گزارشگر: ابوالفضل یغما
اشاره: محتوای این گزارش به لحاظ موضوعی در دو بخش مطرح میشود. بخش اول، مشکلات درمانی جانبازان، عدم وجود آمبولانس و نیز تعهدات و کارکرد بیمه دی است که در این شماره منتشر میشود. بخش دوم مربوط به تعاونی چند منظوره جانبازان و ساختمان قدیمی بنیاد و تأسیس یک درمانگاه ویژه جانبازان و خانوادههای شاهد است که در شمارهی آینده، به سمع و نظر خوانندگان خاتون شرق میرسد.
بیمه دی، متهم ردیف اول مشکلات بهداشت و درمان جانبازان
جانبازان و خانوادههای شاهد نیشابور از نحوه عملکرد بنیاد شهید در توجه به مشکلات آنها و از بیمه دی در خصوص ارائه خدمات مورد تعهد، پرداخت دیون و کسورات پزشکان و مراکز درمانی و پرداخت مبلغ داروهای مورد نیازشان شکایت دارند و میگویند بنیاد شهید نیشابور به وظایف قانونی خود در این زمینه عمل نمیکند.
به گفتهی جانبازان شرکت کننده در گفتگو با خاتون شرق، بیمه دی، هزینههای درمانی آنها را به موقع پرداخت نمیکند و همچنین به خاطر عدم پرداخت مطالبات پزشکان و مراکز درمانی، درمان جانبازان در مراکز درمانی و مطبهای پزشکان را با مشکل مواجه میسازد.
بر اساس قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران، بنیاد شهید موظف است ۱۰۰ درصد هزینههای بهداشت و درمان جانبازان و خانوادههای شاهد را از محل اعتبارات اختصاص یافته به این نهاد تأمین کند.
این قانون بنیاد شهید را موظف میسازد با استفاده از خدمات سازمانهای بیمهگر اعم از پایه، تکمیلی و بیمههای خاص، امکان ارائه خدمات خانوادههای شاهد و ایثارگر را به طور کامل و رایگان تأمین کند.
بیمه دی، تأخیر در پرداختهای جانبازان و مراکز طرف قراردادش را قبول میکند اما میگوید این تأخیر را در سال جاری کاهش داده است.
نماینده بیمه دی در نیشابور به خاتون شرق میگوید: در سالهای گذشته، تأخیر پرداخت مطالبات پزشکان و مراکز درمانی تأخیر بیشتری داشت اما در سال جاری این تأخیر به سه ماه کاهش یافته است.
در حالی که جانبازان میگویند پزشکان به خاطر عدم پرداخت مطالباتشان از سوی بیمهی دی، با این بیمه لغو قرارداد میکنند نماینده بیمه دی معتقد است پزشکان و مراکز درمانی متقاضی عقد قرارداد با بیمه دی هستند ولی بیمه دی امکان قرارداد با آنها را ندارد چون بیشتر از سقف قرارداد بیمهی دی با بنیاد شهید است.
بیمه دی هر سال بر حسب اتفاق برنده میشود!
بیمهی دی، از سال ۹۶ به این سو، هر ساله برندهی مناقصهی خدمات بهداشتی درمانی به ایثارگران و شاهد شده و به گفتهی نماینده بیمهی دی، این برنده شدن مطابق قانون و به خاطر نرخ مناسبتر خدمات این بیمه بوده است.
اما سرپرست سابق بنیاد شهید نیشابور این موضوع را نمیپذیرد و میگوید: مطمئنا ارتباطاتی در میان است و هر ساله این سازمان بیمهگر برنده مناقصه میشود در حالی که بیمههای دیگری هم هستند که خدمات مناسبتر بدهند.
دشتی به کنایه ادامه میدهد: بیمه دی هر سال به طور اتفاقی برنده میشود. به نظر من، برنده شدن این سازمان بیمهگر به خاطر ارتباطات مالی در سطوح بالای بنیاد است و حتما بیمه دی که متعلق به بنیاد شهید است نمیتواند از این لقمه چرب بگذرد.
