گفتگو و تنظیم: ابوالفضل یغما – سعید صفارایی
اشاره: بحث وقف و تأثیر آن در حل مشکلات اجتماعی، موضوع مظلومماندهای است که کمتر به آن پرداخته شده است. برای آشنایی با برخی جوانب موضوع وقف و نگاهی به تاریخچه وقف در نیشابور، گفتگویی با رئیس اسبق اداره اوقاف و امور خیریه نیشابور، آقای صنوبری داشتیم. این گفتگو حدود دو ساعت به طول انجامید و نکات قابل توجه و جالبی در خصوص وقف و وقفیات نیشابور در این گفتگو مطرح شد. حاصل این گفتگو را در دو بخش تنظیم کردهایم که در اینجا قسمت اول آن را ملاحظه میفرمایید.
جایزهی نوبل یک نمونه وقف غیر مذهبی است
– در بارهی وقف، صحبت زیاد است و جالب خواهد بود که بدانیم مردم راجع به چه چیزهایی وقف داشتهاند؟
+ موقوفات در طول تاریخ، مصادیق زیادی داشته و حتی ما موقوفاتی داریم که برای تأمین غذای سگها و گربههای گرسنه وقف شدهاند. سنت وقف از گذشتههای دور تا امروز در ایران و سایر نقاط جهان سابقه داشته و خاص ادیان مختلف هم نیست. مثلا جایزهی نوبل، یک موقوفه است. یعنی آقای نوبل وقتی دینامیت را اختراع کرد و کارخانجات متعدد اسلحهسازی را راهانداخت برای فرار از عذاب وجدانی که گویا در تمام عمر گرفتارش بود، وصیت کرد که از بخش مهمی از ثروتش جایزهای تهیه و به طرفداران صلح جهانی اهدا شود. او در سال ۱۸۹۶ درگذشت و اولین جایزهی نوبل ۵ سال بعد توسط بنیاد نوبل اهدا گردید.
این هم یک نوع وقف است. همین طور مراکز مذهبی چه در ایران و چه در اروپا، موقوفههایی دارند که قرنها است وجود دارد و هنوز هم پا برجا است.
– در نیشابور، ظاهرا موقوفهها زیاد بوده ولی حوادث طبیعی و تاریخی، برخی از آنها را از بین برده است. مثلا نظامیهها موقوفه بودهاند. آیا اثری از آنها باقی مانده است؟
+ نظامیهها در زمان سلجوقیان ساخته شده و وقف شده است. ظاهرا بر اساس روایات تاریخی، اراضی و املاکی هم وقف این مدارس شده بوده است. اما با زمینلرزهها و حملات مختلفی که به کشور صورت گرفته، هم اسناد و مدارک از بین رفته، هم آن موقوفهها تخریب و ویران گردیده و امروز هیچ نام و نشانی از آنها باقی نمانده و بنا بر این هیچ سند مکتوبی مبنی بر اینکه کدام محله، یا کدام مدرسه و نظامیه کجا بوده و متعلقات وقفیهاش کدام است وجود ندارد.
حتما وقفیات دیگری هم به سایر اماکن مذهبی وجود داشته و اسناد و مدارکی هم در این زمینه بوده است اما در حال حاضر، چنین اسنادی وجود ندارد.
۱۵۰ سال پیش، نیشابور تنها یک مسجد داشته است
– الان وقفنامههایی که برای مساجد و مدارس علمیه نیشابور داریم وجود دارد؟
+ بله. در حدود ۱۰۰ یا ۱۵۰ قبل، فقط دو مدرسه در نیشابور وجود داشته که مدرسه علمیه بقیع در ضلع شمالی مسجد جامع و مدرسه گلشن در مقابل ضلع شمالی مسجد جامع بوده و موقوفاتی هم داشتهاند. این دو مرکز علمی آموزشی، تنها مراکز آموزشی شهر بودهاند و مدرسهی دیگری در نیشابور نبوده تا اینکه در زمان رضاخان، آموزش و پرورش ایجاد شده و مدارس جدید پا گرفتهاند. به هر حال این دو مدرسه موقوفاتی داشته و هنوز هم دارد.
