بشر در طول تاریخ دغدغه های بسیاری برای بقا و زنده ماندن داشته است و همواره به این فکر می کرده که چگونه زنده بماند و چگونه نسل خود را زنده نگه دارد.
اما تقریبا از سال ۱۹۴۰ به بعد بشر رفته رفته به این باور دست یافته که زندگی باید توام با لذت، خوشی، تفریح و هیجان باشد. این باور که در زندگی باید رفاه داشت و راحت بود باوری است که در گذشته خیلی مفهومی نداشته و بشر این دغدغه را نداشته که زندگی هیچ جنبه ی خشنی نباید داشته باشد و به عبارتی بشر رفته رفته به این باور رسیده است که زندگی به من راحتی را بدهکار است.
به همین علت تفکر نسل های قبل مطابق با طبیعت بشر بوده است. بشر نسل قبل سیل، زلزله، سونامی، طاعون، بیماری های صعب العلاج و … را می دیده و آنها را به عنوان واقعیت های زندگی می پذیرفته و باور داشته که قادر به تغییر بسیاری از واقعیات زندگی نیست.
گویی بشر نسل قبل خیلی بهتر می دانسته که آنچه فراسوی کنترل اوست را بپذیرد.
بشر نسل قبل باور داشته که زندگی هموار و صاف نیست. عزیزی از دست می رود، سلامتی به خطر می افتد، ثروت از دست می رود، حوادث ناگوار رخ می دهند و ما از بسیاری از آنها مصون نیستیم و اینها واقعیاتی است که وجود دارند.
چالش امری طبیعی است. به علت اینکه منابع و فرصت های زندگی محدود می باشند، بحران ها ما را گرفتار می کنند. اما در شرایط دشوار معمولا چه می کتیم؟
در روانشناسی گفته می شود که در شرایط دشوار همچون طراحان عمل کنید. زمانی که زمینی به طراح داده می شود تا سازه ای در آن بسازد اگر سایز زمین کوچک باشد یا شکل و ابعاد نامناسبی داشته باشد شروع به شکایت نمی کند که چرا کوچک است؟ چرا مثلث است؟ چرا کج است؟ بلکه اولین سوالی که طراح از خود می کند این است که چطور بهترین سازه را در این مکان بسازم. چطور به بهترین نحو درستش کنم. کسانی که به سبک طراحان فکر می کنند نمی گویند چرا این بلا به سرم آمد. کاسه ی چه کنم چه کنم به دست نمیگیرند بلکه اولین فکر آنها این است که چطور به بهترین نحو این شرایط را درست کنند؟ بهترین کاری که می توانند در این شرایط سخت انجام دهند چیست؟
دومین ویژگی طراحان این است که از نگاه دیگران به امور نگاه می کنند
به این معنا که زمانی که میخواهند اتاق ها، آشپزخانه، توالت و … را طراحی کنند خود را به جای شخص استفاده کننده می گذارند تا ببینند کدام طراحی برای او راحت تر و بهتر است. خود را به جای افراد پیر، کودکان و … می گذارند تا بتوانند از نگاه آنها ببینند و بسازند.
ما نیز لازم است در شرایط سخت همچون طراحان دیگران را در نظر بگیریم و نه تنها از نگاه خود بلکه از نگاه دیگران به این بحران نگاه کنیم. پویش مراقب هم باشیم نیز اشاره به همین موضوع دارد.
در انتها و در جمع بندی نسبت به آنچه در فراسوی کنترل ماست گشوده باشیم و تفکر طراحان را برای کنار آمدن با بحران پیش رو به کار ببندیم.
- نویسنده : الهام قاجاری، دکترای روانشناسی عمومی
- منبع خبر : خاتون شرق