سودابه جعفری
مدیر مسئول
وقتی مردم، فرهنگ را از دل کوچهها و خاطرهها بیرون میکشند و جانی تازه به آن میدهند، تنها کاری که باید کرد، این است: مزاحمشان نشوید! فستیوال «کوچه» در بوشهر یکی از همان تلاشهای صمیمی و خودجوش بود که بیهیچ هیاهوی دولتی، توانست نفس تازهای به بافت تاریخی شهر ببخشد. کوچههایی که زمانی خاموش بودند، با صدای خیامخوانی و موسیقی جنوب، روشن شدند.
مردم از گوشهوکنار ایران بلیت میخریدند و به بوشهر میآمدند؛ نه فقط برای گوش سپردن به موسیقی، که برای لمس فرهنگ، برای قدمزدن در کوچههایی که بوی زندگی، خاطره و موسیقی میداد. همین «کوچه» بود که بهتنهایی توانست چند پله جلوتر از متولیان رسمی فرهنگ، رونق اقتصادی بیاورد، کافه و اقامتگاه بسازد، هنرمند بومی را به کار بگیرد و موسیقی را در دل شهر زنده کند.
و ناگهان، لغو شد! فستیوالی که در سایه بیمهری تصمیمگیرانی متزلزل، مهر لغو خورد، چون مخالفانی پیدا کرد که آن را «ضدفرهنگ» دانستند. اما آیا واقعاً میشود موسیقی فولک، موسیقی محلیای را که نسلها در دل زندگی مردم بوده، ابتذال نامید؟ وقتی نِیمِهخوانی و ضربآهنگ جنوبی از بطن زیست مردم آمده، چطور میشود آن را بیبندوباری دانست؟
خوشبختانه با پیگیری وزیر ارشاد، دوباره خبر آمد که فستیوال برگزار میشود. اما این عقبنشینی لحظهای، زخمی است که باقی میماند. این پرسش، هنوز روی میز است: اگر مردم نتوانند صدای خودشان را، موسیقی خودشان را، فرهنگ خودشان را به گوش برسانند، پس چه کسی قرار است از این میراث مراقبت کند؟
کوچه تنها یک فستیوال نیست؛ نمادی است از بازگشت مردم به ریشههایشان. فستیوال کوچه به تنهایی کاری را کرد که دهها نهاد و اداره و دفتر فرهنگی در سالها نتوانستند بکنند. گردشگر آورد، اقتصاد کوچک محله را تکان داد، امید را به هنرمندان محلی برگرداند و مهمتر از همه، به ما یادآوری کرد که فرهنگ، در دل مردم است، نه در سالنهای رسمی و تصمیمهای پشت درهای بسته.
اگر امروز صدای موسیقی فولک ایرانی را خاموش کنیم، باید آماده شنیدن موسیقیهایی باشیم که نه رنگ فرهنگ دارند، نه ریشه. اگر امروز فستیوال کوچه را ببندیم، فردا همین رویداد را در استانبول یا گرجستان خواهیم دید، اما نه با رنگ بوشهر، نه با بوی دریا.
پس لطفاً، فقط کار مردم را به مردم بسپارید.