روزی که زنان تاریخ را در ورزشگاه نوشتند
روزی که زنان تاریخ را در ورزشگاه نوشتند
خاتون شرق- شش سال، پنج سال، دو سال... هر قدمی که زنان ایران به سوی حضور در استادیوم‌های فوتبال برداشتند، همچون قطره‌ای در جریان رودخانه‌ای بود که آرام و بی‌صدا، اما استوار مسیرش را به سمت دریا باز کرد. حالا نوبت نقش جهان بود تا تاریخ دیگری رقم بخورد. روز ۲۶ آذر، روزی که نه تنها زنان اصفهانی بلکه تمام زنان ایرانی می‌توانند آن را به یاد بسپارند؛ روزی که درهای بزرگ و طلایی استادیوم، بی‌هیچ تبعیضی به روی بانوان عاشق فوتبال باز شد.

سودابه جعفری
مدیر مسئول
شش سال، پنج سال، دو سال… هر قدمی که زنان ایران به سوی حضور در استادیوم‌های فوتبال برداشتند، همچون قطره‌ای در جریان رودخانه‌ای بود که آرام و بی‌صدا، اما استوار مسیرش را به سمت دریا باز کرد. حالا نوبت نقش جهان بود تا تاریخ دیگری رقم بخورد. روز ۲۶ آذر، روزی که نه تنها زنان اصفهانی بلکه تمام زنان ایرانی می‌توانند آن را به یاد بسپارند؛ روزی که درهای بزرگ و طلایی استادیوم، بی‌هیچ تبعیضی به روی بانوان عاشق فوتبال باز شد.
چشمان خسته اما امیدوار دختران جوان، مادران، و هوادارانی که شاید سال‌ها در پشت درهای بسته ایستاده بودند، حالا برق می‌زد؛ نوری از شور و شوق در آن‌ها موج می‌زد که فقط درک آن برای کسی ممکن است که سال‌ها برای رسیدن به حقی ساده، به دور از هیاهو جنگیده باشد. حق دیدن تیم محبوبشان از نزدیک، حق تجربه هیجان واقعی فوتبال.
وقتی زنان سپاهانی و پرسپولیسی پا به ورزشگاه نقش جهان گذاشتند، سکوتی که سال‌ها فضای استادیوم‌ها را از حضور زنان خالی کرده بود، جای خود را به صدای همهمه‌ای پر از زندگی داد. در تمام لحظات این بازی، از سوت آغاز تا پایان، شور و نشاط زنانه‌ای که شاید سال‌ها به اشتباه نادیده گرفته شده بود، یک حقیقت انکارناپذیر را فریاد زد: ورزشگاه نه مکانی برای جداسازی که جایی برای اتحاد است؛ جایی که عشق به تیم و فوتبال، همه را کنار هم می‌آورد.
شاید اگر کسی آن روز به میان ۴۰ هزار بانوی حاضر در ورزشگاه می‌رفت و در چهره‌هایشان دقیق می‌شد، می‌توانست چیزی فراتر از یک بازی فوتبال را ببیند؛ غرور، آزادی و اثبات اینکه آن‌ها می‌توانند هم تماشاگر باشند، هم حامی و هم حافظ نظم و فرهنگ. صدای تشویق‌های هماهنگ و بی‌وقفه‌شان، پیام بزرگی را به جامعه مخابره کرد: زنان، مثل مردان، به فوتبال عشق می‌ورزند و این عشق چیزی جز زیبایی، امید و حرکت نمی‌سازد.
این روز چیزی فراتر از حضور زنان در یک استادیوم بود. این روز، فرصتی دوباره برای گفتگو، همدلی و اعتماد بود. این روز نشان داد که زنان می‌توانند در عرصه‌های اجتماعی با حفظ اخلاق و احترام، به جامعه نشاط ببخشند و حتی جریان‌های مثبت اجتماعی را هدایت کنند.
شاید در میان این همه شادی و شعف، آن پیرمردی که روزی هتاکی‌اش سبب خیر شد، هم اکنون صدای خنده‌ها و تشویق‌های زنان حاضر در استادیوم را می‌شنود و درمی‌یابد که این حضور نه تنها به دور از هرگونه حاشیه است، بلکه آینه‌ای از فرهنگ و تمدنی است که سال‌ها تلاش می‌کرد آن را از نو بسازد.
نقش جهان در آن روز، نه فقط یک استادیوم که صحنه‌ای برای نمایشی از عدالت، احترام و آزادی شد. تماشای زنان در صف‌های منظم، با چهره‌هایی سرشار از امید، با پرچم‌های زرد و قرمز در دستانشان، نه تنها صحنه‌ای زیبا از فوتبال بلکه تصویری روشن از آینده‌ای بود که در آن هیچ دری به روی نیمی از جامعه بسته نمی‌ماند.
چه زیبا گفتند که «همیشه اولین‌ها در یاد می‌مانند». این روز هم به یاد خواهد ماند، روزی که زنان اصفهان با فریادهایشان، تشویق‌هایشان و لبخندهایشان تاریخ را نوشتند. روزی که نشان دادند فوتبال، چیزی بیش از یک بازی ساده است. فوتبال می‌تواند وسیله‌ای برای آشتی، رشد و آزادی باشد و استادیوم‌ها، خانه‌هایی برای عشق به زندگی، ورزش و تیم‌های محبوب.
این روز را نه تنها باید به زنان اصفهانی بلکه به تمام زنانی که در طول این سال‌ها برای حضور در استادیوم‌های فوتبال تلاش کرده‌اند تبریک گفت. این روز، آغازی دوباره برای جامعه‌ای است که در آن، همه، زن و مرد، کنار هم می‌نشینند و تیم محبوبشان را تشویق می‌کنند.
فوتبال، برای همه زیباست و آن روز، این زیبایی را زنان به اوج رساندند.