کاغذ طلا شد، مطبوعات در سراشیبی سقوط
کاغذ طلا شد، مطبوعات در سراشیبی سقوط
خاتون شرق- اختراع کاغذ نقطه عطفی در تاریخ بشر است؛ لحظه‌ای که انتقال آگاهی و اندیشه، از قالب محدود سینه به سینه و نقش بر سنگ و سفال، وارد مرحله‌ای تازه شد.

سودابه جعفری – مدیر مسئول
اختراع کاغذ نقطه عطفی در تاریخ بشر است؛ لحظه‌ای که انتقال آگاهی و اندیشه، از قالب محدود سینه به سینه و نقش بر سنگ و سفال، وارد مرحله‌ای تازه شد.
کاغذ نه تنها ابزاری برای ثبت افکار بلکه بستری برای گسترش تمدن‌ها و حفظ حافظه تاریخی ملت‌ها است. از همان زمان که نخستین نسخه‌های دست‌نویس بر روی کاغذ شکل گرفت، بشر توانست اندیشه‌های خود را از مرزهای جغرافیایی عبور دهد و برای نسل‌های آینده به یادگار بگذارد. امروز اما، در عصر رسانه‌های دیجیتال، کاغذ و فرزندانش ـ روزنامه و مجله ـ در برابر هجومی خاموش اما گسترده قرار گرفته‌اند؛ هجومی که اگر سیاست‌های حمایتی در کار نباشد، می‌تواند به نابودی یکی از مهم‌ترین حاملان فرهنگ و هویت جامعه بینجامد.
نشریات کاغذی صرفاً رسانه‌هایی برای انتقال خبر و تحلیل نیستند، بلکه در بسیاری از مواقع به عنوان اسناد فرهنگی و اجتماعی باقی می‌مانند. ورق زدن یک روزنامه یا مجله تجربه‌ای حسی و ذهنی است که هیچ صفحه‌نمایشی نمی‌تواند آن را بازآفرینی کند. کاغذ، مخاطب را از شتابزدگی و سیل بی‌پایان خبرهای آنلاین جدا می‌کند و فرصتی برای تأمل و تمرکز فراهم می‌آورد. از سوی دیگر، هر شماره از نشریات کاغذی در حکم سندی تاریخی است که روایت‌گر دغدغه‌ها، اندیشه‌ها و واقعیت‌های دوران خویش خواهد بود. آرشیو این نشریات در کتابخانه‌ها و خانه‌ها، بخشی از حافظه جمعی و فرهنگی ملت‌ها را می‌سازد.
با وجود این جایگاه ارزشمند، نشریات کاغذی امروز در ایران با چالش‌های اقتصادی سهمگینی روبه‌رو هستند. افزایش روزانه قیمت ارز، نوسانات ناشی از فشارهای اقتصادی و تورم افسارگسیخته، بهای کاغذ و هزینه‌های چاپ و طراحی را به سطحی رسانده که ادامه فعالیت بسیاری از نشریات را ناممکن ساخته است. نمونه بارز آن، افزایش سرسام‌آور قیمت خودرو و کاغذ است که به طور مستقیم بر هزینه‌های تولید رسانه‌های چاپی تأثیر گذاشته. یکی از مهم‌ترین چالش‌های نشریات کاغذی، رقابت با رسانه‌های دیجیتال است. سرعت انتقال خبر، تنوع محتوایی و دسترسی آسان به رسانه‌های آنلاین، مخاطب امروز را بیش از پیش به سمت صفحات مجازی کشانده است. اما باید توجه داشت که سرعت همیشه به معنای کیفیت نیست. بسیاری از اخبار آنلاین به دلیل نبود نظارت و اعتبارسنجی کافی، دچار سطحی‌نگری یا تحریف‌اند. در چنین شرایطی، نشریات کاغذی می‌توانند با تکیه بر دقت، صحت و تحلیل‌های عمیق‌تر، جایگاه خود را به عنوان مرجع قابل اعتماد بازیابند. آنچه اهمیت دارد، نگاه راهبردی به همزیستی این دو رسانه است، نه حذف یکی به سود دیگری.
واقعیت این است که ادامه حیات نشریات کاغذی در ایران، بدون سیاست‌های حمایتی مشخص و پایدار ممکن نیست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید نقش فعال‌تری در این زمینه ایفا کند. نخست، مدیریت مستقیم تولید و توزیع کاغذ می‌تواند از وابستگی به بازار آزاد و افزایش لحظه‌ای قیمت‌ها بکاهد. دوم، اعطای یارانه‌های هدفمند به نشریات چاپی، به‌ویژه آن دسته که محتوای فرهنگی، علمی و تحلیلی تولید می‌کنند، ضرورتی انکارناپذیر است.نابودی نشریات کاغذی، تنها تعطیلی چند دفتر مطبوعاتی یا بیکاری چند خبرنگار و طراح نیست؛ بلکه حذف بخشی از حافظه تاریخی جامعه است. هر شماره یک روزنامه یا مجله، سندی است از زمانه خود؛ گواهی بر اندیشه‌ها، دغدغه‌ها و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یک ملت. این اسناد در آینده برای پژوهشگران، مورخان و نسل‌های بعدی ارزش بی‌بدیلی خواهند داشت. اگر امروز در برابر این بحران سکوت کنیم، فردا با خلأیی در تاریخ مکتوب فرهنگی کشور مواجه خواهیم شد.
اختراع کاغذ آغازگر انتقال آگاهی و اندیشه بشری بود و امروز نیز نشریات کاغذی ادامه‌دهنده همان مسیر تاریخی‌اند. اگرچه رسانه‌های دیجیتال سهم بزرگی از بازار اطلاع‌رسانی را در دست گرفته‌اند، اما ارزش و جایگاه نشریات کاغذی فراتر از یک رسانه صرف است.
آنها حافظه تاریخی و فرهنگی یک ملت را ثبت می‌کنند.
در شرایطی که بحران اقتصادی و هجوم رسانه‌های دیجیتال بقای مطبوعات را تهدید می‌کند، وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از هر زمان دیگری سنگین است.
سیاست‌های حمایتی روشن، تولید و توزیع مستقیم کاغذ، یارانه‌های هدفمند و بازنگری در سیاست‌های انتشار، می‌تواند بخشی از این بحران را جبران کند.
اگر چنین نشود، آینده‌ای نه چندان دور شاهد خاموشی تدریجی صدای نشریات کاغذی خواهیم بود؛ صدایی که سال‌ها حافظ اندیشه، هویت و فرهنگ جامعه ایرانی بوده است.