جانبازانی که مورد گفتگوی خاتون شرق قرار گرفتند دل پر دردی دارند و مشکلات بهداشتی درمانی زیادی را مطرح میکنند و میگویند علی رغم وعده و وعیدهای بنیاد شهید، هیچ مشکلی حل نشده و مشکلات درمانی آنها کماکان باقی است.
پای درد دل جانبازان ۷۰ درصد و قطع نخاعیها
من گزارشگر خاتون شرق در یک غروب پاییزی به سراغ تعدادی از جانبازان ۷۰ درصد و قطع نخاع در سالن ورزشی محقر و کمامکانات آنها رفتم و با آنها به گفتگو نشستم.
یک جانباز ۷۰ درصد قطع نخاعی میگوید: من با اینکه ورزشکار هستم و بارها در استان و کشور مدالآور بوده و حتی در مسابقات بینالمللی هم شرکت داشتهام مع الوصف، مشکلات درمانی زیادی دارم که حاصل ۴۰ سال تحمل رنج و مصیبت قطع نخاع بوده است.
گرمابی که در سال ۶۳ جانباز شده میگوید: من نیمه شب متوجه شدم که مثانهام خونریزی دارد و تقاضای آمبولانس کردم که به مشهد اعزام شوم. چون در نیشابور، مرکز درمانی که بتواند به صورت تخصصی به وضعیت جانبازان رسیدگی کند وجود ندارد. بنیاد گفت که آمبولانس ندارد و اگر آمبولانس طرف قرارداد درمانگاه امام رضا را میخواهید باید فرایند قانونی را طی کنید. اول باید به مرکز درمانی نیشابور اعزام شوید، بعد پزشک معتمد شما را معاینه کند و اگر تشخیص داد اعزام نیاز است میتوانید اعزام بشوید. من گفتم اوضاعم خوب نیست و هر لحظه بدتر میشوم. فشار خونم در حال بالا رفتن است و بالای ۲۰ رفته و ممکن است شرایطم غیر قابل پیشبینی بشود.
اگر به امید شما بودم جنارهام به مشهد میرسید
گرمابی ادامه میدهد: با همهی این اصرارها کسی پاسخگو نبود. کسی که در بنیاد مسؤول بهداشت و درمان است به همسرم گفته بود شما که حق پرستاری میگیرید خودتان مشکل را حل کنید. همسرم به ایشان گفت: من دکتر که نیستم. من ۴۰ سال از این جانباز مراقبت کردهام و حق پرستاری همین چند ساله برقرار شده. از اینها گذشته، من پزشک که نیستم او را معالجه کنم. ایشان نیاز به پزشک و اقدامات درمانی اورژانس دارد.
خلاصه هر طور بود تا صبح صبر کردم ولی باز هم از بنیاد خبری نشد و مجبور شدم با ماشین شخصیام که هیچگونه امکاناتی ندارد به آسایشگاه جانبازان مشهد بروم. فشار خون من ۲۶ بود و هر لحظه ممکن بود به خیل شهدا بپیوندم کما اینکه برخی یاران جانبازم در این سالها شهید شدهاند. بعد از اینکه ما به مشهد رسیدیم و اقدامات درمانی برایم انجام شد، تازه از بنیاد نیشابور تماس گرفتند و گفتند حالا میتوانیم آمبولانس به شما بدهیم. گفتم اگر به امید شما بودم جنازهام به مشهد میرسید.
من حالم بهتر شد و حالا در نیشابور هستم ولی در این مدت، هیچ کس از بنیاد حتی حال مرا هم نپرسیده. حتی جواب تلفنهای ما را نمیدهند. من در این سالها فقط یک بار با آمبولانس به مشهد اعزام شدهام، بقیهی موارد را با ماشین شخصی رفتهام.
