در اینمراسم که با حضور تنی چند از همرزمان نویسنده این کتاب در طول دوران جنگ ایران و عراق برگزار شد دکتر منصور معتمدی مدیر گروه ادیان و عرفان تطبیقی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: این کتاب ضد جنگ است و با حال وهوایی که از این کتابها سراغ داریم و انعکاس آن را در فیلمها میبینیم متفاوت است.
وی با اشاره به فیلم مستند سید وحید حسینی با عنوان “بزم رزم” اظهار کرد: تاکنون چند اثر موجب برانگیختن و واکنش من نسبت به جریان جنگ هشت ساله شده و یکی از آن آثار این فیلم یود که قصه موسیقی دوره جنگ را روایت میکند و یکی دیگر از این آثار کتاب نه برای جنگ بود و سومین تجربه را هم با حضور در اینجا و در میان همرزمان و دوستات دوران جنگ نویسنده این کتاب تجربه کردم.
وی افزود: این کتاب من را به یاد اثر اریش ماریا رمارک با عنوان “در غرب خبری نیست” میاندازد که اتفاقا در آن زمان همسن نویسنده کتاب “نه برای جنگ” بوده و از آن کتاب تاکنون سه فیلم درست شده است.
وی گفت: در تمایز نگاه دکتر ثنایی نژاد به انسانگرا بودن ایشان میتوان اشاره کرد و در روایت این کتاب هم از عینک امروز به اتفاقاتی که در ۱۸ تا ۲۵سالگی برایشان افتاده نگاه میکنند و چه خوب میشد اگر همتی بود و این کتاب برای مخاطب گستردهتری تبدیل به فیلمنامه میشد.
وی اظهار کرد: تاثیرگذاری یک کتاب به مخالفتهایی است که با آن می شود و کتاب رمارک هم در آن زمان توسط حزب نازی توقیف شد اما تاثیرگذاری آن باعث شد در زمان خودش و پس از آن بسیار خوانده شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: وقتی کتاب “نه برای جنگ” را میخوانیم با ۲ رویکرد عشق و عقل مواجه میشویم که در فیلم از کرخه تا راین حاتمیکیا به خوبی به تصویر کشیده شده و من زمانی که این کار را دیدم یاد ۲ شخصیت بزرگ نیشابور خیام و عطار افتادم. خیام به عنوان کسی که در علم ید طولایی دهرد و عطار به عنوان خداوندگار عشق و این ۲ در کتاب نه برای جنگ قائل روست است. عشق در زمانی است که همه محدودیت های عقل را نادیده میگیرد و برای آرمانش حاضر است سینه سپر کند.
اینکتاب هم نشانه و هم عامل تحول است
وی افزود: این کتاب بسیار مهم است زیرا هم نشانه تحول و هم عامل تحول میتواند باشد. آنروز نویسنده که پس از ۴۰ سال به آن دوران نگاه میکند دچار تحول شده است.
وی گفت: در روزهای اخیر اتفاقی که افتاد این بود که نخستوزیر نیوزیلند کنارهگیری است و عده ای آن را تقوای سیاسی نامیدند و برخی گفتند که ساختار سیاسی حکم کرد ایشان کنارهگیری کند و من نگاه سومی دارم که در آن شخص به این نتیجه می رسد شخص بهتری از من برای این جایگاه وجود دارد که ۲نگاه قبلی را هم در برمیگیرد و به این متن هم از این زاویه نگاه میکنم.
وی اظهار گرد: روشهای مختلفی در نقد متون دینی و ادبی و غیره وجود دارد و من ازرمنطر نقد تاریخی به این کتاب نگاه میکنم و نقد تاریخی با تاریخنگاری متفاوت است و یکی از ارزشهای این کتاب تاریخنگاری است و نقد تاریخی استفاده از مطالعات اجتماعی برای فهم مطلب است.
وی گفت: این کتاب دارای متنی روان، توصیفهای بدون تکلف، عنوانهای زیبا و دارای تعلیقهای زیبایی است و تمایز این کتاب به همین است.
وی اظهار کرد: در قرن ۱۹ و ۲۰ و مخصوصا ۲۱ نگاهی پدید آمد که در آن انسان مهم است و ما در حوزههای مختلف مراجع معنابخشی در سیاست، هنر، اخلاق و نظام آموزشی دچار تغییر شده است، در سیاست رای مردم اهمیت پیدا کرده و دیگر فره ایزدی و کلیسا مهم نیست، در هنر نگاه بیننده اهمیت یافته، در اقتصاد حق با مشتری است و در نظام آموزشی نظر دانشآموز و دانشجو دارای اهمیت است.
وی گفت: این کتاب هم احساس و تجربههای نویسنده در طول این ۴۰سال است که دچار تحول شده است و به دنبال مطرح کردن بیانیههای سیاسی نیست و من پیشنهاد میکنم یک فهرست از اشخاص مهم و برجسته به این کتاب اضافه شود.
وی افزود: در این کتاب با احساس ناب نویسنده روبرو میشویم و شاهد تجربه او را در برابر اتفاقات و وقایع هستیم.
دکتر منصور معتمدی گفت: در جهان جدید جنگ امر مذمومی است و در قرن جدید شاهد خلق آثار ضد جنگ بسیاری هستیم. وقتی اینکتاب را میخواندم نمیتوانستم تاسف خودم را از شهادت و از دست رفتن ۵۰ شهید پنهانکنم.
در سنت ایرانی اسلامی سنت خاطره نویسی از یاد رفته و امام محمدغزالی نیشابور نیشابوری نبود اما در نیشابور پرورش یافت و او نخستین خاطراتش را یک هزار سال قبل به رشته تحریر درآورد و پس از او آقای دکتر ثنایی نزاد به نوشتن خاطراتش پرداخت.
