محبوبه ذالیانی
در این میان کارشناسان معتقدند افزایش تقاضا و این تفکر که اگر الان نخریم سال بعد مجبوریم همین جنس را گرانتر بخریم یکی از دلایل گرانی است. از سوی دیگر نقدینگی مردم با توجه به پرداخت عیدی و پاداش آخر سال و همچنین حباب روانی بازار نیز در تورم سهم دارد، اما امسال گویا شرایط به گونهای است که حتی مردم با پول هم نمیتوانند کاری کنند چراکه با توجه به شرایط اقتصادی و کاهش قدرت خرید مردم و به دنبال آن کاهش تقاضا، اما باز هم این تورم بیش از سالهای قبل است؟
در میزگرد مجازی با حضور سه کارشناس اقتصادی مجتبی پاکدل، سعید خزایی و هادی غلامی، به بررسی تورم بازار شب عید پرداختیم.
پاکدل صحبت را شروع می کند و می گوید: چند روز پیش در جایی خواندم که با عیدی یک و نیم میلیون تومانی چه چیزهایی میتوان خرید؛ یک کیسه برنج، سه کیلوگرم گوشت و مرغ، ۱۰ کیلوگرم میوه و سه کیلوگرم روغن و از این دست مایحتاج اولیه چیز دیگری نمیتوان خرید. در نتیجه چندان موافق نیستم که بگوییم نقدینگی دست مردم باعث تورم شب عید شده است. اولاً نقدینگی کجاست؟ مگر این مبالغ هم نقدینگی است! ثانیاً این به اصطلاح نقدینگی یک درصد، پنج درصد و نهایتاً ده درصد در بازار تأثیر دارد، نه دیگر ۵۰ درصد؛ آیا تورم ۱۰۰ درصدی موز در ۲۰ روز هم تقصیر عیدی کارمندان است؟ اصلاً کدام بازنشسته تأمین اجتماعی وجود دارد که طی چند ماه گرانی موز توانسته باشد این میوه را خریداری کند؟
درآمد مردم کاهش یافته است
خزایی فرمان گفت و گو را به دست می گیرد و می گوید: با این شرایط باید گفت تورم شب عید ناشی از افزایش تقاضای مردم است و بار روانی که باعث میشود مردم به سمت بازارها هجوم بیاورند و حتی وسایلی که اصلاً نیازی به آنها ندارند را بخرند! پس ما با یک شیب تند وارد تورم میشویم که مثل گرداب نقدینگی مردم را میبلعد این روندی است که شاید سی سال است مردم با آن روبرو میشوند. اما موضوع اصلی اینجا است که با این عیدی یک و نیم میلیون تومانی که به بازنشستگان و تأمین اجتماعی و … دادهاند هم میتوان ادعا کرد که نقدینگی دست مردم باعث تورم میشود؟ اصلاً یک و نیم میلیون تومان در قیاس با اقتصاد امروز میتواند نقدینگی محسوب شود؟ پاسخ خیر است؛
عدم توان نظارت بر بازار
غلامی هم وارد بحث می شود و می گوید: پس تفاوت امسال با سنوات اخیر در سه دهه گذشته این است که عاملیت نقدینگی مردم در تورم شب عید کمرنگتر شده و عامل مهم دیگر یعنی عدم توان نظارت بر بازار توسط دولت و سیاست گذاران اقتصادی جای آن را گرفته است موضوعی که باعث شده هر کس به فکر جیب خود باشد و در نتیجه سو استفاده از بازار شب عید هم افزایش مییابد.
غلامی ادامه می دهد: عامل چهارمی به تورمها دامن میزند و آن هم عدم توان دولت برای کنترل شرایط؛ به عبارت دیگر وقتی یک کاسب ببیند که قیمت یک جنسی که را ۱۰۰ هزار تومان خریده ظرف سه ماه به سه برابر افزایش یافته و حالا شب عید میتواند آن را تا ۵۰۰ هزار تومان بفروشد و کسی هم اعتراضی نمیکند، چرا این کار را نکند؟ بلایی که عدم توان دولت در نظارت بر سر بازار شب عید و مایحتاج مردم آورد، نتیجهای جز این ندارد که سفرههای مردم کوچکتر و خرید شب عیدشان هم اندک شده است. اگر میخواهید بدانید که چقدر قدرت خرید مردم کاهش یافته کافی است بدانید که همین ۱۰ سال پیش با عیدی نوروزی یک بازنشسته میشد ۱۶ گرم طلا خرید تا ۲۰ سال پیش میشد با این مبلغ بیش از ۳۵ گرم طلا خرید. اما امروز! یعنی ۳۵ برابر قدرت خرید مردم کاهش یافته است این قیاس را با دلار هم میتوانید انجام دهید. سوال اما این است که اجناس ۳۵ برابر شدهاند؟ یا مردم ۳۵ برابر فقیر تر؟ قطعاً پاسخ دومی است.
