سعید صفارائی – خبرنگار
یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک مدیر ارشد، انتخاب مشاوران شایسته و آگاه است. فرمانداران، که در رأس مدیریت اجرایی شهرستانها قرار دارند، برای اجرای برنامههای کلان، ناگزیر از بهرهگیری از مشاوران و کارشناسان متخصص در حوزههای مختلف هستند. اما پرسش اساسی این است که آیا انتخاب این مشاوران بر مبنای شایستگی و تخصص صورت میگیرد، یا تحت تأثیر روابط شخصی و منافع سیاسی؟
مشاوران یا حلقه نزدیکان؟
در یک ساختار مدیریتی سالم، مشاوران باید افرادی دارای دانش، تجربه و بینش راهبردی باشند. آنان باید بتوانند با تحلیلهای دقیق، دیدگاههای کارشناسی و شناخت واقعی از نیازهای شهرستان، به فرماندار در اتخاذ تصمیمات صحیح کمک کنند. اما در بسیاری از موارد، انتخاب مشاوران نه بر اساس شایستگی، بلکه بر مبنای روابط شخصی، نزدیکی به جناحهای سیاسی یا بدهبستانهای پشت پرده انجام میشود. نتیجه چنین گزینشی، حضور افرادی در حلقه مشاوران است که بیش از آنکه دغدغه پیشرفت و توسعه شهرستان را داشته باشند، به دنبال حفظ موقعیت شخصی خود هستند.
مشاوران ناکارآمد؛ هزینههای پنهان برای مردم
انتخاب مشاوران ناکارآمد پیامدهای گستردهای دارد که مستقیماً بر زندگی مردم تأثیر میگذارد. نخستین آسیب، اتخاذ تصمیمات اشتباه و سیاستگذاریهای نادرست است. فرمانداری که بر اساس مشاورههای سطحی و غیرکارشناسی تصمیمگیری میکند، بهجای حل مشکلات، بر چالشهای موجود میافزاید. سیاستهای اقتصادی نامناسب، پروژههای عمرانی ناکارآمد، مدیریت شهری ضعیف و تخصیص نادرست منابع، همگی از نتایج توصیههای نادرست مشاورانی است که تنها به تأمین منافع شخصی یا سیاسی خود فکر میکنند.
علاوه بر این، حضور چنین افرادی باعث هدررفت منابع مالی و انسانی میشود. در حالی که مشاوران کارآمد میتوانند مسیرهای توسعه را تسهیل کنند، مشاوران نادرست نهتنها مانعی در این مسیر هستند، بلکه منابع شهرستان را به بیراهه هدایت میکنند. این روند در نهایت موجب نارضایتی عمومی، کاهش اعتماد مردم به مدیریت اجرایی و تشدید بحرانهای شهری میشود.
برای جلوگیری از این معضل، ضروری است که فرمانداران در انتخاب مشاوران خود، معیارهایی شفاف و مشخص داشته باشند. معیارهایی همچون تخصص، سابقه اجرایی موفق، استقلال فکری و عدم وابستگی به گروههای ذینفع، باید در گزینش مشاوران لحاظ شود. علاوه بر این، لازم است سازوکاری برای نظارت بر عملکرد مشاوران و ارزیابی تأثیر مشاورههای آنان بر سیاستگذاریهای شهرستان ایجاد شود.
مشاوران فرماندار باید بیش از هر چیز، صداقت، تعهد و مسئولیتپذیری داشته باشند. آنان نباید صرفاً نقش تأییدکننده تصمیمات فرماندار را ایفا کنند، بلکه باید با نگاه نقادانه و تحلیلهای علمی، مسیر درست را نشان دهند. فرمانداران نیز باید به جای محصور شدن در حلقهای از نزدیکان، به دیدگاههای مختلف توجه کنند و تصمیمات خود را بر مبنای دانش و آگاهی اتخاذ کنند.
فرماندارانی که مشاوران خود را بر اساس روابط شخصی و منافع سیاسی انتخاب میکنند، نهتنها به توسعه شهرستان کمکی نمیکنند، بلکه در درازمدت، به اعتماد عمومی لطمه میزنند. مشاوران نادرست، بهجای ارائه راهکارهای مفید، مدیریت اجرایی را به بیراهه میبرند و زمینهساز تصمیمات نادرست میشوند. از این رو، انتخاب مشاوران شایسته و مستقل، نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت مدیریتی است. مشاوران باید بازوان فکری فرماندار باشند، نه سایههایی که فقط برای حفظ موقعیت خود، سیاستهای نادرست را تأیید میکنند.