یادروزهای جغرافیایی وهویت ملی
یادروزهای جغرافیایی وهویت ملی
یادکرد یک «رویداد ویژه» با «زمانِ رخداد»ِ مشخص؛ و دارای کارکرد هویتی و یا ترویجی در جامعه محلی، ملی یا فراملی و جهانی؛ بنیان‌ «یادروزها» را سامان می‌دهد. تعیین و برگزاری یادروز؛ به شناسایی درونمایه هم‌پیوند با آن، در افکار عمومی انجامیده و آن را در شمار نهاده‌ها و نمادهای ارزشمند جامعه، پایدار می‌سازد.

حسین صومعه (hs.sunrise@gmail.com)

ای دریغا عرصه‌یِ پاکِ «خراسان»، کـز شَرَف

هست «ایران»، چِهـر؛ و او خـالِ رخِ زیبایِ او

«ملک‌الشعرای بهار»

سرآغاز

یادکرد یک «رویداد ویژه» با «زمانِ رخداد»ِ مشخص؛ و دارای کارکرد هویتی و یا ترویجی در جامعه محلی، ملی یا فراملی و جهانی؛ بنیان‌ «یادروزها» را سامان می‌دهد. تعیین و برگزاری یادروز؛ به شناسایی درونمایه هم‌پیوند با آن، در افکار عمومی انجامیده و آن را در شمار نهاده‌ها و نمادهای ارزشمند جامعه، پایدار می‌سازد. «یادروزهای جغرافیایی» -که به برجسته‌سازی ارزندگی‌های تاریخی، فرهنگی، اقلیمی و … یک حوزه جغرافیایی می‌‌پردازند- از کارکرد ویژه‌ای در برومندی و استواری هویت جمعی (ملی) برخوردارند. مصوبه شماره ۶۳ شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی در تعیین رویداد ویژه‌ی «سالروز ورود حضرت امام علی‌بن موسی‌الرضا –علیه آلاف تحیه و الثناء- به نیشابور و خراسان» به عنوان «روز ملی خراسان» را می‌توان کنش و رویکردی کارساز در همین زمینه به شمار آورد. به هر روی، سیزدهمین «آیین روز ملی خراسان» در ۱۰ تیرماه ۱۳۹۸ برگزار شد اما نقش‌آفرینی رسمی این یادروز به عنوان یک «روز ملی» در گرو تصویب آن به دست «شورای فرهنگی عمومی کشور» در تقویم رسمی ایران است. نوشتار پیش روی، که در چهار بخش فراهم آمده؛ گزارشی است فشرده بر «بنیان‌های تاریخی و فرهنگی روز ملی خراسان» که سرانجام؛ در بخش پایانی، پیشنهادهایی برای بهینگی بسترسازی ثبت و برگزاری این یادروز گرانقدر در راستای پاسداشت هویت خراسانی ایران‌زمین، ارایه می‌نماید. اینک و در بخش نخست؛ گفتار را با نگاهی فشرده به درونمایه‌های «یادروزهای جغرافیایی»، «نامگذاری روزهای ملی» و «مولفه‌های هویت ملی ایرانی»، به پیش می‌بریم …

یادروزهای سرزمینی (جغرافیایی)

یادروز‌های مرتبط با حوزه‌های جغرافیایی (شهر، استان، منطقه، کشور و …) را می‌توان روز شناسایی نمادین هویت جمعی باشندگان (و همچنین زادگانِ) آن حوزه جغرافیایی ‌(سرزمینی) تعریف نمود. نامگذاری یک روز خاص به نام یک حوزه جغرافیایی؛ از آنجا که معمولاً با یادکرد یک «رویدادِ ویژه»‌یِ دارای «زمانِ رخدادِ شناخته‌شده»‌ همراه می‌شود که آن «رویداد-زمان»، به گونه‌ای گزیده و نمادوار، به یکی }یا شماری{ از ویژگی‌های برجسته‌یِ فرهنگی، تاریخی، اقلیمی، انسانی و … آن سرزمین اشاره می‌نماید؛ سرانجام، به شناسایی «هویت جمعیِ» باشندگان آن حوزه جغرافیایی -مبتنی بر ویژگی‌ها و پیشینه‌های هم‌پیوند با آن «رویداد-زمان»- در نزد افکار عمومی و رسانه‌های جمعی (محلی، منطقه‌ای، ملی، فراملی) می‌انجامد.(۱)

