.محبوبه ذالیانی
مقاومت در مقابل آنها مساوی است با جراحت یا مرگ… چه خانوادهها که به سوگ عزیزانشان نشستهاند… یا جگرگوشهشان تا آخر عمر باید با نقص عضو دستوپنجه نرم کند. این روزها یکی از سرگرمی های مردم دیدن کلیپی در فضای مجازی است که محتوای آن دله دزدی از سلبریتی هاست. با متخصصین حوزه روان شناسی و جامعه شناسی درباره علل افزایش ناهنجاری به اسم زورگیری به صحبت نشستیم.
همین چند وقت پیش بود که کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که گردنبند طلای علی دایی به ارزش ۸۰ میلیون تومان را جلوی نگاه دخترش به زور می گیرند یا در روز روشن با قمه وارد خودرو دختر محراب قاسمخانی می شوند و وسایل با ارزش او را می برند. اینها مثال هایی از افراد مطرح یا به اصطلاح سلبریتی هایی است که به دلیل شهرت و محبوبیتشان، سایر افراد جامعه از آن مطلع می شوند ولی کم نیستند مثال های ریز و درشتی از کیف قاپی و زورگیری از افراد معمولی که شاید هیچ کس جز نزدیکان فرد از آن باخبر نشده و در سکوت، گم شده و به فراموشی سپرده شده است. محمد نصرتی یکی از قربانیان زورگیری است. او اتفاق را این طور توصیف می کند: «ساعت ۲۰ – ۲۰:۳۰ در حال عبور در یکی از کوچههای فردوسی بودم. دو نفر سوار بر یک موتور از پیاده رو عبور کردند. شک کردم و سریع موبایلم را در جیبم گذاشتم. از شانس بد موبایلم زنگ زد و مجبور شدم جواب دهم. کسی نوک تیز قمهای را به پشتم فشار داد و گفت: «موبایلت را بده.» خواستم صورتم را برگردانم تا او را ببینم که با دسته قمه به گیجگاهم کوبید. به زمین افتادم، سریع موبایلم را برداشته و فرار کردند. کسبه آنجا به کمکم آمدند. آنها میگفتند که ما به کلانتری این محل اطلاع دادهایم در این محل هر یک روز در میان یک زورگیری اتفاق میافتد. حالم که کمی بهتر شد به کلانتری رفته شکایت کردم و پروندهام در آگاهی تحت بررسی و پیگیری است.»
برخورد باید مستمر و قاطعانه باشد
دکتر فردین خلعتبری، وکیل پایه یک دادگستری در بررسی برخورد با زورگیرهایی که با رعب و وحشت به خواسته خود میرسند، میگوید: دو مقوله در برقراری امنیت اجتماعی مهم است. اول اینکه وضعیت اقتصادی کشور از جهت وجود کار، رفاه اجتماعی، پرشدن اوقات فراغت برای جوانها و… در سطح نرمال و قابل قبول وجود داشته باشد. این مورد در کاهش جرایم و اصلاح امور اجتماع نقش فوقالعاده بسزایی را ایفا میکند. دومین مقوله که در پیشگیری و کاهش جرایم اهمیت دارد، رسیدگی منصفانه و قاطعانه دستگاه قضایی در برخورد با جرایم خشن است. اگر در یک مورد اقدام شود کافی نیست. مانند چندی پیش که افرادی که اقدام به سرقت با زور و تجاوز به عنف کرده بودند، دستگیر شدند و حکم آنها به اعدامشان منجر شد که تایید و انتقادهایی به آن و تبلیغاتی شد. همچنین نمیتوان گفت؛ تنها راه مجازات سنگین نیست. روش دستگاه قضایی در برخورد با جرایم خشن باید روش قاطعانه مستمر باشد نه مقطعی. فقط با یک مورد که رسانهای یا فیلم آن پخش میشود برخورد آنچنانی نشود و با سایر موارد که فیلم آنها در دست نیست برخورد عادی شده و بعد از مدتی هم مرتکبین آن آزاد شود. نه برخوردهای شدید و خشن را نسبت به متهمان تجویز میکنیم، نه روند مقطعی با برخورد با جرایم را تایید میکنیم. برخوردهای مقطعی هیچ اثر ماندگاری ندارد. برخورد مستمر میتواند امنیت پایدار ایجاد کند.»
