«نویسندگی » نه به معنای نوشتن
«نویسندگی » نه به معنای نوشتن
«نویسندگی » نه به معنای نوشتن مکاتبات رایج ، بلکه به شکلی که حامل پیامی خاص است و به انگیزه ی برقرار نمودن ارتباطی مشخص با مخاطب در قالبهایی مانند داستان ، شعر ، نمایشنامه و ... اطلاق میشود .

«هنر نوشتن۲»

نوشته : نیلوفر لهراسبی

پیش از شکل گیری افق هایی مانند تعیین هدف واحساس مسوولیت و رسالتی که فرد در راه نوشتن بر دوش خویش احساس میکند عواملی مانند علاقه ، درک استعداد و بازخورد مثبتی که از اطرافیان دریافت میشود از جمله عواملی هستند که میتوانند در حکم جرقه ای شوند برای آغازگری و شروع پرداختن به این فن و هنر .

یکی از مهمترین موجباتی که میتواند عاملی گردد برای محقق شدن ورود فرد به این حیطه ،جمع آوری ، متمرکز کردن و جهت دهی به دیده و شنیده های پیرامونش در بازه های زمانی مشخص است . تمرکزی که برآیند آن میتواند یادداشتهای روزانه شخص را شامل شود . دست نوشته هایی که با چاشنی احساس و پر و بالی که از تخیل نویسنده بدان افزوده میشود ، پروراندن ماهیچه های ذهن و پویا کردن آن در راستای نوشتن و روایت کردن و در نهایت خلق کردن آنچه که میتواند داستان ، فیلم نامه و … باشد را به دنبال دارد .

 

اولین تجربه های هر نویسنده میتواند نوشته هایی باشد که مدام روی آنها را هاشور میزند ، پاک میکند ، مچاله کرده و به گوشه ای می اندازد. اما هیچ کدام از این کلنجار رفتن های با خود نباید به سرخوردگی و یاس از خویش منتج گردد و فرد را از ادامه کار ناامید سازد . باید دانست و عمیقا باور داشت که بی شک پیش نیاز نویسندگی عبور از چنین مرحله ای است .باید مصمم بود و مقتدر و امیدوارانه چنان ادامه داد تا در نهایت مناسب ترین کلمات در دل مناسب ترین جملات و مناسب ترین جملات در کالبد مناسب ترین روایات قرار گیرد .

در این میان توجه به نکاتی چند می تواند در ارتقا کیفیت امر نگارش نقش بسزایی داشته باشد و از جمله مهم ترین این نکات عبارتند از :