نامگذاری روزهای ملی

در کشور ما، نامگذاری روزها و مناسبت‌های خاص، از وظایف «شورای عالی انقلاب فرهنگی» است که این شورا، طی مصوبه جلسه ۲۹۵ خود، در تاریخ ۱۰/۰۹/۱۳۷۱، این امر را به «شورای فرهنگ عمومی» محول نموده است.(۲) چنانکه در ماده یکم «آیین‌نامه نحوه نامگذاری روزها و مناسبت‌های خاص» مصوب جلسه ۶۴۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی، به تاریخ ۲۴/۰۶/۱۳۸۸، آمده است: «هدف از نامگذاری روزها و مناسبت‌های خاص: تقویت مولفه‌های «هویت ملی ایرانیان» و بزرگداشت شخصیت‌ها، ارزش‌ها و تحکیم پیوندهای دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی در جامعه است.» این شورا، روزها و مناسبت‌های خاص را به دو دسته، تقسیم‌بندی نموده است: الف) مناسبت‌های مندرج در «متن تقویم» {مناسبت‌های ملی – اسلامی}؛ ب) مناسبت‌های مندرج در «ضمیمه تقویم» {مناسبت‌های صنفی- سازمانی}. بر پایه مصوبه شورای یادشده، روزها و مناسبت‌های مندرج در متن‌ تقویم {مناسبت‌های ملی – اسلامی} باید حداقل یکی از ویژگی‌هایی را که در ادامه می‌آید، داشته باشد: «برای تمام قشرهای مختلف جامعه؛ مهم و تاثیرگذار بوده و از دیدگاه همه ملت، ارزشمند و معتبر باشد»؛ دیگری: «همه مناطق کشور، آن مناسبت را مرتبط با خود بدانند و اهمیت آن، منحصر به یک منطقه جغرافیایی خاص نباشد»؛ دیگری: «تقویت‌کننده حداقل یکی از مولفه‌های «هویت ملی ایرانیان» باشد.» روزها و مناسبت‌هایی که ویژگی‌های یادشده را نداشته باشند در ضمیمه تقویم آورده می‌شوند.(۳)

مولفه‌های هویت ملی ایرانی

در نگاهی مفهومی به اهداف و شرایط مناسبت یا روز «ملی»؛ در بازگشت به متن آیین‌نامه نحوه نامگذاری روزها و مناسبت‌های خاص؛ «هویت ملی ایرانی» – به عنوان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم این آیین‌نامه- دارای مایه و وزن ویژه‌ای است. «هویت ملی» به معنای «احساس تعلق و وفاداری به عناصر و نمادهای مشترک در اجتماع ملی (جامعه کل) در میان مرزهای تعریف‌شده سیاسی است. مهم‌ترین عناصر و نمادهای ملی که سبب شناسایی و تمایز می‌شوند، عبارتند از: سرزمین؛ دین و آیین؛ آداب و مناسک؛ تاریخ، زبان و ادبیات؛ مردم و دولت.»(۴) بیشتر صاحبنظران و پژوهشگران؛ «جغرافیا و سرزمین: با نوساناتِ میانِ فلاتِ ایران و مناطقِ کوهستانیِ آن»، «زبان فارسی: با همه تغییراتی که در اثر آمیزش با زبان‌های ترکی، مغولی و عربی داشته» و «دین اسلام: که به رغم همه اختلافات فرقه‌ای، اصل و اساس آن ثابت مانده» را سه رکن مهم و عمده هویت ملی در ایران دانسته‌‌اند.(۵) در زمینه مولفه دین اسلام {به نقل از استاد مطهری} نگاشته‌اند که: «آمدن اسلام، مانند دمیدن روح تازه‌ای به کالبد هویت ایرانی بود» چنانکه «عامل اساسی هویت‌یابی ایرانیان را می‌توان گرایش به اسلام و تشیع  دانست.»(۶)

تشیع و هویت ملی ایرانیان

همانا «یکی از اصلی‌ترین عوامل تشکیل‌دهنده هویت ایرانی، مذهب تشیع است که موجب شد ایرانیان دارای هویتی متمایز از سایر ملل اسلامی باشند؛ عاملی که سبب شد با رسمی شدن آن (مذهب تشیع)، ایرانی دارای هویتی به معنای خاص آن شود و از آن پس بود که ایرانیان توانستند هویت خاص خود را برابر سایر ملل اسلامی مطرح کرده و از این نظر، دارای جایگاهی ویژه در میان ملل اسلامی و سایر ملل جهان شوند.»(۷)