همین طور مسجد جامع، تا حدو.د ۱۵۰ سال پیش، تنها مسجد نیشابور بوده و موقوفاتی هم داشته و هنوز هم دارد. یعنی برخی مغازهها و املاک در نیشابور و روستاها وجود دارد که منافع و عواید آن برای ادارهی مسجد جامع به مصرف میرسد.
– زمین مسجد جامع هم وقف بوده است؟
+ بله. ما از چگونگی وقف آن آگاه نیستیم و به نظر میرسد خود پهلوان کرخی، زمین آن را وقف کرده یا کسی آن را وقف کرده و پهلوان کرخی، مسجد را در آن ساخته است. آنقدر که در منابع هست، میدانیم که آجرهایی که در ساخت این مسجد بکار رفته، در محل تکیه ابوالفضلی فعلی که گود خشتمالی بوده ساخته شده و بعد به این محل انتقال یافته است و به نظر میرسد که محل تکیه ابوالفضلی که گودتر از کف خیابان است به خاطر همین گودبرداری برای خشتمالی بوده است.
۷۰ درصد اراضی مشهد وقفی است
– آیا اطلاعی داریم که اراضی موقوفه در نیشابور چه حجمی از کل اراضی شهر را در برمیگیرد؟
+ با توجه به اینکه شهر نیشابور از گذشته تا حال، چندین بار جا بجا شده و در طول این جابجاییها، تغییرات زیادی هم داشته، نمیتوان محدودهی دقیق امروز یا گذشتهی شهر را مشخص کرد. ولی اینکه چه مقدار از اراضی کل شهرستان وقفی است آماری نداریم. ولی در مشهد میدانیم که حدود ۷۰ درصد اراضی این کلانشهر، وقفی است و فقط حدود یک سومش، ملک اشخاص میباشد.
– در باره موقوفات مذهبی چه چیزهایی میدانیم. ظاهرا بیشتر وقفیات، موضوع مذهبی دارند. چرا؟
+ جنبهی اعتقادی مردم از گذشته تا حالا در همهی ممالک و همین طور در نیشابور، بیشتر و قویتر از سایر جوانب بوده است و به همین خاطر، ما بیشتر از هر چیز دیگری، وقف مذهبی داریم و از میان موضوعات مختلف مذهبی، بیشترین وقف، مربوط به سید الشهدا و عاشورا است. جالب اینکه برای سایر ائمه تقریبا هیچ وقفی در نیشابور نداریم و ۸۰ درصد کل وقفهای مذهبی در نیشابور، مربوط به امام حسین(ع) است.
– به نظر شما چرا این مسئله این قدر پر رنگ شده است؟
+ به هر حال واقعهی عاشورا در همهی دنیای اسلام و بخصوص در ایران، سابقهی دیرینهای دارد و یکی از بزرگترین وقایع تشیع است و توسط مبلغین و صاحبان منابر، تبلیغ زیادی روی آن میشود. به همین خاطر، مردم بخصوص در ایام سوگواری اباعبدالله که مراسم و منابر زیادی برای بزرگداشت سید الشهدا برگزار میشود سخنرانیها و مداحیهای زیادی میشنوند و عزاداریهای مفصلی توسط مردم انجام میشود. این حجم بزرگ تبلیغات دینی، اهمیت این امر را خیلی بالاتر میبرد و مردم هم به خاطر نزدیکی به سید الشهدا و احترام به عزاداریهای ایشان، وقفیات زیادی را به این امر اختصاص میدهند.
تفاوت وقف انتفاعی و وقف منفعتی
– در سایر زمینهها بخصوص زمینههای اجتماعی، وقفیاتی داریم؟
+ به ندرت موقوفاتی در این بخشها داریم. مثلا وقفیاتی برای زنان بیسرپناه یا دانشآموزان بیبضاعت هم داریم ولی خیلی کم هستند.
– همان طور که گفتید وقف غیر دینی هم داریم. ولی در این گفتگو، محور ما موقوفاتی است که بعد از اسلام در ایران مطرح شده. چه اطلاعاتی از اولین دورههای وقف داریم.