در کتاب نه برای جنگ تابوی جنگ شکسته شد
دکتر جواد محقق نیشابوری در این برنامه گفت: نخستین بار که این کتاب را دیدم بلافاصله قصیده ملک الشعرای بهار به ذهنم رسید:
فغان ز جغد جنگ ومرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
بریده باد نای او و تا ابد
گسسته وشکسته پر وپای او
ز من بریده یار آشنای من
کزو بریده باد آشنای او
وی اظهار کرد: سخنان من موید نظر دکتر معتمدی است اما از زاویه دیگری به اینکتاب میپردازم.
وی گفت: برخی از کتابها را دوست نداریم همینطور در حال قدم زدن بخوانیم و من هم احساس کردم این کتاب را باید در شرایط خاص بخوانم زیرا این کتاب ما را از حالت عادی خارج میکند.
وی افزود: پارادوکسی که در ابتدای کتاب و عنوان آن وجود دارد تضاد مشکلداری ندارد زیرا ماهیت جنگ همین است. هیچ کس جنگ و مرگ را دوست ندارد و در صفات خداوند هم مرگ نمیبینید اما در شرایطی به اجبار بزرگی جملهای گفت مانند اینکه جنگ نعمت است این عیب نیست و امری ناگزیر است.
وی ادامه داد: اما در ایام پس از جنگ به خاطر شعارهای متشابه و حرفهایی که زده شده و در آثار مربوط به آن همه از یک زاویه به اینپدیده نگاه کردهاند اما در اینکتاب تابو جنگ شکسته شده زیرا واقعبین است.
وی گفت: جنگ بخشی از زندگی است و در زندگی زشتیها و بدیهایی وجود دارد و روزی به هرحال همه اینها بیان میشود. این کتاب روایتهای واقعی از انسانها و ترسها و امیدهای آنان است.
وی اظهار کرد: بخش هایی از اینکتاب آنقدر پر انرژی است که برای ادامه خواندن آن باید تامل کنید، قدم بزنید و اشک بریزید تا احساساتمان فرونشیند.
وی گفت: نوشتن این کتاب ابتدا قرار بود در قالب رمان باشد و در بخش پایانی آن با یک تعلیق زیبا تمام میشود و در بخش هایی از این کتاب نویسنده خودش میشود و اینکتاب اگر به شکل رمان درمیآمد به ۱۰جلد میرسید.
وی افزود: بخشهایی از این کتاب فوقالعاده ادبی شده و در بخشهایی نویسنده شتابزده برای اینکه اطلاعات از دست نرود به بیان وقایع میپردازد.
وی گفت: عنوانهای این کتاب یکی از نقاط قوت آن است و نویسنده این کتاب استاد دانشگاه است و نه رمان نویس است و نه نظامی که این هم از نقاط قوت آن است و این کتاب با اینکه خاطرات شخصی نویسنده است به یک حادثه بسیار مهم و بزرگ تاریخی اشاره دارد و حقایقی را از جنگ بیان کرده که جایی گفته نشده و با گذشت زمان ابعاد دیگری از تصاویر این کتاب روشن میشود و در آینده در حد مقالات مختلفی میتوان از آن استفاده کرد و بهره برد.
وی گفت: کتاب نه برای جنگ کتاب بسیار خوبی است برای خجالت کشیدن هر کسی که امکانی در اختیارش بوده و کوچکترین ناخالصی در انجام وظیفهاش داشته است.
کتاب نه برای جنگ به روش مستند داستانی نوشته شده است
دکتر حسین ثنایینژاد نویسنده کتاب “نه برای جنگ” در این برنامه گفت: همانطور که دکتر محقق اشاره کردند خواندن این کتاب انرژی زیادی میبرد و مشکل من در زمان نوشتن همین بود که چندین برابر بیشتر از من انرژی گرفت.
وی افزود: من دوره های مختلف ذهنی را در سالهای پس از جنگ گذراندم و چند موردی هم نوشتم که وقتی الان میخوانم برایم جالب است به عنوان مثال فصل اول این کتاب با عنوان آتش در نیستان را قبلا در قالب داستانی با عنوان بلمهای روان بر موجهای سبز پیروزی نوشته بودم.
وی اظهار کرد: در یک سالی که این کتاب را مینوشتم سال بسیار سختی را گذراندم و هر روز با زنده شدن خاطراتم آشفته میشدم اما نیتم این بود که خاطرات دوستانم را بنویسم و نسبت به شهرم نیشابور که سهمی زیاد و مظلومانه در جنگ داشت ادای دین کنم.
وی گفت: حدود ۱۵ سال قبل میخواستم این کتاب را در قالب رمان بنویسم و حدود یکصد صفحه هم نوشتم اما پس از خواندن آن خوشم نیامد و ناامید شدم.
وی افزود: تا اینکه سه سال قبل در سالگرد جنگ تصمیم گرفتم طی هفت روز در کانال تلگرامم از خاطرات جنگ بنویسم و اتفاقا بازخوردهای خوبی گرفتم و سال بعد هم این اتفاق تکرار شد تا اینکه پارسال به پیشنهاد یکی از دوستان با شنیدن خاطرهای که نشنیده بود پیشنهاد کرد به روش مستند داستانی خاطراتم را بنویسم.
وی گفت: مستند داستانی کلیدواژهای بود که ذهنم را باز کرد و دوباره آرزویم برای نوشتن خاطرات جنگ زنده شد و این کتاب به همین روش مستند داستانی نوشته شده و برای اینکه ویژگی مستند حفظ شود هرجایی که لازم بود با اشخاص زنده یا بستگان ایشان که بالغ بر ۴۰نفر شدند تماس گرفتم تا من را در نوشتن اینکتاب یاری کنند.