مینو سیاهکالی مرادی
*
شاید گاهی فکر کنید چرا شعر بخوانیم، چرا درگیر ایهام و تمثیل شویم و برای درکش به جستجو بپردازیم. ایهامی که تو را در دوراهی قرار میدهد و گاهی به دوردستها و ضربالمثلها میبرد و تمثیلی که در ادبیات ما کاربردی دیرینه و زیادی دارد. ما شعر میخوانیم که حس و حالمان بهتر و دنیای واژههای ما وسیعتر شود. خواندن شعر باز شدن پنجرههایی به دنیای متفاوت انسانهاست و کشف احساسات و دیدگاههای مختلف.
گاهی بیان مستقیم احساسات و افکار، ما را به دردسر میاندازد، شعر مینویسیم و یا شعر مناسب حالمان را انتخاب میکنیم تا حرفمان را جور دیگری بگوییم. شعر ما را به دنیایی فراتر از واقعیت میبرد و میتوانیم رهایی را در دنیای محدودمان احساس کنیم. اگر شعر نمیخوانید چون فکر میکنید که درکش برایتان سخت است باید بگویم شعر بخوانید شعر بخوانید شعر بخوانید.…حتی شعرهایی که موردپسندتان نیست میتواند به درک بیشتر کلمات کمک کند و با مرور و تکرار میتوانید وارد دنیای زیبای واژهها شوید.
معنی کلمات را جستجو کنید چون بدون درک درست از کلمات به معنای کلی شعر نمیرسید و بهمرورزمان خواندن و درک حس شاعر برایتان شیرین میشود و گاهی به حس مشترکی با شاعر میرسید که خوشایند است.
هر شعری آهنگی دارد، شعر را با آهنگش بخوانیم. وقتی قدم میزنیم، آشپزی میکنیم، وقتی فکرمان از افکار منفی پر میشود . گاهی شعرها افکارمان را تغییر میدهند بنابراین خوب شعر بخوانیم.
آرام و چند بار شعر را بخوانیم تا بیشتر درک کنیم.