وی میافزاید: «باید دو عنصر مهم در برخورد با جرایم در جامعه وجود داشته باشد. اول برخورد نیروی انتظامی و پلیس است که قاطعانه برخورد کند. منظور از قاطعانه ضرب و شتم نیست. در محلهای موعد صدور جرم حضور داشته باشد، اگر حضور فیزیکی ندارد، اقدامات تامینی کند. حضور پلیس نه بهعنوان کسی باشد که باعث رعب و وحشت شود بلکه اطمینان بخش باشد. ضمن آنکه در مراجعات مردم به پلیس بیتفاوتی دیده نشود. در برخی موارد مالباختگان در مراجعه به کلانتریها یا گشتیهای پلیس با بیتفاوتی آنها روبهرو میشوند. پلیس همهجا اورژانسی مداخله کرده و پیشگیری کند تا جرایم کاهش پیدا کند.»
خلعتبری ادامه می دهد: «دومین عنصر این است که دستگاه قضایی باید برخورد مستمر و قاطع با جرایم خشنی مانند سرقت، زورگیری، تجاوز به عنف، آدمربایی و… داشته باشد زیرا جرایمی نیستند که مماشات یا رأفتی در مقابل آن نشان داده شود. در خیلی از جرایم دستگاه قضایی میتواند با فرد دستگیر شده با رأفت برخورد کند اما با جرایمی که تهدید کننده و آسیب رسان به امنیت اجتماعی است رأفت نباید داشته باشد. البته مجازاتها هم باید متناسب باشد.» این وکیل پایه یک، با تاکید بر قاطعیت بیشتر در برخورد با جرایم بهدلیل رسانهای شدن آنها میگوید: «این را نمیپذیریم که بهخاطر اینکه بهدلیل پخش شدن فیلم، مجرم یک جرم اعدام شود اما همان جرم توسط کس دیگری انجام شود و بهدلیل آنکه رسانهای نشده چند سال حبس به او داده شود. برخوردهای دستگاه قضایی هم باید عادلانه باشد تا همه حتی کسانی که مرتکب جرم میشوند، در پیشگاه دستگاه عدالت احساس امنیت کنند و بدانند که اگر مرتکب جرمی میشوند با آنها برخورد قاطعانه اما با عدالت خواهد شد. همچنین مردم اطمینان و احساس آرامش و امنیت پیدا کنند که مورد برخورد تبهکاران واقع نمیشوند.»
جایی برای مماشات با زورگیران وجود ندارد
دکتر یکتا ذوقی، جامعه شناس درباره ناهنجاری به اسم زورگیری می گوید: «از نگاه آسیبشناسی اجتماعی زورگیری یعنی اقدام علیه امنیت اجتماعی افراد و سرقت اموال آنان با توسل به خشونت و سلاح سرد یا گرم که در پارهای از اوقات باعث ایجاد زیانهای جانی و حتی مرگ میشود. زورگیری در واقع نوعی تهاجم عملی و آشکار به نظم اجتماعی است. تفاوت زورگیری با سرقت این است که سرقت در خفاء صورت میگیرد ولی زورگیری در میدان عمل و آشکار و با خشونت همراه است.»
وی می افزاید: «در یک جامعه ساحت امنیت خیلی بزرگتر از ساحت اخلاق است. زورگیرها در این کار ادعای حرفهای بودن دارند. آنها زورگیری و فرار کردن بدون دستگیر شدن در دام پلیس را نوعی زرنگی میدانند و این کلاس گذاشتنها باعث میشود که افراد دیگر نیز به ریسک روی آورند. زورگیری و خشونتهای تجاوز به حریم شخصی مثل سرقت نیست. دزدیدن موبایل با اینکه کسی با سلاح سرد دیگری را تهدید کند متفاوت است. کسانی که دزدی میکنند فقط اخلاق را زیر پا میگذارند. ولی افراد زورگیر به اخلاق و امنیت پشت پا میزنند.
وی با تاکید بر برخورد قاطع با زورگیرها میافزاید: «باید صریح و شفاف به مردم در مورد جرم آنها توضیح داده و با این افراد قاطع، بیرحم و بدون هیچ ترحم و دلسوزی برخورد شود. بسیاری از جامعهشناسان، روانشناسان، فعالان سیاسی و بشری و… به چنین برخوردی نقد میکند و آن را به بحث حقوق بشری تبدیل میکنند. این نقد بدان معناست که افراد جامعه در خیابان امنیت نداشته باشند و به کسانی که نظم جامعه را مختل کرده و امنیت را به خطر میاندازند امنیت دهند. این حرکت در همه جای دنیا خود غیرحقوق بشری است.»
وی درباره علل بروز این ناهنجاری می گوید: «از نگاه جامعهشناسی عوامل اقتصادی مانند بیکاری، فقر و اعتیاد و عوامل فرهنگی مانند پایین بودن اخلاق اجتماعی، کمرنگ شدن ارزشهای دینی، ضعف تربیت خانوادگی که بر این اساس معمولاً ۹۵ درصد از زورگیران فاقد تحصیلات بالاتر از دیپلم هستند و اکثریت آنها ترک تحصیل کرده و یا تحصیلات را رها کردهاند. باعث بروز این قبیل رفتارها می شود.»