زور مردم نمی رسد
پاکدل می گوید: به عقیده من عدم نظارت دولت یک خلأ را پدید آورد که یکباره باعث شد هر کسی در این مملکت قیمت گذاری کند یعنی یکی دلار را بالا میبرد، دیگری بر بال خودرو سوار شود، یکی پوشاک را گران کند و … این عامل باعث شد نخ و پارچه پنج برابر گران شوند اما لباس ۱۵ برابر در واقع دلالان و فروشندگان از تولید کننده اصلی بیشتر سود کردند و محصول خروجی از کارخانه آنقدر گران شد که دیگر زور مردم به خرید آن نمیرسد. باعث تأسف اینکه سابقاً کالاهای خارجی مانند لباس گران بودند و مردم توان خریدشان را نداشتند و امروز اقلام ایرانی هم گران شدهاند و مثلاً یک کفش ساده درجه دو ایرانی هم امروز ۴۰۰ هزار تومان است یعنی یک بازنشسته با عیدی و حقوق آخر ماه خود فقط میتواند برای خودش، همسرش و دو فرزندش نفری یک جفت کفش بخرد!
تورم روانی شب عید
غلامی در ادامه صحبت های پاکدل می گوید: عامل دیگر تورم شب عید روانی است مردم با همین مقدار اندک نقدینگی بازهم بالاخره باید امورات خودشان را بگذرانند از سوی دیگر چارهای هم ندارند و مجبور هستند به خیار کیلویی ۲۰ هزار تومانی هم تن بدهند زیرا چیزی به نام اجبار مقابل شان قرار دارد و میبینند موز را میتوان نخرید اما برنج را که نمیتوان نخورد پس در نتیجه هرچند اندک، اما بالاخره تقاضا نسبت به دیگر ماهها زیادتر است. اما این تورم روانی یعنی تورمی رفتاری که با رفتار بازار ارتقا مییابد و مردم انگار از بهمن ماه خودشان را آماده تورم میکنند و این انتظار را دارند که اقلام گران شود پس دست به احتکار خانگی میزنند و از دی ماه و بهمن ماه شروع به خریدن از هر جنسی به تعداد بالا میکنند. پس در اسفندماه اندک اندک اقلام کم میشود وقتی اقلام کاهش یابد، تقاضا بیشتر می شود و به این ترتیب گرانی ایجاد می شود. پس باید بپذیریم که رفتارهای بازار نیز در این امر بی تأثیر نیستند.
هجوم مردم برای خرید
خزایی اما تورم نوروز را ریشه در مابقی سال می داند و می گوید: وقتی فولاد گران میشود خودرو هم گران میشود زیرا قیمت تمام شده آن افزایش مییابد در نتیجه اگر خودرو مثلاً در زمستان گران شود صرفاً به دلیل زمستان بودن نیست که این اتفاق رخ میدهد بلکه نتیجه عوامل مختلف آن در این فصل بروز میکند شب عید هم همینگونه است. اینکه ما بگوییم تورم شب عید یکباره به وجود میآید درست نیست بلکه این تورم از ماههای قبل شکل گرفته و در اسفند ماه به اوج میرسد و دلایل آن نیز نقدینگی دست مردم است. من قبول ندارم که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته پس تقاضای شب عید هم کم شده است. مردم ما با تمام نداری شان آنقدر به خرید شب عید عادت کردهاند که علی رغم تمام توصیههایی که میشود از اینکه کمتر خریدهای واجب صورت گیرد، خرید آجیل ضرورتی ندارد یا به جای سه دست لباس مردم یک دست لباس بخرند و … اما گوش کسی بدهکار نیست.
وی در ادامه صحبت های خود می گوید: از طرف دیگر قدرت خرید مردم قشر متوسط کاهش یافته اما درباره دیگر اقشار که اینگونه نیست. آنانی که دلار و ماشین و خانه داشتند در همین سه سال اخیر، داشتههای خود را تا ۵۰ برابر دیده و نسبت به سابق سرمایه دارتر هم شدهاند این قشر که تعدادشان هم زیاد نیست با خودشان میگویند چون آجیل از ۲۵۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافت پس آن را نخرم؟!
