می توان مشکلات جامعه را شناسایی کرد و با بهرهگیری از متدها و روشهای علمی نسبت به اولویتبندی آنان اقدام شود
دکتر ملیکا ملکآرا
مشاور استراتژی کسب و کار و پژوهشگر کارآفرینی اجتماعی
امروزه به توسعه کارآفرینی اجتماعی به عنوان ماموریتی اجتماعی و یکی از راهکارهای اساسی حل برخی مسائل و آسیبهای اجتماعی توجه میشود. کارآفرینی که واژهای فرانسوی و به معنای متعهد شدن یا پذیرش مسئولیت است، نزدیک به دویست سال قبل توسط دانشمندان اقتصادی مطرح شد و رفته رفته جای خود را در بین جوامع مختلف باز کرد؛ تا حدی که امروزه تبدیل به موضوعی علمی شده و در دانشگاه ها به صورت رشتهای تحصیلی تدریس میشود.
کارآفرین در جستجوی راههایی برای جاری ساختن ایدههای ناب خود است و فرد کارآفرین دارای یکسری ویژگیها و خصوصیتهای مثبت است که از آن جمله میتوان به دارا بودن انگیزههای مالی، تلاش مستمر برای تولید محصولی سودآور، دارا بودن اهداف شخصی و سخت کوشی زیاد اشاره کرد. در این میان اما موضوع دیگری تحت عنوان کارآفرینی اجتماعی بوجود آمد و در دنیا مطرح شد که دارای مفاهیم عمیقتری از کارآفرینی است. کارآفرین اجتماعی به حل مشکلی میپردازد که در واقع، مشکل جامعه است و تفاوت آن با کارآفرینان تجاری این است که کارآفرینان تجاری معمولاً به بررسی بازدهی و سود بازگشتی میپردازند، اما کارآفرین اجتماعی فردی است که یک مشکل اجتماعی را تشخیص میدهد و از مفاهیم کارآفرینی برای سازماندهی، ایجاد و مدیریت سرمایه برای ایجاد تغییر استفاده میکند و دارای یکسری ویژگیهاست که از آن جمله میتوان به انگیزه حل مسائل اجتماعی، نوآوری و خلاقیت بسیار، توجه به اهداف اجتماعی، درک مسائل اجتماعی و همچنین ریسک پذیری بسیار زیاد اشاره کرد.
کارآفرین اجتماعی برای رفع نیازهای جامعه، به شناسایی فرصتها و نیازهایی که می پردازد که به هر دلیلی نهادهایی دیگر در حل آن ناکام بودهاند. این کارآفرینان، سازمانهایی خصوصی هستند که حل مشکلات اجتماع، خدمت به نیازمندان و آسیب دیدگان، تولید کالاهای ضروری جامعه که توسط دولت یا بازارهای خصوصی به اندازه کافی فراهم نمی شود را در دستور کار خود قرار می دهند. و در این راستا، کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که با درک فرصت اجتماعی آغاز شده، به مفهوم کسب و کار مبدل شده، منابع مورد نیاز برای اجرای کسب و کار را تعیین و تامین می کند، کسب و کار را پایه گذاری میکند و آن را گسترش میدهد و بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار، به نتایجی روشنی میرسد.
محرکهای چندگانهای برای فرایند کارآفرینی اجتماعی وجود دارد، از جمله عوامل محیطی، دسترسی به منابع، تغییر در محیط کارآفرین اجتماعی، آمادگی او برای مشاهده و بهرهبرداری از فرصتهای اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی و در صورتی که کارآفرینی اجتماعی در جامعه ای نهادینه شود، بی شک نقش مهمی را در رفع مشکلات و تنش های اجتماعی ایفا خواهد کرد. این نوع کارآفرینی منفعت موسسه اجتماعی را با تصویری از انضباط، نوآوری و وابستگی اجتماعی بیان می کند.
بی شک با عارضهیابی و آسیب شناسی، می توان مشکلات جامعه را شناسایی کرد و با بهرهگیری از متدها و روشهای علمی نسبت به اولویتبندی آنان اقدام شود. البته اولویتبندی باید بر اساس معیارهایی صورت گیرد که به نفع جامعه باشد و به نحوی رضایت جمعی را به دنبال داشته باشد و در راستای مسئولیت اجتماعیِ هر یک از افراد و هر یک از سازمانهای جامعه، میتوان پروژههایی را به منظور جاری سازی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعریف و با تخصیص بهینه منابع، موفقیت پروژهها را تضمین کرد و یا حداقل ریسک سرمایه گذاری در آن را کاهش داد؛ باید توجه داشت موضوع کارآفرینی همواره با ریسک همراه بوده و هست و آنچه که کارآفرین باید در نظر داشته باشد، مدیریت ریسک در راستای کاهش آن به منظور یک سرمایهگذاری بهینه است. معمولا کارآفرینی اجتماعی، اهداف گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیط زیستی و فرهنگی دنبال می کند و اغلب با بخش داوطلبانه و غیرانتفاعی در ارتباط و همکاری است.
در دنیای ابررقابتی امروز، مسئولیتهای اجتماعی یک عامل متمایزکننده است که سبب جلب نظر آحاد کثیری از جمعیت میشود. کارآفرینی اجتماعی فضای مطلوبتری را برای زندگی در اختیار افراد قرار می دهد. در بین افراد که به دنبال کسب سود اقتصادی هستند، اقلیت فزاینده ای از کارآفرینان اجتماعی وجود دارند که به حل برخی از بزرگترین مشکلات جهان امروز تمرکز کردهاند و استفاده از جدیدترین فنآوریها و نوآوریها، آنها را به سمت ایجاد تأثیر و پیشرفت در زندگی و حفظ محیط زیست سوق میدهد. کسب درآمد برای این کارآفرینان کافی نیست چرا که آنها باید ارزش به دنیای پیرامون اعطا کنند.
در شرایط فعلی کشور، که بحران اقتصادی از یکسو موجب آسیبهایی به بدنه اقتصادی خانوادهها شده است، و مدیریتهای ضعیفی که بعضا در برخی از سازمانها مشاهده میشود، بیش از هر زمان دیگری، کارآفرینان اجتماعی مورد نیاز جامعه میباشند تا بتوانند با ذهن خلاق و پویای خود، ایدههای جامعهپسند را ارائه و سپس با آسیبشناسی و عارضهیابی نسبت به اولویتبندی اجرای ایدهها اقدام و موضوعاتی را حل و فصل کنند که به در ابعاد کلان اجتماعی در جایگاه مهمتری قرار دارد. زیرا که حل یک مشکل اساسی، سبب حل مشکلات جزئیتر خواهد شد.