عده ای از آزار دیگران لذت می برند
اما دکتر مریم خسروی، روان شناس، دلایل بروز این رفتار را از نگاه روان شناسی اینگونه بررسی می کند و می گوید: «علت اصلی روانی در زورگیری اعتیاد به مواد مخدر مخصوصاً مواد روان گردان صنعتی به ویژه شیشه است چرا که استفاده از این ماده باعث نوعی سلب اراده و کاهش شعور در افراد میشود که عاقبت کار خود را ارزیابی نمیکنند. از نگاه رفتاری زورگیران دارای رفتارهای سادیسمی بوده که از آزار دیگران توأم با خشونت و ضرب و جرح لذت میبرند. در ۴۰ درصد زورگیرها اقدام به شروع آزار جنسی کرده و در ۱۵ درصد موارد موفق به تجاوز و آزار جنسی می شوند.»
در ادامه دکتر ذوقی در خصوص علل محیطی که باعث بروز این رفتار می شود، می گوید: «معمولاً خلوت بودن خیابانها یا کوچهها، کم بودن حضور پلیس در اینگونه معابر و تاریک بودن آنها از علل اصلی محیطی در زورگیری است. اگر زورگیری گسترش یابد به تدریج ساختارشکنیهایی جدیدتر پیدا شده و دیگر جرمها نیز گسترش مییابند. اگر چه فقر اقتصادی نیز میتواند متغیری برای زورگیری باشد اما عموماً زورگیری به دلیل راحتی و کم هزینه بودن انجام میشود؛ یعنی مجرم مجازاتی سنگین برای خود پیش بینی نمیکند.»
گاهی سرخوردگی اجتماعی به شکل زورگیری سربرمی آورد
دکتر ذوقی در ادامه می گوید: «حل شدن یک بحران یا یک مسئله اجتماعی به معنی از بین رفتن مطلق آن نیست بلکه به معنی کاهش آن در حد طبیعی متناسب با ویژگیهای جمعیتی جامعه مدنظر است. باید جرم را به صورت عملی با هزینه های سنگین اجتماعی و قضایی تعریف کرد تا فرد مجرم بین سود و زیان یکی را انتخاب کند. اگر مجرم احساس کند که پاداش جرم برایش بیشتر از هزینه جرم خواهد بود به انجام آن اقدام میکند. در حالت برعکس این موضوع مجرم از انجام آن صرفنظر خواهد کرد. در پایان باید بگویم تقویت نظام ارزشی و هنجاری و فرهنگی ایرانی اسلامی با برنامه ریزی عملی و همت همگان بهترین راه حل درازمدت برای کاهش ناهنجاریهای اجتماعی است.»
دکتر خسروی از دید روانشناختی برای این معظل راه حل ارائه می کند و می گوید: «از آنجا که سرخوردگیهای اجتماعی، ناکامیها، احساس تبعیضها عامل ایجادکننده روانی در زورگیری است بنابراین باید از همین دریچه این معظل اجتماعی را حل کرد. در هر جامعه ای مجرم وجود دارد و نمیتوان وضعیتی را تصور کرد که در آن هیچ گونه مجرمی وجود نداشته باشد ؛ اما باید سعی نمود جامعه ای داشت که روز به روز ناهنجاری و کج رفتاری در آن کاهش یابد. باید جلو توسعه زور گیری را گرفت و این امر با دو متغیر محقق میشود ر وهله اول تقویت نظام ارزشی و هنجاری ایرانی به وسیله خانوادهها و رسانهها و حکومت.
و راهکار بعدی مجازاتهای سنگین قضایی برای مبارزه عینی با زورگیری. عامل اول راه حلی درازمدت و کارکردی است و عامل دوم مکمل عینی عامل اول است. تصویب قوانین، تشدید مجازات زورگیران، بالا بردن سطح آموزش اجتماعی از عوامل پیشگیریکننده بوده و شهروندان با رعایت راهنماییهای پلیسی میتوانند به کاهش زورگیری کمک کنند.»
این جامعهشناس به بخش فرهنگی و اجتماعی اشاره کرده و ادامه میدهد: «همزمان با این برخوردها باید در تربیت عمومی جامعه نیز تلاش کرده و کار فرهنگی هم بکنیم. یک حرکت فرهنگی سالها طول میکشد تا به نتیجه برسد. در طول این مدت باید رفتار با این زورگیرها را با حداکثر شدت و حدت دنبال کرد. جرم این افراد از قاچاقچیان موادمخدر خیلی بیشتر است. زیرا امنیت ملی جامعه را مختل میکنند و هیچ دلیلی برای مماشات با آنها وجود ندارد.»