+ اطلاعات مکتوب در مورد حملهی اعراب به ایران داریم که می گوید زمینهای افرادی که اسلام را نپذیرفتند و بر دین خود باقی ماندند به عنوان خراجیه محسوب میشد و در واقع موقوفه بود و عواید آن به دولت یا حکومت وقت تعلق میگرفت و در موارد صلاحدید حکومتها هزینه میشد.
– این که میفرمایید یک جور توفیق اجباری است؟
+ بله. در واقع این وقف، اجباری بوده و اختیاری نبوده است. ولی به نظر میرسد شامل اراضی متعلق به اهل کتاب میشده است چون کفار که زمینها و اموالشان به غنیمت گرفته میشد و به دولت اسلامی تعلق داشت. به هر حال به نظر میرسد این گونه موقوفات، اولین وقفیات ایران در دوران اسلامی است. در زمان بنی امیه و بنی عباس، ظاهرا بیشتر موارد وقف مربوط به مساجد بوده است.
– وقف مسجد یعنی چی؟ یعنی خود مسجد وقف است یا موقوفات دیگری دارد؟
+ ما دو نوع وقف داریم. یکی انتفاعی که معمولا به موقوفات عام المنفعه اطلاق میشود مثل خیابانی که به سفارش یک واقف میسازند و مردم از آن عبور و مرور میکنند که هیچ منفعتی به معنای درآمد ندارد و صرفا انتفاع عمومی بر آن مترتب است.
یک نوع دیگر وقف داریم که وقف منفعتی است یعنی موقوفه مثلا عوایدی دارد و واقف گفته که عواید آن صرف فلان هدف بشود که این میشود منفعتی. مثلا مغازهای وقف شده که آن را به اجاره بدهند و اجارهاش را صرف مثلا بیماران کنند. این میشود وقف منفعتی. موقوفات مسجدی این است که یک سری اماکن و درآمدها وقف مسجد میشود که عواید آن برای هزینههای مسجد مصرف شود و به اصطلاح چراغ مسجد روشن بماند یا مثلا مرمت و تعمیرات مسجد یا هزینههای نگهداری آن از محل این موقوفهها تأمین شود.
اسناد وقف باید به نام مسجد زده شود
– مسجد جامع نیشابور موقوفه دارد؟
+ بله. مسجد جامع نیشابور موقوفات زیادی دارد چه در شهر چه در روستا. مثلا چند سهم از یک روستا وقف مسجد جامع نیشابور است همان طور که مثلا چند سهم از یک روستا وقف مسجد جامع گوهرشاد است.
– در باره وقف در سایر مساجد نیشابور چه مطالبی هست که ممکن است برای مردم جالب باشد؟
+ یک روز امام جمعه سابق نیشابور مرا خواست و گفت ما مراجعین زیادی داریم که دنبال زمین وقفی هستند که مسجد بسازند. به اینها زمین وقفی بدهید که مسجد بسازند. من گفتم ما وقفیاتی داریم که برای متقاضیان مطرح میکنیم ولی آنها ممکن است زمینها و مکانهای مورد نظر را نخواهند و زمین در نقاط دیگری بخواهند که ما نداریم.
یک نکته هم اینکه وقتی هیأت امنای مساجد می خواهند مثلا بروند تکیه یا محلی برای عزاداریهایشان در مشهد بخرند و بسازند که مکانی برای رفت و آمد عزاداران داشته باشند باید دقت شود که افراد اسناد زمینها را به نام مسجد ثبت کنند نه نام اشخاص، چون بعضی هیأتها در گذشته این کار را کردهاند و گرفتاریهایی پیش آمده. مثلا هیأت امنای یکی از هیئتهای معروف نیشابور، زمانی رفته بودند در مشهد زمینی خریداری کرده بودند و سند را به نام اشخاص زده بودند. این زمین بود و بعدا که این افراد فوت کردند، ورثهی آنها اقدام کردند و بعد از کش و قوسهای زیاد، بالاخره هم حق الارث خود را از این زمینها گرفتند اگر چه این زمین در اصل مال هیئت بود ولی به ورثهی این افراد تعلق گرفت. این است که باید دقت کنیم حتما مساجد اگر قرار است ملکی در جایی بخرند که مصارف خیرخواهانه و عام المنفعه داشته باشد اسنادش را به نام مسجد بزنند و حتما ثبت کنند.
