دکتر مهدیه بوستانی، متولد ۱۳۶۰ شهرستان نیشابور، لیسانس آموزش زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد مشهد؛ فوقلیسانس ادبیات زبان انگلیسی از دانشگاه عثمانیه، شهر حیدرآباد، کشور هندوستان و دارای دکترای ادبیات زبان انگلیسی، شهر بنارس، کشور هندوستان؛ ایشان دارنده ۱۰ مقاله بینالمللی و نویسنده دو کتاب هستند با ایشان گفتوگویی انجام دادهایم که تقدیم حضورتان میشود:
حوزه مطالعاتی شما با توجه به رشته تحصیلی بیشتر معطوف به کدام قسمت از ادبیات میباشد؟
به طور کل ادبیات زبان انگلیسی برای من جذابیت ویژهای دارد. در بین شاخههای مختلف ادبیات زبان انگلیسی بنده در حوزه ادبیات تطبیقی بیشتر فعالیت دارم و پایاننامه دکترای من هم ادبیات تطبیقی میباشد. (مطالعه تطبیقی اشعار مولانا و ویتمن از منظر عرفان)
کمی در رابطه با ادبیات تطبیقی و حوزه خاص مطالعاتی در این باره برای ما بفرمایید:
ادبیات تطبیقی به مطالعه ادبی کشورها فرهنگها و تعامل بین ادبیات ملتها میپردازد. این ادبیات طوری طراحیشده است که به بررسی و تجزیهوتحلیل شباهتها و تفاوتهای زبانها و ملیتهای مختلف میپردازد. به بیان دیگر میتوان گفت تأثیر ادبیات ملتها را بیان میکند. برای مثال بنده در پایاننامه دکترا تأثیر عرفان و مخصوصاً تأثیر اشعار مولانا را در اشعار والت ویتمن بررسی نمودهام.
در رابطه باکارهای انجامشده در حوزه کاریتان برای ما بفرمائید؟
ترجمه اشعاری از مولانا از دیوان شمس، جلد اول که در سایت Smashwords چاپشده است بهصورت نسخه الکترونیکی و تفسیر داستان پیرمرد و دریا از ارنست همینگوی که این هم بهصورت نسخه الکترونیکی در همان سایت قرارگرفته است. مقالات متعددی در مورد جنبههای مختلف شخصیت مولانا نیز کارکردهام که بینالمللی چاپشده است و مقالهای تحت عنوان مقایسه تطبیقی خسرو و شیرین و رومئو و ژولیت شکسپیر؛ همچنین مقالاتی در مورد جنبههای عرفانی اشعار والت ویتمن نیز نوشتهام. ازآنجاییکه من علاقه فوقالعادهای به مقایسه ادبیات جهان دارم و مخصوصاً ادبیات پارسی و مقایسه آن با ادبیات انگلیسی جذابیت زیادی برای من دارد به سراغ شاخه ادبیات تطبیقی که زیرمجموعه ادبیات انگلیسی هست رفتم. در این مورد عرفان را انتخاب کردم چون ازنظر من دنیای امروزه خیلی به سمت مادیگرایی رفته و کمبود عرفان یا کمبود جنبه معنوی در این دنیا کاملاً مشهود است.
در دایره عرفان به نظر بنده کشوری به زیبایی ایران در این جنبه وجود ندارد چون شاعران زیادی از کشور عزیزمان در این زمینه فعالیت کردهاند و سرآمد این شاعران کسی نیست جز بلبل خوشالحان ادبیات پارسی، حضرت مولانا. از کودکی خیلی علاقه زیادی به شعر و شاعری داشتم و حقیقتاً همیشه آرزو داشتم که بتوانم شاعران ایرانی را به دنیا معرفی کنم چون ایران واقعاً در این زمینه سرآمد است. بعد از جستجوی فراوان در ادبیات انگلیسی والت ویتمن آمریکایی به نظرم درست آمد. اگرچه اینجا بهروشنی میتوانم بگویم که هیچ شاعری را در دنیا من حتی ذرهای نمیتوانم کنار مولانا قرار بدهم؛ اما خوب ازنظر من اشعار والت ویتمن هم جذابیت خاص خودش را دارد.
سعی کردم تا این دو شاعر را از جنبه عرفان مقایسه کنم و این کار بسیار سخت بود برای من. ازآنجاییکه هم باید با عرفان آشنایی پیدا میکردم، هم ادبیات پارسی و هم ادبیات انگلیسی. مدت ۵ سال کامل روی این پایاننامه کارکردم اما میتوانم بگویم زیباترین لحظههای زندگیام را در آن مدت گذراندم، چراکه واقعاً عشق به اشعار مولانا اجازه نمیداد خسته بشوم.
با موفقیت کامل پایاننامه خود را دفاع کردم و غرور زیبایی داشتم زمانی که داشتم شاعران گرانقدر کشورم را در هندوستان معرفی میکردم. در همان زمان نوشتن پایاننامه دستبهقلم شدم برای مقالات. محور مقالاتم را بیشتر مولانا و جنبههای فکری ایشان شامل میشود. در همان مقالات هم سعی کردم عظمت ادبیات پارسی را نشان بدهم.
تا اینکه مدت تحصیل تمام شد و به ایران برگشتم و در ایران به تحقیقاتم ادامه دادم. شروع کردم به ترجمه اشعار دیوان شمس مولانا و جلد اول چاپ شد. از میان دیگر نویسندگان علاقه شدیدی به همینگوی دارم. لذا نقد و تفسیری به داستان پیرمرد و دریا زدم و آنهم چاپ شد.