  • بسط خزانه واژگان : برای یک نویسنده آنچه بیش و پیش از هر چیزی اهمیت دارد و می بایست در صدر توجه قرار گیرد، دامنه لغاتی است که از آن بهره مند است . هرچقدر دایره کلمات و واژگان در ذهن یک فعال اهل قلم گسترده تر باشد کیفیت آنچه می نگارد به نحو قابل توجهی ارتقا می یابد و محصول کارش نیز دلنشین تر و خواندنی تر می گردد.  افزایش وسعت دامنه این دایره فقط و فقط در نتیجه مطالعه هرچه بیشتر محقق می شود . استمراردر مطالعه موجب     می گردد فرد از کلماتی واضح تر، گویاتر و دلچسب تر جهت انتقال مقصودش بهره جوید و حس آنچه در متن نوشته اش جریات دارد برای خواننده ملموس تر و محسوس تر گردد ضمن اینکه راه نیز بر استفاده از کلمات تکراری که می توانند مخاطب را دل زده کند  بسته می شود .
  • استمرار و برنامه ریزی : جهت مطالعه می بایست برنامه ریزی مستمر داشت. البته از تکلف باید پرهیز کرد اما به نحوی که برایتان لذت بخش و امکان پذیر است روزانه زمانی رابه مطالعه اختصاص دهید و خود را ملزم کنید در آن زمان به امر خواندن و نوشتن بپردازید و اجازه ندهید میان کاغذ و قلمتان با شما فاصله و وقفه ای بوجود آید .
  • دقت ، توجه ، ریزبینی و نکته برداری : به نظر اصلی ترین تفاوت میان یک نویسنده با سایر افراد، در چشم هایش نهفته است. آنچه یک نگارنده را با دیگر اشخاص متمایز می سازد نوع نگاهش به انسان ها، اماکن، موقعیت ها، رویدادها و احساسات جاری در اطرافش است. یک نویسنده موفق با ورزیده کردن نگرش و توجهش قادر به لمس و دیدن چیزهایی می شود که بر دیگران پوشیده است. او دقیق تر از سایرین می بیند و بیشتر از آنها احساس می کند. این ویژگی یک مهارت است که می بایست آموخت و در آن ممارست و تمرین داشت. به اطراف نکته سنجانه تر از سایر افراد بنگرید. به احوال دیگران بیش از حدی که پیش از این بدان توجه داشته اید متمرکز شوید و تلاش نموده موفق به مشاهده نکاتی گردید که برای یک نظاره گرعامی قابل رویت نیست. همواره دفترچه یادداشتی به همراه داشته باشید چرا که این امر در مسیر تمرین و آموختن چنین مهارتی بسیارمفید خواهد بود. به محض دیدن نکاتی که برایتان خاص و جالب توجه است دفترچه تان را به دست بگیرید و هرآنچه از نظرتان می گذرد را روی کاغذ بیاورید . بعد از مدتی متوجه خواهید شد این کار تا چه اندازه ذهن و نگاه شما را ورزیده ساخته است.
  • خلاقیت : خاص باشید ! علاوه بر اینکه دقیق می بینید سعی کنید آنچه را که از نظر گذرانده اید به نحوی عمیق تر از نظاره کردن معمول تحلیل کنید. حاصل این امر می شود خلاقیت . می شود خلق کردن نوشتاری که مخاطب را جذب خود می کند و برایش خواندنی و جالب توجه به نظر می آید. در این مسیر انتخاب سوژه نیز اهمیتی به سزا دارد . موضوعاتتان را به شکلی انتخاب کنید که از کلیشه و تکرار به دور باشد. از تقلید بپرهیزید و امضای قلم و نگاه خود را پای نوشته هایتان داشته باشید.
  • پرهیز از کمال گرایی و سانتی مانتالیسم : این دو ویژگی برای یک نوشته آفتی بزرگ به شمار می آید و ذهن و قلم را از قید و بند “آنچه باید باشد” رها کنید و به موقعیت ها و افراد “آنگونه که هستند” بپردازید. هرچه نوشته شما پیوند نزدیک تری با واقعیت موجود داشته باشد و از شعار زدگی و هیجان گرایی و کلیشه پردازی به دور باشد برای خواننده جذاب تر، ملموس تر و خواندنی تر جلوه خواهد نمود . در نوشته هایتان زندگی را به نحوی که جریان دارد منعکس کنید و نه شکلی که «می بایست» جریان داشته باشد. سعی کنید آینه ای شفاف باشید در جهت انعکاس واقعیات. واقعیاتی که گاه شامل زشتی ها و پلشتی ها نیز می شود و اشاره به آنها دردآورد است . واقعیت انکار ناپذیر این است که یکی از محوری ترین و اصیل ترین رسالت های یک نویسنده “نشتر” زدن و “به خود آوردن” مخاطب است. «به خود آوردنی» گاه چنان سوزناک که حتی خواننده را شوکه کند و مبهوت شدتش سازد. واقعیت ها را هرگز زر ورق پیچ نکنید . آینه باشید! آینه ای شفاف و به دور از کدورت ایده آلیسم.
  • خودشناسی و انعطاف : در مسیر نوشتن همواره خود را زیر نظر داشته باشید. بزرگترین و بی رحم ترین نقاد خود باشید و در هر درجه ای قرار گرفتید از پرداختن و توجه به نقاط ضعف خویش غافل نشوید . همواره دانسته هایتان را به روزرسانی کنید. از کنار انتقادات راحت عبور نکنید و به آنها توجهی ویژه مبذوا دارید و در مقابل پیشنهادات انعطاف و پذیرش به خرج دهید و فراموش نکنید راه آموختن را هیچ گاه پایانی نیست.

و در پایان اینکه به ازای خواندن هر کلمه ، خط، صفحه و کتاب به هدف نوشتنی کامل تر و دلنشین تر نزدیک و نزدیک تر      می شوید. در هنر نویسندگی استمرار در یادگیری و ممارست در خواندن و نوشتن،مهم ترین عاملی است که بر نیل به هدفتان  ایفای نقش می کند فلذا هیچگاه نبایست متوقف شد.