نظر ریش سفیدی در باره مشکلات خصوصی زن و شوهرها
نظر ریش سفیدی در باره مشکلات خصوصی زن و شوهرها
خاتون شرق - همه ی آدم های دنیا با هم اختلاف نظر دارند و هر اختلاف نظری معنایش طلاق و جدایی نیست. گفتیم که شما اگر با رئیس تان مشکل داشته باشید از او جدا نمی شوید چون به او نیاز دارید. آیا شما به همسرتان نیاز ندارید؟ یا نکند فکر می کنید رئیس کم می شود پیدا کرد یعنی اگر از محل کارتان قهر کنید و بروید، خیلی دیر می توانید یک رئیس دیگر پیدا کنید ولی زن یا شوهر، خر در خروار ریخته و به محض قهر و جدا شدن، همین فردا صبح می توانید یکی دیگر را پیدا کنید. آیا این طور فکر می کنید؟

سودابه جعفری- مدیر مسؤول
همه ی آدم های دنیا با هم اختلاف نظر دارند و هر اختلاف نظری معنایش طلاق و جدایی نیست. گفتیم که شما اگر با رئیس تان مشکل داشته باشید از او جدا نمی شوید چون به او نیاز دارید. آیا شما به همسرتان نیاز ندارید؟ یا نکند فکر می کنید رئیس کم می شود پیدا کرد یعنی اگر از محل کارتان قهر کنید و بروید، خیلی دیر می توانید یک رئیس دیگر پیدا کنید ولی زن یا شوهر، خر در خروار ریخته و به محض قهر و جدا شدن، همین فردا صبح می توانید یکی دیگر را پیدا کنید. آیا این طور فکر می کنید؟
حالا جواب می دهیم: اولا که زن و شوهر خوب، خیلی کم پیدا می شود و هیچ درصد و مقداری هم نمی شود تعیین کرد که این بنده خدایی که ما پیدا کرده ایم، آدم خوبی باشد، خصوصیاتش با ما بخواند، خل و چل نباشد، کلاس بالا نباشد، خیلی لاکچری از ما نخواهد، به نیازهای انسانی و زناشویی آشنا باشد و هزار تا اما و اگر دیگر. پس قضیه به این سادگی ها نیست و تقریبا می شود گفت همان قدر که پیدا کردن یک رئیس خوب که حقوق خوب بدهد، بد اخلاق نباشد، بیمه را درست رد کند، مرخصی و بیمه بیکاری و بقیه حقوقات قانونی اکی باشد، مشکل است، همان قدر هم پیدا کردن یک شریک زندگی که همه چیزش اکی باشد مشکل و بلکه غیر ممکن است.
پس باید یک مقدار منصفانه و معتدلانه به موضوع نگاه کنیم. ما اگر شوهر یا زن خوبی باشیم، می توانیم زن مان یا شوهرمان را نگه داریم و با او کنار بیاییم. مگر اینکه طرف معتاد باشد، بیمار جنسی باشد، از نظر روانی، مشکل اورژانسی داشته باشد یا خائن واقعی و با مدرک باشد. در این صورت، ما هم طرفدار طلاق هستیم نه اینکه به هر مصیبتی باید کنار این آدم بمانیم.
البته در یک نگاه انسانی و اخلاقی، معتاد و بیمار روانی و بیمار جنسی هم در واقع بیمار هستند و باید درمان شوند و به زندگی ادامه دهند. ولی غالبا مردم حوصله ی رسیدگی به این چیزها را ندارند و ترجیح می دهند طلاق بگیرند تا اینکه کار امداد و درمان گری انجام دهند.
در مورد اینکه چگونه باید اختلافات را حل کنیم مسئله ی اصلی این است که اختلاف مان از چه نوعی است؟ آیا از لحاظ روابط زناشویی اختلاف و مشکل داریم؟ از جهت مداخله ی اطرافیان و خانواده ی طرف در زندگی ما، مشکلاتی هست؟ از اینکه طرف ما عین ما یا آنچه ما می خواهیم نیست ناراحت هستیم؟ از اینکه خیلی اهل هوسرانی و خیانت است در عذاب هستیم؟ طرف دست بزن دارد و خشن است؟ یا موضوع دیگری است.
هر کدام از این اختلافات راه حل های خود را دارد. و ما نظر ریش سفیدی خود را می گوییم و می گذریم. هر کس خواست به گوش بگیرد و امتحان کند، هر کس هم نخواست این شما و این دادگاه. خوش باشید.
اما راه حل برای اختلافات زنا شویی:
معمولا خیلی از آقایان و خانم ها از نظر روابط خصوصی هماهنگ نیستند. یعنی مردان نیازهایی دارند که می خواهند همسرشان این نیازها را برآورده کند اما خانم به دلایل مختلف، مشکلاتی دارد. مثلا اینکه هر زمان که مرد اعلام نیاز می کند، زن حاضر یا قادر به پاسخگویی نیست. مثل زمانی که خانم مثلا دچار مشکل خانمانه است یا درگیری بچه را دارد. یا اینکه یک مشکل خانوادگی و فامیلی دارد و اعصابش خرد است و نمی تواند تن به رابطه بدهد.
خب اینجا چند تا مسئله هست. یکی اینکه مردان یک ویژگی ها و خصایصی دارند که خیلی برای خانم ها محسوس نیست. مثلا اینکه مردان عموما وقتی نیازشان برآورده نشود تا یکی دو روز فقط عکس العمل معمولی دارند یعنی یک قهر خفیف و یک کمی سر و صدا و اخم و تخم. ولی به تدریج که قهر تشدید می شود و از رفع نیاز محروم می مانند، اعصاب شان خرد می شود، رفتارشان تغییرات زیادی می کند و غرغر و خشونت شان افزایش می یابد. و بالاخره در یکی دو هفته یا بیشتر، ممکن است کار به جاهای باریک بکشد و خیلی اوضاع خراب شود. محرومیت جنسی برای آقایان، از نظر شخصیتی، رفتاری، شغلی و اجتماعی، تبعات زیاد دارد و ممکن است حتی در درازمدت، مرد را به مسائل بیرون از خانواده هدایت کند.
در مقابل، خانم ها هم وضعیتی دارند که برای آقایان چندان شناخته شده نیست. مثلا اینکه وقتی یک خانم یک مشکل عاطفی، روانی یا خانوادگی کوچک داشته باشد، یا مثلا از نظر اختلالات قاعدگی مشکلی داشته باشد یا دچار مشکلات بچه ها باشد، کلا از مسائل زناشویی فاصله می گیرد مگر اینکه آقا راهش را بلد باشد و کلی مقدمه چینی و ناز و نوازش و دلجویی کند، تا بلکه خانم راضی به همکاری شود. این، طبیعت خانم است و آن که گفتیم، طبیعت آقا است. می بینید چه تفاوت های عمده ای با هم دارند؟ این ناچاری خلقت است و باید با آن کنار آمد.