امان از تغییرو تحولات شب عید
غلامی مقصر اصلی گرانی را مردم می داند و می گوید: نقدینگی در نوروز از همیشه بیشتر است و دلایل آن هم این است که سال مالی مردم بر طبق آن تنظیم شده و این امر از ۶۰ سال پیش به این سمت بوده و هنوز هم است. حتی چرخش مالی کشور از شب عید به تیرماه هم نتوانست شرایط روانی مردم را تغییر دهد. نه دولت، نه فروشندگان و نه دیگر اقشار در تورم شب عید به اندازه مردم مقصر نیستند. مردمی که اسفند ماه به فکر میافتند تا یکباره همه چیز را بخرند و حتی لوازم خانههایشان را هم نو کنند در صورتی که میتوان این کار را چند ماه قبل هم انجام داد. از سوی دیگر باید گفت اگر مردم پول ندارند چرا وقت ثبت نام خودروهایی که همه ما میدانیم ۷۰ میلیون تومان بیشتر نمیارزند و در بازار ۱۵۰ میلیون تومان فروخته میشوند برای این خودرو بی کیفیت صف میکشند و ایران خودرو مجبور به قرعه کشی میشود؟ در نتیجه به نظر من مردم نقدینگی دارند اما نمیدانند چطور و کجا آن را صرف کنند که تورمزا نباشد. به عقیده من تنها راهکار کاهش تورم شب عید توزیع بار افزایشی تقاضای مردم بین ماههای دیگر است مثلاً از مهر ماه تا اسفند ماه در سه بازه زمانی یا چهار بازه زمانی مردم خریدهایشان را کرده و به لحظه آخر نگذارند.
توپ در زمین مردم نیافتد
پاکدل اعلام مخالفت می کند و می گوید: بنده مخالف هستم و میخواهم بپرسم کجای تاریخ شهر نیشابور کسی به یاد میآورد که یک کاپشن مردانه ۹۰۰ هزار تومان بوده باشد؟ کجا مردم یادشان است که با یک و نیم میلیون تومان عیدی فقط میتوان دو کیلو آجیل، یک کت و شلوار و نهایتاً یک پیراهن خرید!؟ در نتیجه قدرت خرید مردم کاهش یافته اما در مقابل آنقدر اوضاع از دست دولت خارج شده یا اصطلاحاً در رفته که مردم با پول هم دیگر نمیتوانند خرید کنند چه برسد بدون آن! انداختن توپ در درون زمین مردم عین نادیده گرفتن سایر عوامل مؤثر در تورم و از همه مهمتر ناکارآمدی نظارتها بر بازار است درست است که مردم در تورم تأثیر دارند زیرا تقاضا را زیاد میکنند و از سوی دیگر هم کسبهای که ناجوانمردانه همه چیز را گران میکنند هم از همین مردم هستند اما کجای اقتصاد ما از بخش نظارتی و دولتی خالی است که بازار شب عیدمان را خالی میبینید؟ مگر سالهای قبل با چنین تورمی روبرو بودیم؟
ماندگاری با تمام ناکارآمدی ها
خزایی می گوید: این نشان میدهد که نظارت دولت ناکارآمد است یا اصلا نظارتی نیست و درنتیجه اگر تقویت شوند در کاهش تورم شب عید مؤثر است البته باید به نقش فرهنگ سازی و دوری از احتکار خانگی و … نیز پرداخت اما عامل اصلی همان دولت و کارآمدی نظام اقتصادی است. ما درباره ژاپن حرف نمیزنیم که تورم آن از ۷۵ صدم درصد به ۷۸ صدم درصد برسد اینجا کشوری است که یک دولت با سیاستهای نادرست دلار را از سه هزار تومان به ۹ هزار تومان و بعد از آن به ۲۵ هزار تومان افزایش میدهد و بازهم بر سر کار است و تا پایان دولتش کار میکند!
پاکدل در پایان این مناظره، اینطور جمع بندی می کند: راهکار تقویت بخشهای نظارتی، توزیع تقاضای شب عید به ماههای دیگر و عرضه مستقیم کالاها از سوی دولت است و همچنین مقابله دستگاه قضا با سودجویان؛ همچنین باید شرایطی را پیش آورد که قیمت تمام شده کالاها کاهش یابد و برای مثال البسه شب عید یا کفش که مثال آن زده شد، ارزانتر به دست مشتریان برسد. بازارچههای فصلی و همچنین بازارچههایی که در آن به صورت دائمی عرضه محصولات مستقیم باشند نیز میتواند یکی از راهکارها باشد که البته امسال با توجه به کرونا این امر میسر نیست و البته نباید اثر سو این بیماری را نیز بر تورم فراموش کرد به هر روی باید نظارتها تقویت یابد و عرضه مستقیم دوباره در دستور کار باشد.