دکتر قاضی زاده یک دستگاه آمبولانس مخصوص جانبازان به نیشابور داد
یکی دیگر از جانبازان ۷۰ درصد در مورد آمبولانس بنیاد شهید میگوید: بنیاد شهید یک آمبولانس داشت که خیلی اوراق بود و معمولا هنگام اعزام در بین راه میماند و از آنجا با سواری جانباز را میبردند. ما دیدیم بنیاد کاری نمیکند و جواب ما را هم نمیدهد. میگفتند بودجه نداریم و تعمیرات هم نمی توانیم انجام دهیم.
زاهدینیا ادامه میدهد: ما سالها است که با این مشکل مواجه هستیم و بالاخره سال ۹۷ به اتفاق نماینده نیشابور به تهران رفتیم و ایشان از دکتر قاضی زاده رئیس بنیاد شهید دعوت کرد و ایشان آمد نیشابور. ما رفتیم دیدن ایشان و بعد از کلی صحبت و پیگیری، قانع شد که یک دستگاه آمبولانس به ما بدهد. ما تأکید داشتیم که بنیاد بداند این آمبولانس مخصوص جانبازان نخاعی است که به محض نیاز، بتوانند اعزام شوند.
زاهدینیا در مورد آمبولانس میگوید: آمبولانس فعلی اصلا مال بهداشت و درمان است. مال بنیاد نیست. ما سه سال پیش دستور گرفتهایم که همان آمبولانس خودمان را که با دستور وزیر بهداشت به بنیاد داده شده تا در اختیار جانبازان قرار گیرد تجهیز کنیم ولی بنیاد میگوید بودجه نداریم ما گفتیم خودمان آن را تجهیز میکنیم به شرط اینکه فقط در اختیار جانبازان باشد. وقتی دانشگاه آن را میخواست به بنیاد بدهد صورتجلسهای نوشت و هر چه تجهیزات داخل آن بود همه را برداشت و حتی لاستیکهایش هم فرسوده بود و خودمان عوض کردیم. در حال حاضر این آمبولانس نقش وانت بار را برای بنیاد بازی میکند. این جانبازان نجابت دارند و درد را تحمل میکنند ولی واقعا این دردآور است که وضعیت جانبازانی که جان و زندگی و خانوادهشان را فدای این ملت و کشور کردهاند وضعشان این باشد
ما تا حالا به حرمت شهدا سکوت کردهایم
این جانباز میگوید: اینها قهرمانان ورزشی هستند و علاوه بر خدمتی که در جانبازی و دفاع از کشور داشتهاند افتخارآفرین هم بودهاند. اینها را باید روی سرشان نگه دارند. من به آقایان نوشتم که ما حاضرین این حق پرستاری را به شما بدهیم و شما بیاید یک روز از این جانباز پرستاری کنید. آیا حاضرید؟ همهی همسران اینها دیسک کمر و آرتروز دارند چون مرتبا باید اینها را که بیشتر بدنشان حرکت ندارد جابجا کنند.
یک دیگر از جانبازان میگوید: مشکل درمانی ما آمبولانس است. کل درد دلما این است که کسانی که آمدهاند بنیاد جانباز برایشان معنا ندارد. آنها فرزندان شاهد هستند و به جانبازان اهمیت نمیدهند. میگویند ما فرزند شهید هستیم و این را به رخ ما میکشند. اگر او فرزند شهید نبود که ما آرام نمیگرفتیم ولی به حرمت شهدا نمیرویم. نمیگویند که اینها همسنگران پدران ما بودهاند و باید به آنها خدمت کنیم.
زنده ماندن با فشار خون ۲۶ با چهل سال بیماری، یک معجزه است
صاحبکاری ادامه میدهد: جواب تلفن ما را نمیدهند. ۱۰ روز است گفتهایم بیا مشکل ما را حل کن ولی توجه نمیکنند. ما زنگ زدیم به عنایتی رئیس بنیاد. چند روز است پیگیر هستیم برای آمدن آقای عنایتی که بیاید و با ما دیداری داشت باشد و صحبتهای ما را برای آمبولانس و بیمه دی بشنود، نمیآید نه ایشان نه مسؤولان دیگر نمیآیند. امروز زنگ زدم گفتم نمیآیی. گفتم به خاطر عدم پیگیری شما یکی دیگر از جانبازان نزدیک بود به خیل شهدا بپیوندد. یک مورد این طور بود که جانباز نخاعی را یک همسایه برده بود به کلینیک شخصی و چون افراد آنجا اطلاعاتی نداشتند شهید شد. به خاطر نبود آمبولانس. آقای گرمابی را هم باید شهید زنده حساب کنیم چون زنده ماندن با فشار خون ۲۶ با چهل سال بیماری، یک معجزه است.
