با محور قرار دادن شعر و جهان شاعری و فاصله گرفتن از محتواهای ِسبک، باید برای مخاطب امروز اثری درخور رشد فکری وی ارائه کرد. تک نگاری ها و گزارش های چنین و چنان نمی تواند کمک حال مخاطب اندیشمند باشد. مخاطبی که دارد درد می کشد از نفهمیدن ها و ندانستن ها با هر محصول کم مایه و معمولی واکنش نشان داده یا به خود می آید یا از خود بی خود می شود. ادراک اولیه بشر به عنوان خمیر مایه اندیشمندانه باید در اختیار مخاطب باشد تا شاعر بتواند با پازل کردن آن ها یک کلیت متناسب را بسازد.
نکته ی مهم این است که همان گونه که شاعر نمی تواند برای بیماری های فیزیکی نسخه بپیچد درباره روح آزرده ی انسان امروز تنها فعالین فرهنگی هستند که به گفته ی داریوش شایگان که می گوید : « من همواره سعی کردهام در گسل میان فرهنگها حرکت و جستجو کنم.» بگردیم و ببینیم آیا همه آن چه که لازمه ی ایجاد نوعی عملکرد ادیبانه باشد را در حال اجرا هستیم یا نه؟ هر روز و هفته در فضاهای مجازی و حقیقی تولید محتوا می شود و هر شخص شاعر یا نویسنده فارغ از بازنگری ها اثر خود را تکثیر می کند و در نهایت معلوم نیست ای کاروان بی کاروان سالار به کجا می رسد و یا می رود.
چندی است که فیلمی پخش شده است از شاعری به نام قاسم آهنین جان که عنوانش را نهاده اند شرایط زندگی هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه). لازم دانستم درباره «جهان شاعری» که خوشبختانه به همین نام نیز کتابی نگاشته ام برای تان فرازهایی از آن را بازگو نمایم. شاعر و آن کسی که با کلمه به شکل متعالی ارتباط برقرار نماید دیگر نگران این نیست که زندگی و معیشتاش چگونه است. چرا که به واسطه ی همین درک بیشتر در آستانه خیر و برکت کائناتی قرار می گیرد. و به نوعی سخن می گوید که دیگران جسارت و شهامت عنوان کردنش را ندارند یا لااقل دلشان می خواهد با چنین نگاه و عینکی به هستی نگاه کنند. شاعر با شرف و شعور زنده است البته در خود اثر می توان معترض باشد عارف باشد یا خاموش. انتخاب با وی است و این شاعر گیلانی بر فراز اراده خود زنده است و در سکوتی بزرگوارانه در حال تماشای حیات است.
با همین رفتارهای نامشخص است که به اساس کار شاعری در این سال ها اثرات جبران ناپذیری وارد شده است. شاعرانی که در حد خیابان محل سکونت خود شاعر نیستند با نگاهی زاویه دار معلوم نیست کدام فیگور خاص نداشته ی خود را با کلاه و عصای جوانی به نمایش می گذارند. اصلاً درست نیست که یک سرزمین بیشتر از مخاطبانش، فعال ِفرهنگی داشته باشد. چرا که در چنین حالتی باید به آن فرهنگ و سرزمین شک کرد. خودمانی تر این که کار ادبی کردن و شناسنامه ی ادبی یک سرزمین را آماج خواسته ها و کارهای ناقص خود کردن به نوعی خودزنی محسوب می شود.
- نویسنده : مسعوداصغرنژادبلوچی
- منبع خبر : خاتون شرق