– چرا تأکید بر ثبت دارید؟
+ بله. سؤال خوبی است. از نظر قانونی و حقوقی، وقف یک نوع معامله و فروش است و باید در دفتر اسناد رسمی به ثبت برسد تا رسمیت پیدا کند. چون اسناد غیر رسمی، مشکلات زیادی ممکن است درست کند و بعد از فوت واقف، دردسر هایی هم برای واقف هم برای اوقاف یا متولی داشته باشد.
در واقع وقتی ما وقفنامه را ثبت میکنیم مالکیت واقف کلا سلب میشود و ملک به نام موقوفه انتقال مییابد و دیگر هیچ کسی نمیتواند نسبت به آن ادعایی داشته باشد مگر اینکه نسبت به تولی و اداره کردن آن که آنجا هم باید اسناد و مدارکی دال بر اولویت تولی خانواده، به اوقاف ارائه شود و توسط دادگاه تعیین متولی گردد.
وقف از نظر حقوقی، یک عقد لازم است و تمام ارکان و جوانب عقد لازم باید در آن رعایت شود و در محضر به ثبت برسد.
حکومتها میتوانند موقوفات را از بین ببرند!
– آیا در اصلاحات ارضی پهلوی، اراضی موقوفه هم مشمول این اصلاحات شد؟
+ بله. در طول تاریخ، بعضی شاهان و امرا این کار را کردهاند و بر حسب زور حکومت، وقف را از بین برده و اراضی و موقوفات را به دیگران دادهاند یا عواید آن را بر خلاف نیت واقف صرف امور دیگری کردهاند. مثلا نادر شاه گفته میشود که بدون توجه به واقفین و نیات آنها، بسیاری از موقوفات را ابطال کرد و منافع آنها را صرف جنگ و مسائل حکومت کرد.
همین طور در دوران پهلوی، اصلاحات ارضی در اراضییی صورت گرفت که بخشیهایی از آنها موقوفه بودند. شاه، در تقسیم اراضی به زارعین، اراضی دارای مالک را به کشاورزان داد و سند رسمی برایشان صادر کرد و برای اراضی موقوفه نیز اجارهنامهی ۹۹ ساله درست کرد که سالانه کشاورزان بروند به بانک و اجاره را پرداخت کنند. خیلی از کشاورزان این اراضی را نپذیرفتند چون معتقد بودند چه اراضی موقوفه و چه اراضی ملکی، غصبی است و کار در آن و بدست آوردن عواید از آن حرام است و به همین خاطر، زمینها را قبول نکردند. به هر حال، نکته این بود که حکومت، موقوفهها را باطل کرد و یا ملک خود ساخت و یا به دیگران داد. این اتفاق بارها در تاریخ روی داده و حکومتها این موارد را انجام دادهاند. ممکن است خیلی وقفها و نذورات دیگر هم در اراضی چه در نیشابور و چه سایر بلاد بوده که در اثر عمل حکومتها تبدیل و تغییر یافته و امروز دیگر اثاری از آنها باقی نمانده است.
– در گذشته که موقوفات ثبت نمیشده، چون اساسا ادارهی ثبت اسنادی نبوده و اسناد عادی ملاک عمل بوده است.
+ بله. اداره ثبت از ۱۳۱۰ فعالیت خود را شروع کرده و املاکی که قبل از آن وقف شدهاند به صورت عادی بوده است. نمونهای که در نیشابور داریم مربوط به یک موقوفه است که توسط یکی از شاهزادههای زندیه در خیابان کمال انجام شده و به قصد اطعام مجلس سید الشهدا بوده است. در وقفنامه نوشته که هر سال که مجلس اطعام دارید یک نفر برود روی بلندی و اعلام کند و اهل مجلس را خبر دهد که این اطعام از محل وقف فلانی بوده و برای مجلس سید الشهدا است و همه این را بدانند و همچنین هر سال از روی وقفنامه استنساخ صورت گیرد که مبادا گم و گور شود و از بین برود.