او اضافه میکند: گفتم یکی از معاونین شما یک بی حرمتی کرده، به همسر جانباز گفته که مگر پرستاری نمیگیرید چرا این جانباز به این حال بیفتد. به آقای عنایتی گفتم یک فکری به حال معاونت بکن که این رفتارها را نکند. راننده آمبولانس را تهدید میکردند که اگر اتفاقی برای آمبولانس یا جانباز بیفتد تنبیه میشوی.
۱۰ جانباز نخاعی تا حالا شهید شدهاند
یک جانباز دیگر ۷۰ درصد قطع نخاعی میگوید: شما از یک پزشک متخصص داخلی بپرس راجع به مشکلات جانباز نخاعی با چهل سال سابقه بیماری. ببین اصلا چیزی راجع به این میداند؟ ما فقط باید در آسایشگاه جانبازان مشهد که با وضعیت جانبازان آشنایی دارند و مشکلات ما را درک میکنند مورد درمان قرار بگیریم.
وی اضافه میکند: سه استان جانبازانش میروند مشهد، مگر ما غیر از آنها هستیم؟ اگر نمیخواهید برویم مشهد درمانگاه و آسایشگاه مجهز راهاندازی کنید. ۱۰ جانباز نخاعی تا حالا به خاطر همین نبود امکانات، شهید شدهاند. چرا مسؤولان اینقدر بیتفاوت هستند.
سالن ورزشی ما هیچ امکاناتی ندارد
یکی دیگر از جانبازان میگوید: کلیهها، مثانه، رودههام همه دچار مشکل هستند. پیوند کلیه و مثانه دارم، فشار خون و بیماری قلبی دارم. خیلی از ما ماهی یکی دو کیلو دارو مصرف میکنیم. آقای فرماندار همین چند شب پیش آمد اینجا گفت پیگیری میکند. همان موقع با مدیر کل تماس گرفت مدیر کل جواب نداد. گفت حتما از مدیر کل موضوع را پیگیری میکند.
ینگه قلعه که او هم از ورزشکاران مدالآور است میگوید: چهال سال است این پیگیریها میشود ولی نتیجه نداده. خیلی از مسؤولان آمدهاند ولی نتیجهای نگرفتهایم. فقط قول میدهند و میروند.
آنها در باره امکانات ورزشی برای جانبازان میگویند: ما سالن ورزشی داریم که هیچ امکاناتی ندارد. اگر اینها تا حالا زنده ماندهاند به خاطر ورزش است. ولی امکانات ورزشی مورد نیاز اینجا نیست. وسایل بدنسازی و امکانات ورزشهای آمادگی جسمانی در اینجا نیست. فقط یک قند و چای به ما میدهند و بس. آیا ما حق داشتن یک سالن ورزشی نداریم؟ آیا ما حق ورزش نداریم؟
گفتند اگر مسابقات خارج از استان داری یک رویه راکت رایگان میدهیم!
صاحبکاری به طنز و کنایه میگوید: معاونت ورزشی میگوید اگر مسابقات خارج از استان داری، ما یک رویه راکت میدهیم رایگان!! میگوید اگر قدیمیها گرفته اند دیگر نمیدهیم. ما همه مقام کشوری داریم و استانی و دو مورد خارج از کشور داریم. باستانی، تیراندازی، دو میدانی، تنیس روی میز و رشتههای دیگر. ولی امکانات و حمایت نیست.