با نگرشی بر تحولات بنیادین تاریخ تشیع، چنین برداشت می‌شود که: نشر حقایق دین از راه روایت احادیث، یکی از راهبردهای عمده امامان شیعه در راستای گسترش اسلام ناب بوده؛ و امام رضا (ع) توجه ویژه‌ای به این حوزه داشته‌اند. روایت حدیث توحید «سلسله الذهب» در جمع چندهزار نفری محدثان نیشابور خراسان -از پایگاه‌های اصلی علوم حدیث جهان اسلام- نمودِ برجسته و روشن این راهبرد به شمار می‌آید. به گفته‌ای «اگر دوره صادقین {امام باقر و امام صادق} علیهما السلام را دوره تدوین مکتب جعفری بدانیم؛ دوره امام رضا علیه‌السلام را باید زمان رشد این دوران دانست؛ زیرا حدیث شیعه از حالت استتار {پنهان‌سازی}، خارج؛ و روایات غلط، بررسی شد؛ و پاکسازی در حدیث شیعه اتفاق افتاد.»(۸)

با این پیشینه می‌توان بر نقش و جایگاه تاریخی و فرهنگی امام رضا (ع) در تکوین هویت ملی امروز ایرانیان، رهنمون گشت. هجرت معنوی و آگاه‌گرانه آن امام همام به قلب سرزمین ایران؛ تعمیق باورها و گسترش آموزه‌های تشیع -به عنوان یکی از مولفه‌های عمده هویتی ایرانیان امروز و شاخص‌ساز ایران و ایرانی از دیگر کشورها و ملت‌های جهان- را به همراه و دستاورد داشته است.

و «خراسان» در حوزه سرزمینی ایران؛ به عنوان یک «مکان–رویداد» پیوند ویژه‌ای با سرگذشت و شخصیت فرهنگی امام رضا دارد: ۱) در «نیشابور» خراسان، رویداد استقبال و مشایعت بی‌نظیر خراسانیان، در شمار چشمگیرترین رویدادهای فرهنگی دوران حیات و مهاجرت آن امام همام از مدینه به مرو، در تاریخ ثبت شده است. ۲) حضور امام در «مرو» خراسان، مرکز خلافت و سیاست سرزمین بزرگ اسلامی این دوران، بسترهای شایانی را برای گسترش شناخت مسلمانان از «اندیشه و سیره و آموزه‌های شیعی رضوی» فراهم آورد. ۳) سناباد «توس» خراسان، مدفن آن امام همام است. امام در نوقان توس به شهادت رسیدند. آرامگاه حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) که «مشهدالرضا» نام گرفته؛ یکی از زیارتگاه‌های اصلی و اماکن مقدس شیعیان جهان است. افزون بر این؛ خراسان، دارای ویژگی‌های شایانی در جغرافیای هویت ملی ایرانی است.

خراسان و هویت ملی ایرانیان

چنانکه در گفتار «مولفه‌های هویت ایرانی» آمد: جغرافیا و سرزمین ایران {با همه نوساناتِ میانِ فلاتِ ایران و مناطقِ کوهستانیِ آن} یکی از ارکان سه‌گانه بنیادین هویت ملی در ایران است؛ بدین مایه که ایران، از روزگاران باستان تا کنون، همیشه پیوند ناگسستنی داشته است که در متون کهن اَوستایی: به نام «ایرانویج»؛ و بعدها به نام «ایران‌زمین» یاد شده است.(۹) «خراسان» از کهن‌ترین دوران ایرانی تا امروز، همواره یک جای‌نام ایرانی و حوزه جغرافیایی در قلمرو سرزمینی ایران بوده؛ که البته گسترش و کاهش سرزمینی بسیار داشته است.(۱۰) این خطّه، همواره پاینده و نقش‌آفرین در بستر تاریخ ایران و به عنوان «جایگاه فرهنگ و تمدن ایران و بازمانده‌ی نهادهای دیرینه‌ی آن»؛ مستقر بر «جاده ابریشم» و پیوندگر فرهنگ و تمدن ایرانی با حوزه‌های تمدنی شرق جهان و کانون رخدادهای سرنوشت‌ساز سیاست و فرهنگ ایران دوره اسلامی است.(۱۱)