در یکی از این استنساخها که صورت گرفته، علاوه بر سید الشهدا، نام امام رضا(ع) هم توسط ناسخ اضافه شده و این باعث شده که آستان قدس روی این ملک حرف داشته باشد. منظورم این است که وقفنامهی عادی و دستی ممکن است این مشکلات را داشته باشد ولی ثبت، این مشکلات آینده را از بین میبرد چون اصل آن در اسناد ثبت دولت موجود است و تغییر نمیکند و گم نمیشود و زمان بر آن تأثیری ندارد.
رباط عباسی، افلاکنما، کلبه خیام و آرمگاه خیام همه وقفی هستند
– آیا وقف باید مکان خاصی داشته باشد؟
+ وقف باید قید مکان داشته باشد یعنی محل هزینه کرد عواید موقوفه را مشخص کند. در حالی که بعضی موقوفات به دلیل اینکه مکان در آن قید نشده، میتوان در هر محلی آن را هزینه کرد. مثلا اگر واقف در یک روستایی در نیشابور موقوفه را برای مستمندان وقف کرده باشد و قید نیشابور در آن نباشد میتوان آن را در هر محلی از کشور هزینه کرد. بنا بر این توصیه میشود کسانی که می خواهند موقوفاتی به نفع فقرا و نیازمندان یا هر موضوع دیگری داشته باشند، باید محل و مکان هزینه کردم عواید موقوفه را مشخص کنند.
– چرا از نظر اوقاف این مسئله
اهمیت دارد؟
+ الآن وضعیت طوری است که وقتی ذیحساب ما از استان میآید و اسناد را بررسی میکند می گوید چون فلان موقوفه، قید مکان ندارد میتوانید آن را در محل دیگری هم هزینه کنید و این ممکن است با نیت واقف همخوانی نداشته باشد اما از نظر ذیحساب اوقاف، قابل قبول است.
– آیا موقوفات مالیات هم میدهند؟
+ موقوفات از مالیات معاف هستند اما بر اساس قانون، ما حق التولیه داریم، حق النظاره داریم و مخارج که باید همهی اینها جدا جدا محاسبه و در اسناد ثبت شود که ذیحساب که نمایندهی دولت در اوقاف است بپذیرد.
– در مشهد، چه مقدار از اراضی
وقفی است؟
+اراضی مشهد که بیشترین موقوفه را در سطح کشور دارد ۲۵ درصد وقف سید الشهدا است، ۴۳ درصد وقف امام رضا و ۳۲ درصد هم ملک اشخاص است.
– سرانجام وقف به کجا میرسد؟
+ اگر وقف استمرار پیدا کند و توسعه پیدا کند به تدریج، مالکیت خصوصی از بین میرود و همهی درآمدها صرف مصارف عمومی خواهد شد. حتی اگر وقف خاص هم باشد باز هم به نفع منافع عمومی خواهد بود.
– وقف اولاد چه فرقی با ارث برای
اولاد دارد؟
+ یک جور وقف داریم که ملک موروثی را پدر یا مادر قبل از فوت، وقف فرزندان میکند. به این معنی که وقتی فوت کرد، این اراضی قابل خرید و فروش نیست و در اختیار متولی است که مثل سایر موقوفات، هزینهها را از درآمد ملک کسر کند و بقیه را به فرزندان یا وراث تقسیم کند. به این ترتیب احتمال اینکه اولاد متوفی ملک را بفروشند و خدای ناخواسته به اهداف شخصی یا مسیرهای نادرست بروند و قمار کنند و مسائل دیگری انجام دهند، به صفر میرسد. یعنی ملک برای همیشه باقی میماند و همین طور نسل اندر نسل میتواند منافعش به فرزندان منتقل شود. اما در مالکیت کسی نیست.
– در اصلاحات ارضی، گویا مقداری از اراضی، وقفی بود و کشاورزان حاضر نشدند آن را بگیرند و آن را غصبی میدانستند.
+ اصلاحات ارضی در اراضی موقوفه، بر مبنای اجاره ۹۹ ساله بود و سند مالکیت قطعی صادر نمیشد. بعد از انقلاب، موقوفات عام را به وضعیت سابق برگرداندند و از مستأجران پس گرفتند اما در موقوفات خاص زمینها را نگرفتند.