گرمابی نیز در این زمینه میگوید: من یک کیسه مدال دارم. در انگلیس با اسرائیل مبارزه نکردم. آفریقای جنوبی رفتهایم. الان که سن و سالمان زیاد شده و نیاز به امکانات داریم نیست. ما سالی سه بار اردوی تیم ملی داشتیم. سابقهی طولانی در ورزش داریم.
او در مورد فضا و امکانات ورزشی جانبازان میگوید: این سالن هیچ امکاناتی ندارد. میزهای تنیس فرسوده شده و راکتها کهنه است. در همه رشتهها علاقهمند داریم ولی امکانات نیست. رشتههایی که ما جانبازان بتوانیم انجام دهیم. هر وقت به معاونت فرهنگی میگوییم میگوید بودجه نداریم. سرانه ورزشی معلوم نیست در کجا هزینه میشود.
زاهدینیا ادامه میدهد: در همین کنگرهی شهدا که ما خواستیم جانبازان را ببریم یک دست لباس خواستیم برای اینها گفتند نداریم. در صورتی که چند میلیارد تومان بودجه و کمک گرفتند. خواستیم جانبازان را ببریم آنجا که نماد ایستادگی باشند. با بدبختی رفتیم داخل سالن. جانبازان را ردیف چندم بعد از مسؤولان نشاندند. یک نفر نگفت شما اصلا کی هستید؟ چرا آمدهاید اینجا؟
یکی دیگر از جانبازان که او هم فامیل گرمابی دارد میگوید: اینها میخواهند ما را یک باره نکشند. گفتهاند هر جانبازی را بکشید جایزه میگیرید. ۲۸۰۰ تا جانباز در نیشابور بوده الان ۱۸۰۰ تا مانده، بقیه شهید شدهاند. در نیشابور ۲۶ نخاعی داشته ایم ۱۲ تا شهید شدهاند. جانبازان ۷۰ درصد شهید زندهاند.
فرماندار: این فرایند معیوب باید اصلاح شود
فرماندار نیشابور در گفتگو با خاتون شرق میگوید: فرایند درمانی جانبازان نیشابور باید هر چه سریعتر اصلاح شود.
مهدی دونده میافزاید: در حال حاضر، جانبازان عزیزمان مشکلاتی در زمینهی اعزام به مشهد در شرایط ضروری دارند که گویا مشکل اصلی در نبود آمبولانس مناسب و همچنین فرایند معیوب معاینهی جانباز و تأیید پزشک و نهایتا اعزام میباشد.
وی تصریح میکند: با بررسی که انجام دادیم و در گفتگو با جانبازان ۷۰ درصد که قطع نخاع هستند و شرایط ویژهای دارند مشخص شد که فرایند درخواست آمبولانس و اعزام به مشهد یا مراکز درمانی معتبر و مجهز دیگر، طولانی و معیوب است.
دونده خاطر نشان میکند: در گفتگو با مدیر کل بنیاد شهید و جانبازان استان، از ایشان درخواست کردیم که این فرایند را هر چه زودتر اصلاح کنند تا جانبازان عزیزمان که شهدای زنده محسوب میشوند و درد و رنج بیپایانی را تحمل میکنند بتوانند به راحتی به مشکلات درمانیشان رسیدگی کنند.
وی همچنین یاد آور میشود: با وجود اینکه مدیر کل بنیاد در استان گفت که موضوع را پیگیری و فرایند را اصلاح میکند معهذا موضوع به صورت مکتوب هم به اداره کل بنیاد شهید و جانبازان استان ارسال و بر درخواست جانبازان عزیزمان مبنی بر در اختیار داشتن آمبولانس مجهز و اختصاصی و کوتاه کردن فرایند اعزام تأکید گردید.
