نویسنده: نسیبا عظیمی؛ طراح جلد: آندیا درخشندهفر؛ ناشر: نفیر ؛ برشی از دنیای پر از تنش زنی است که تلاش میکند با گذار از سنت به یک زندگی آرمانی برسد. داستان از زبان و زاویه دید جنینی که در بطن خود دارد روایت میشود. شروع داستان با شکلگیری نطفه آغاز میشود و در مراحل رشد، جنین با جهان صداها آشنا میشود آدمهای اطرافش را میشناسد برانگیخته شدن احساسات را با هیجان و لذت تجربه میکند
اتصال او با جهان هستی ریسمانی است با نام بند ناف که به واسطهی آن تمامی احساسات مادرش از دنیای بیرون را بیواسطه و فارغ از بایدها و نبایدهای دست و پاگیر زندگی و بدون سانسور تجربه و احساس میکند. جنین در خلال داستان پی به راز بزرگی میبرد و این خود سرآغاز ماجرا است…
بریدهای از متن کتاب:
امروز در حال ساختن یک خاطرهی دیگر هستیم. میتوانی به این خاطره جان بدهی و با آن مدتها زندگی کنی و وقت بگذرانی میتوانی آن را زیر پاهایت برای همیشه له کنی. چشمهایش را از حدقه دربیاوری و جان سمجش را بگیری و برای همیشه محو و نابود کنی. اما درنهایت این خودت هستی که باید تصمیم بگیری با خاطراتی که دیگران برای تو ساختهاند، چه کنی؟ این تو هستی که جای پای دردها، غمها و شادیهایت را در طول زندگیات میسازی و تصمیم میگیری باشند یا محو شوند.