عطار نیشابوری
**
رطل گران ده صبوح زانکه رسیده است صبح
تا سر شب بشکند تیغ کشیده است صبح
روی نهفته است تیر روی نهاده است مهر
پشت بداده است ماه هین که رسیده است صبح
بر سر زنگی شب همچو کلاه است ماه
بر در قفل سحر همچو کلید است صبح
ای بت بربطنواز پرده یِ مستان بساز
کز رخ هندوی شب پرده دریده است صبح
صبح برآمد زکوه وقت صبوح است خیز
کز جهت غافلان صور دمیده است صبح
سوخته گردد شرار کز نفس سوخته
گنبد فیروزه را فرق بریده است صبح
بوی خوش باد صبح مشک دمد گوییا
کز دم آهوی چین مشک مزید است صبح
نی که از آن است صبح مشک فشان کز هوا
نافهی ِعطار را بوی شنیده است صبح
کز جهت غافلان صور دمیده است صبح
لینک کوتاه :
http://khatooneshargh.ir/?p=8827
برچسب ها
مسعود اصغرنژادبلوچی
چالشهای سینمای امروز ایران در مقایسه با آثار کلاسیک
مسعوداصغرنژادبلوچی
تزئین خشم
مسعوداصغرنژادبلوچی
خداحافظ؛ حافظ معاصر
مسعود اصغرنژادبلوچی
چالشهای سینمای امروز ایران در مقایسه با آثار کلاسیک
پاسخ به یادداشت هیجانی سعید صفارائی برای سینمای ایران
مسعوداصغرنژادبلوچی
تزئین خشم
مرداد1400 برای هوشنگ ابتهاج و امروز 19 مرداد1401 سایه هم رفت. (باز نشر آن در مرداد1404)
مسعوداصغرنژادبلوچی
خداحافظ؛ حافظ معاصر
یاد نوشت
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.