مردم و مسؤولان باید قدرشناس جانبازان باشند
فرماندار نیشابور با بیان اینکه عزیزان جانباز، رنجهای زیادی کشیدهاند و سالهای متمادی، درد بیماری را متحمل شدهاند میگوید: برخی از این عزیزان به سنین سالمندی رسیده و مشکلات فیزیکی و جسمی زیادی دارند و باید مورد توجه جدی تمام مسؤولین شهرستان و همچنین مردم قدرشناسمان باشند چون اگر فداکاریها و ایثارگریهای آنان نمیبود امروز ما در امنیت و آسایش نبودیم.
دونده از تلاش این نهاد و سایر سازمانهای دستاندرکار برای راهاندازی یک مرکز درمانی مجهز با کادر پزشکی و درمانی سطح بالا ویژه جانبازان و خانوادههای شاهد در شهرستان خبر میدهد.
وی اضافه میکند: این موضوع با معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید کشور در میان گذاشته شده و ایشان هم تدابیری برای این موضوع اندیشیدهاند که در روزها و هفتههای آینده، مفصل این تصمیمات به اطلاع جانبازان عزیز و خانوادههای معزز شاهد و همچنین مردم نیشابور خواهد رسید.
دشتی: بنیاد شهید اصلا پرسنل بهداشتی ندارد
رئیس سابق بنیاد شهید نیشابور میگوید: آمبولانس مال دانشگاه علوم پزشکی است. ما جانباز را که میبریم مشهد اداره کل گفته حق ندارید چون کادر پرستاری ندارد. بنیاد شهید اصلا پرسنل بهداشتی ندارد. اگر بخش غیر دولتی یا سایر نهادها طرف قرارداد هم باشند خدمات مورد نیاز تخصصی جانبازان را نمیتوانند بدهند. در وضعیت فعلی اگر اتفاقی بین راه بیفتد همه زیر سوال هستند.
دشتی میگوید: قبلا یک دستگاه آمبولانس داشتند که خیلی درب و داغان بود، آن را دادند مشهد در مزایده فروختند. این آمبولانس فعلی را وزارت بهداشت به بنیاد داد تا برای جانبازان تجهیز شود.
معاونت بهداشت و درمان از بنیاد شهید نیشابور حذف شده است
رئیس بنیاد شهید نیشابور میگوید: در گذشته با توجه به ارتباط عاطفی که بین جانبازان و پرسنل بوده روند کار این طور بوده که اگر جانبازان نیاز به پزشک و آسایشگاه و پیگیری بحث درمان در مشهد داشتند، همکاران ما آنها را با ماشینهای سواری انتقال میدادند و برمیگرداندند شهرستان. آمبولانس از طرف بهداشت و درمان به بنیاد اهدا شده. در گذشته و در حال حاضر در اختیار بنیاد است.
عنایتی در این خصوص که آمبولانسی ویژهی جانبازان به بنیاد داده شده باشد اظهار بیاطلاعی میکند.
وی میگوید: من اطلاع ندارم که آمبولانسی ویژه جانبازان از طرف وزیر به اینها داده شده باشد ولی آمبولانس فعلی نیاز به خدمه تخصصی دارد. اگر خدمات نداشته باشد با مشکل مواجه است. در گذشته در چارت بنیاد پزشک دیده شده بود، اما در حال حاضر، معاونت بهداشت از بنیاد شهید نیشابور و برخی شهرستانهای دیگر حذف شده و بدنبال احیای آن هستیم. درخواست کرده ایم از نمایندگان و فرماندار که این پست احیا شود. که بتوانیم از این طریق پیگیریهای لازم را داشته باشیم.
وی در مورد راننده و تجهیزات آمبولانس میگوید: راننده هم با توجه به اینکه اکثر ادارات کمبود دارند ما هم ۲۰ نیرو کم داریم بنا بر این افراد چند کار انجام میدهند. ما الان دو تا پژو داریم یک سمند. با توجه به اینکه وقتی جانبازان نیاز داشتند کدامیک در دسترس بود با همان خودرو جانباز را انتقال میدادند. دستور جدید آمده که یکی از خودروها را باید بدهید به استان. عملا ما با این همه جمعیت هدف، فقط دو تا خودرو سواری داریم.