– آیا تا حالا کسی وقف ورزش یا فضای سبز یا مسائل مشابه آن داشته است؟
+ ما وقف برای ورزش نداریم ولی برای فضای سبز در گذشته داشتهایم ولی امروز نداریم. در بحث تحصیلی، آموزش و پرورش خیلی از موقوفات منفعتی را گرفته و ساخت و ساز کرده و هیچ اجارهای هم به اوقاف نمیدهد. در حالی که باید اجارهی آن را بدهد و گرنه مالکیت آن غصبی محسوب میشود.
– گفتید ۷۰ درصد موقوفات نیشابور برای سید الشهدا است. بقیه وقف کجاست؟
+ ۷۰ درصد موقوفات نیشابور مربوط به سید الشهدا است. ۳۰ درصد هم دارو، درمان بیماران بی بضاعت بیمارستان عطار، نوشت افزار برای کودکان بی بضاعت و این جور مسائل که البته کم است. برای مساجد خیلی وقفیات داریم. یک سهم اراضی فیلخانه وقف مسجد جامع است. یک مدرسه در کوچه ناو وقف مسجد جامع است.
– چطوری، در مسجد که زمینش وقفی است مغازه تجاری میسازند؟
+ مسجدهای دیگر که جدیدا ساخته میشود متأسفانه در وقف نامه کل زمین را موقوفه قرار می دهند که انتفاعی میشود و نمی توان از آن درآمد بدست آورد. بنا بر این چون مسجد موقوفه دیگری ندارد بعد از مدتی برای مخارجش میمانند یا مجبور است از دولت بگیرد. ولی اگر مثلا یک زمین ۱۰۰۰ متری داشته باشد باید بنویسند ۸۰۰ متر وقف مسجد و ۲۰۰ متر موقوفه منفعتی که بشود در آن مغازه تجاری ساخت و از محل درآمدهای آن چراغ مسجد روشن بماند.
– می گویند بعضی موارد، وقف را برمیگردانند. آیا این امکان دارد؟
+ بعضی موارد که عمل به وقف نمیشود میگویند وقف نافذ نیست. یکی از این موارد را در بوژان داشتیم که یک آقای پزشکی آمده بود و ساخته بود و ما چون زمین موقوفه بود شکایت کردیم ولی طرف با مقامات آشنا بود و رفته بود به طرف اینکه چون به وقف عمل نشده بنا بر این وقف نافذ نیست و موقف هم شد زمین را بگیرد و از وقف خارج کند.
– آیا وقفنامههایی از نیشابور قدیم باقی نمانده است؟
+ در محله شادیاخ که یک منطقه باستانی است حتما وقفیات زیادی بوده که اسناد آن در تاریخ از بین رفته و معلوم نیست وضعیت آنجا چگونه است. حتما وقفیاتی داشته ولی اینکه کجا وقف چه چیزی بوده معلوم نیست. در قرون بعدی، مالکین محلی یا با همکاری عمال حکومت یا مالکین دیگر، ملکی برای خود ساخته اند و به نسل های بعدی منتقل شده و کلا موضوع وقفهای تاریخی در این منطقه منتفی شده است.
– چطور میشود که ورثهی یک واقف میتوانند زمین وقفی پدرشان را بفروشند؟
+دعاوی زیادی در وقفیات داریم که به دلیل روشن نبودن وقفنامه و عادی بودن یا غیر ثبتی بودن وقفنامه، اوقاف نمیتواند کاری بکند و ورثهی واقف، ملک را میفروشند. مثل بخشی از اراضی سیان که محل پایانه اتوبوسرانی و پمپ بنزین جنب آن و یا شش دانگ از یک روستا که یک روحانی وقف کرده بود و بعدا مشکلاتی پیش آورد و با ادعای اینکه عمل به وقف نشده، وقف را برگرداندند و از این ماجراها زیاد است.
– هزینههای کنگره امامزادگان از کجا تأمین میشود؟
+ مخارج کنگره امامزادگان محمد و ابراهیم از محل درآمدهای دولتی نیست و تماما از محل موقوقات و خیرین تأمین میشود.
