تمدن دارد رشد کرده است؟ اگر جواب این سوال منفی است ریشههای این عقب ماندگی را در کجا باید جستجو کرد؟
طی سالهای گذشته چقدر مدیران دولتی و نمایندگان نیشابور قائل به پیگیری و اجرای برنامه جامع توسعه نیشابور بزرگ بودهاند البته اصلا اگر چنین برنامهای وجود داشته باشد!
نیشابور بزرگ با جمعیت کمی بیش از نیممیلیون نفر دارای جناحبندیها سیاسی و دستهبندیهای مختلف است و همین موضوع سبب میشود تا مدیریت در این قسمت از کشور حساسیتهای خاص خودش را داشته باشد.
در این دیدگاه کلی شهرستانهای فیروزه و زبرخان و میانجلگه فارغ از خط کشیهای سیاسی جزو نیشابور بزرگ محسوب میشود زیرا پیوندهای نزدیک قومی و اجتماعی در میان مردمان این مناطق سبب میشود از یکدیگر به شدت تاثیرپذیر باشند.
برای مدیران عالی در این شهرستان به طور قطع مدیریت کالبد سیاسی و اجتماعی نیشابور بدون توجه و بهرهگیری از نیروهای بومی اگر نگوئیم غیرممکن بسیار دشوار است و در این مسیر به نظر می رسد پس از ۴۴سال نیازمند یک ادبیات سیاسی جدید برای بازتعریف چارچوب روابط فرهنگی و اجتماعی هستیم.
براین اساس برای بهرهگیری از نیروی انسانی کارآمد و موثر و اجتناب از نظرات و مشاورههای مغرضانه که کم هم نیست باید دیدگاه مدیران عالی مبتنی بر نگاه تولیدی و درآمدی باشد و نیشابور سرشار از نیروهای جوان و اتفاقا متخصصینی است که به خاطر برخی مدیران به میز چسبیده به گوشهای رانده شدهاند اما به خاطر عشق و علاقهشان به نیشابور راه شهر و دیار دیگری را در پیش نگرفتهاند و نمونههای بارزش را میتوان در پارک علموفناوری نیشابور یافت.
در برگزاری برنامهها و همایش قطعا باید آورده ریالی برای شهر و شهرستان مورد توجه ویژه قرار بگیرد و هزینههای انجام شده نیز به طور کاملا شفاف به اطلاع شهروندان برسد.
در حوزه شهری هم امروز شورای شهر نیشابور در تسخیر لیست نیروهای انقلابی است و معدل عملکرد ایشان را در حوزه مدیریت شهری و شهرداری میتوان به نظرسنجی گذاشت تا میزان رضایت شهروندان و دستاورد عملکرد شورای شهر برپایه خرد جمعی مشخص شود.
باید توجه داشت شهرداری باشگاه سیاسی نیست و باید فارغ از همه گرایشها و جناح بندیها در چارچوب منافع شهروندان حرکت کند و رخنه کردن عناصر جناحی در بدنه شهرداری موجب جهتگیری عملکرد شهرداری به سمت منافع گروهی خاص و خسارات جبران ناپذیر خواهد شد چنانکه پیش از این شده بود.
امروز نیشابور نیازمند اجماع جامعه نخبگانش برای دمیدن نسیم ادبیات نوین سیاسی است و این جز در سایه گفتوگو حاصل نمیشود و تعلل در این راه فردایی تاریک و دورنمایی ناامیدکننده را برای فرزندانمان به جا خواهد گذاشت.
بزرگترینچالش در این راه مغرضانی هستند که زیر نقاب خیرخواهی جز به تامین منافع خود نمی اندیشند.