قرار است فرایند اعزام را اصلاح کنیم
رئیس بنیاد شهید میگوید: اگر این خودرو را هم بگیرند عملا ما حتی در برنامههای خودمان هم مشکل داریم چه برسد به مشکلات جانبازان. متأسفانه مرکزتخصصی بهداشت و درمان در شهرستان نداریم. تلاش کردیم با همکاری درمانگاه امام رضا، آمبولانس را قرارداد ببندیم و آن را تجهیز کردند چون آمبولانس خودمان شرایط لازم را ندارد آن را در سطح شهرستان استفاده میکنیم. اما این آمبولانس مستعمل است. اصلا شرایط رفتن به استان را ندارد. حتی به عنوان آمبولانس قابل ا ستفاه نیست.
وی تأکید میکند: حالا با بیمه دی هم صحبت کردیم که در خصوص جانبازان ۷۰ درصد این فرایند طولانی اعزام که نیاز به تأیید پزشک معتمد و تعیین درجهی اورژانسی دارد نباشد یعنی اول خدمات داده شود بعد از اینکه مراجعه کردند برویم برای فرایند اداری.
عنایتی یادآور میشود: اعلام کردیم که در خصوص جانبازان اورژانسی مثل سایر افراد تماس بگیرند با اورژانس ۱۱۵ که به محل بیاید که خدمات اولیه انجام شود و اگر نیاز به انتقال بود به بیمارستان منتقل و اگر اعزام لازم بود در حین این مراحل آمبولانس مرکز امام رضا را هماهنگ کنیم.
رئیس ینیاد شهید نیشابور با بیان اینکه ما قادر نیستیم برای تک تک جمعیت هدف، مراجعهی حضوری داشته باشیم میگوید: جامعه هدف ما بزرگ است. ۴۰ هزار نفر جامعه هدف داریم، آمار خانواده شاهد ۱۸۰۰ پرونده داریم و ۶ هزار جانباز را پوشش میدهیم.
خانوادههای شاهد مثل جانبازان مشکلات زیادی دارند
وی تأکید میکند: تنها جانبازان نیستند. در حوزه والدین شهدا مشکلات بیشتری داریم که وابسته به تخت هستند و مشکلات زیادی دارند. ما حتی جانباز ۵ درصد داریم که وابسته به تخت است و خدمات ضروری نیاز دارد. اولویت این است که کارشناسی ما به معاونت بهداشت و درمان ارتقا پیدا کند.
عنایتی در باره اعزام ضروری جانبازان میگوید: من کارمندم را میفرستم ولی این قانونی نیست و اگر اتفاقی بیفتد ما مسؤولیت داریم. ما به دنبال این هستیم که خدمات در سیکل قانونی طی شود. بارها گفته ایم شما تاکسی بگیرید درب منزل که شما را ببرد مشهد و بیاورد. گفتند راحت نیستیم. نیروی ما نیروی بهداشت و درمان نیست ولی چون با کار جانبازان آشناست انجام میدهد.
وی در مورد خدمات بیمه دی نیز میگوید: من خودم عضو جامعه هدف هستم و از بیمه دی خدمات میگیرم. خدمات این شرکت بیمهگر روز به روز دارد بهتر میشود. یک زمان ماهها طول میکشید که داروخانه پول نمیگرفت، الان این زمان به دو ماه رسیده. در بحث داروها جلسه ای با خانم دکتر دستجردی معاون درمان دانشگاه داشتیم قرار شد یک سری داروها برای جانبازان مثل مکملها تحت پوشش قرار گیرد. اینها اگر داروی تقویتی نخورند دچار مشکل میشوند. قرار شد دانشگاه این موارد را پوشش بدهد.
عنایتی در مورد آمبولانس نیز میگوید: آمبولانس هست اما پولی برای تجهیز آن نداریم اگر بنیاد بودجه بدهد تعمیر میکنیم و تجهیز میشود ولی از نظر پرسنل بهداشتی، باید با مجموعههای دیگر قرارداد ببندیم چون اصلا پرسنل درمانی نداریم.