– آیا واقعا باغ خیام، موقوفی است؟ اگر این طور است پس چطور خیام در آن دفن شده است؟
+ باغ امامزاده کلا وقف امام زاده است و خیام مهمان این باغ است. در واقع اراضی طلاجردو در این اراضی است وقف بوده و هست. حتی محل کلبهی خیام و افلاکنما هم وقف امامزاده است و باید اجاره بدهند به اوقاف که نمیدهند. اینکه خیام چطور اینجا دفن شده نمیدانم ولی میدانم که ملک آنجا وقف امام زاده است. در واقع، دفن خیام آنجا چه در رژیم قبل و چه حالا غیر قانونی است. ششدانگ از این باغ وقف است و یک سهم ملک شخصی است.
ما با میراث فرهنگی مدتها دادگاه داشتیم و قرار شد که اجاره بدهند به اوقاف و هنوز هم حل نشده.
– رباط عباسی ملک دولت است؟
+رباط عباسی هم وقف مسافرین است و هر تأسیساتی که آنجا هست باید به اوقاف اجاره بدهند. مشکلاتی از این دست در نیشابور زیاد است و همین طور اختلافات ادامه دارد.
– در نیشابور چه مقدار از اراضی شهر وقفی است؟
+اطلاع دقیقی از اینکه چه مقدار از اراضی نیشابور وقفی است نداریم چون محدودهی شهر مرتبا وسعت مییابد و تغییر میکند. بعضی مناطق که قبل از این روستا بودهاند ممکن است وقفی باشد و حالا جزو شهر شده. الآن هم برای ثبت و ضبط املاک کسی از اوقاف استعلام نمیکند مگر اینکه وقف مشهور باشد و بعضا ما بعد از ساخت و ساز متوجه میشویم و شکایت میکنیم.
– آیا وقفهایی برای مسائل اجتماعی هم داریم؟
+واقف باید نیازهای روز جامعه را بشناسد و نسبت به نیازها وقف کند. مثلا میتوانیم وقف برای محیط زیست داشته باشیم یا برای تحصیل جوانان یا مددجویان بهزیستی و کمیته امداد و امثالهم. مثلا یک نمونه وقف در فوشنجان داریم که برای دانشجویان بی بضاعت وقف شده و منافع آن در اختیار جوانان دانشجو هست.
– این طور که شما میگویید اوقاف همیشه با ادارات درگیر است؟
+ من هنگامی که در اوقاف بودم خیلی با مسؤولان مختلف بر سر این موضوعات درگیری داشتم. من به وظایف قانونی خود عمل میکردم و با خیلی درخواستهای غیر قانونی مخالف بودم اما مسؤولین انتظار داشتند که من بر خلاف قانون عمل کنم.
– پس شما از دولت خیلی بستانکاری دارید؟
+ حجم مطالبات اوقاف از دولت خیلی زیاد است. خیلی جاها املاک موقوفی را تصاحب میکنند و بر اساس منافع عمومی شهر به دستورهای حاکمیتی میسازند ولی قانونا آنها در اختیار اوقاف است، مثل بعضی پارکها و بوستانها که محل آن وقفی است.
– اگر موقوفهای متولی نداشته باشد درآمدش را چه کسی اداره میکند؟
+ وقتی ملک متولی ندارد درآمد ملک به حساب اوقاف میرود و تصمیم هزینهکرد هم با اوقاف است.
– وضعیت مغازههای وقفی در نیشابور به چه شکل است؟
+ ما ۶۰۰ مغازه موقوفی در نیشابور داریم که تملک اعیان آن در اختیار شهرداری است یعنی شهرداری اعیان بسازد برای خودش و بابت اراضی آنها به اوقاف اجاره بدهد بعضی موارد را شهرداری اعیانش را تهاتر کرد به جای اجاره.
– حق التولیه چقدر است؟ گفته شد که حق التولیه یک مقام مشهور از طرف اوقاف واگذار شده، آیا این درست است؟
+ متولی دارای حق التولیت است و میزان آن بستگی به نظر واقف دارد. ممکن است واقف خودش بگوید ۹۰ درصد درآمد ملک مرا به متولی بدهید ولی قانون می گوید اگر تعیین نشده بود ۱۰ درصد حق التولیه می شود. اینکه اوقاف بتواند تولیت خود را به صورت وکالتی واگذار کند به اشخاص، ممکن است اما مصداقی من نمیدانم.