به طور کلی؛ نقش خراسان را در تاریخ و فرهنگ ایران را می‌توان بدین‌گونه در شمار آورد: ۱) پاس‌دارنده ایران در برابر تازش جهان‌جویانِ تازنده {از جمله سلوکیان، تازیان، غزان و مغولان}؛ ۲) دیاری گسترده با مردمانی دارای اندیشه‌ها و باورهای گوناگون {تنوع فرهنگ و قومی ایرانی}؛ ۳) میانجی فرهنگ‌های برون‌خیز به ایران از چین و هند؛ ۴) کانون برون‌فرستی فرهنگ ارجمند ایرانی به سرزمین‌های خاوری آن‌سوی ایران؛ ۵) سازنده ایران، پس از هجوم بیگانگان؛ ۶) پیونددهنده فرهنگ و تمدن ایران پیش از اسلام به پس از آن. و بیفزاییم که خراسان «در دوران سخت چیرگی تازیان بر ایران، باغچه پرورنده گیاه فرهنگ نو ایرانی شد و زبان پارسی، بی‌گمان پدید‌آمده این دیار است.»(۱۲) و چنانکه باز هم در گفتار «مولفه‌های هویت ایرانی» گفته شد: «زبان فارسی: با همه تغییراتی که در اثر آمیزش با زبان‌های ترکی، مغولی و عربی داشته» یکی دیگر از ارکان سه‌گانه بنیادین هویت ملی در ایران است.

باری؛ پرداختن به پیوند ژرف و گسترده خراسان با هر یک از سه رکن هویت ملی ایرانیان {دین، زبان و سرزمین}؛ گفتارجایی بسیار گسترده را می‌خواهد اما به فراخور درونمایه این نوشتار؛ کوتاه‌سخن اینکه: نقش و جایگاه خراسان در بنیان هویت ایرانی، چنان گسترده و ژرف و پاینده است که نامگذاری یک یادروز ملی به نام این دیار در تقویم رسمی کشور، نه تنها یکراست در راستای «تقویت هویت ملی» است بلکه به خودی خود، یادآور «هویت ملی ایرانی» در عرصه افکار عمومی ایرانیان است. در بخش‌های بعدی، به گسترش گفتار پیرامون «بازشناسی جایگاه نیشابور در هویت خراسانی ایران» خواهیم پرداخت تا سرانجام و در پایان گفتار؛ که «بسترسازی برای ثبت و برگزاری بهینه روز ملی خراسان» را در پیش روی خواهیم داشت.

منابع و پانوشت‌ها:

۱٫ نگارنده.

۲٫ «کمیسیون نامگذاری روزهای خاص»، وبگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (pcci.farhang.gov.ir)، تاریخ مشاهده: ۰۱/۰۵/۱۳۹۸٫

۳٫ «آیین‌نامه نحوه نامگذاری روزها و مناسبت‌های خاص»، مصوب جلسه ۶۴۸ مورخ ۲۴/۶/۸۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی.

۴٫ یوسفی، علی، «روابط بین‌قومی و تاثیر آن بر هویت ملی اقوام در ایران»، فصلنامه مطالعات ملی، شماره ۸، تابستان ۱۳۸۰، ص۱۷٫

۵٫ زاهد، سعید، «هویت ملی ایرانیان»، راهبرد توسعه، زمستان ۱۳۸۴، ش۴، ص۱۳۳٫

۶٫ دستجردی، معصومه‌سادات، «بررسی تاریخ فرایند شکل‌گیری هویت ملی در ایران»، چهارمین کنفرانس الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت، ۳۰-۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، صص۷٫

۷٫ همان، ص۱۰٫

۸٫ ناظمی، ناهید؛ ناظرآبادی، جواد، «نگرشی بر حضور شیعه در ایران و تبیین نقش امام رضا (ع) در تبیین مذهب شیعه»، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی (library.razavi.ir)، ۰۸/۱۲/۱۳۹۴، ص۲٫

۹٫ دیلمقانی، فرشید؛ قاسمی ترکی، محمدعلی، «جایگاه هویت ملی در ایران؛ نگاهی به تطور تاریخی الگوها و سیاست‌های هویت ملی از زمان باستان تا دوره‌ی پهلوی»، سیاست متعالیه، ش۱۹، زمستان ۱۳۹۶، ص۱۷۱٫

۱۰٫ ثاقب حسین‌پور، غلامرضا، «تقسیمات کشوری؛ نمونه استان خراسان»، تحقیقات جغرافیایی، ش۹، تابستان ۱۳۶۷، صص۱۴۹-۱۸۵٫

۱۱٫ افشار سیستانی، ایرج، «توانمندی‌های فرهنگی خراسان بزرگ و تاثیر متقابل آن بر ایران»، خراسان بزرگ، ش۱، زمستان ۱۳۸۹، ص۱۵٫

۱۲٫ کشوردوست، علیرضا، «خراسان بزرگ در فرایندهای زمان؛ گذری بر تاریخ و جغرافی خراسان بزرگ»، خراسان بزرگ، ش۸، پاییز ۱۳۹۱، ص۷۷٫

  • نویسنده : حسین صومعه
  • منبع خبر : خاتون شرق