هماکنون کمی ذهنم رو مشغول شاعر گرانقدر و عزیز کشورمان حکیم فردوسی کردم و سعی میکنم بهزودی کتابی در مورد مقایسه یکی از اشعار فردوسی و شکسپیر چاپ کنم.
در رابطه با چاپ اشعار و آثار از زبان فارسی به انگلیسی و برعکس برای ما بیشتر توضیح بدهید:
از زمانی که تصمیم به ترجمه اشعار مولانا گرفتم به جرأت میتوانم بگویم بهقدری شاعران عزیز کشور ما توانمند و قوی میسرایند که زبان انگلیسی قادر به بیان کامل زیبایی اشعار این شاعران نیست خصوصاً اشعار زیبای مولانای عزیز و دوستداشتنی. در زمان ترجمه خصوصاً در وادی شعر کاملاً به بزرگی و عظمت ادبیات پارسی پی میبریم. فعالیت بنده بیشتر درزمینهٔ ترجمه فارسی به انگلیسی بوده است و درزمینهٔ شعر. ازآنجاکه شعر پارسی فوقالعاده قوی و پر مضمون است واقعاً دشواریهای خاص خودش را داراست.
آنچه درزمینهٔ ادبیات آنهم در راستای مواردی که شما درباره آن مطالعه میفرمایید بیشتر میتواند در روزگار معاصر کارآمدی اجتماعی و فرهنگی داشته باشد کدام است؟
ازآنجاکه متأسفانه در روزگاری داریم به سر میبریم که انسانیت تحتالشعاع مادیات قرارگرفته و انسانها در حال حاضر با میزان داراییشان مورد قضاوت قرار میگیرند، به نظر من جلوه معنویات را باید پررنگ کنیم و این تنها و تنها با سوق دادن جامعه به سمتوسوی عرفان حاصل میشود؛ و این نهتنها مشکل ایران بلکه مشکل دنیاست؛ زیرا تنها چیزی که فوقالعاده نظر بنده را بعد از دفاع جلب کرده بود این بود که تمام اساتید آنجا اذعان میکردند که دنیا کمبود این مسأله را خیلی زیاد دارد تجربه میکند و اگر این موضوع را پررنگ کنیم خصوصاً در نسل جوان، خیلی از معضلات حل خواهد شد. حرکتهای فرهنگی زیادی میتوان انجام داد که اثر خودش را روی جامعه امروزی داشته باشد
و مسأله خیلی جالب در این مورد آشنایی نسل جدید باخدا آنهم با دیدگاه جالب عرفانی است؛ که عرفان، خداوند را دوست بسیار نزدیک بشر معرفی میکند که حتی اشعار این دو بزرگوار نمایانگر این مسأله هست
اخیراً برای بار دوم از خانم نهال تجدد کتابی منتشرشده است به نام ملک گرسنه درباره آن مطلع هستید؟
بسیار هم عالی. متأسفانه مطالعه نکردهام و اطلاعی ندارم. بنده بیشتر کتابهای زباناصلی و نویسندگان خارجی رو مطالعه کردم. کتابهای ویلیام چیتیک، امرسون، تورِیو خانم شیمل…
درباره این کتابها برای ما توضیح بفرمایید البته برخی از این کتب به زبان فارسی نیز ترجمهشده است.
از اون جایی که بنده ملزم به انگلیسی صحبت کردن بودم در کشور هندوستان لذا کلاً سرچ در مورد ترجمه کتابها نداشتم و از ابتدا سراغ منبع اصلی رفتم و سعی میکردم که کامل متوجه بشم
از اونجایی که کار من در مورد عرفان بود و خوب باید در مورد عرفان اطلاعات کافی کسب میکردم بنده در ابتدا به دنبال افرادی وارد در وادی عرفان رفتم و سعی کردم ایمیل آنها را پیداکرده و از طریق ایمیل از آنها راهنمایی بخواهم؛ و این را میتوانم صادقانه بگویم که این بزرگان همشون با تواضع خاصی جواب ایمیل بنده را سریعاً دادند و خیلی کامل بنده را راهنمایی کردند؛ مثلاً آقای دکتر چیتیک، آقای دکتر مهدی امین رضوی، آقای دکتر لئونارد لویزون
اولین کتابی که بسیار در این زمینه بنده را کمک کرد کتابی به نام Sufism: A Beginner Guide بود نوشته آقای دکتر چیتیک که کاملاً وادی عرفان، رابطه آن با صوفی و تمام عناصر مهم در عرفان را به بنده کاملاً معرفی کرد.
کتاب بعدی به نام the Sufi doctrine of Rumi نوشته آقای دکتر چیتیک که بسیار به زیبایی رابطه Sufism and Islam، طبیعت انسان، واژه انسان کامل، یکی شدن با حضرت حقتعالی و ارتباط این واژگان را با مولانا توضیح کامل میدهد.
و کتابهای خانم شیمل که میتوان گفت واقعاً زیباترین بیان رو در مورد ادبیات پارسی بیان میکند. این خانم اصالتاً آلمانی و تحقیقات زیادی در مورد ادبیات پارسی انجام داده است. خصوصاً در مورد شعر پارسی، تمام عناصر مربوط به شعر پارسی را بیان کرده و به زیبایی تمام توضیح داده است.
یکی از کتابهای ارزشمند ایشان به نام As Through A Veil در تعریف اشعار عرفانی در اسلام میباشد. در این کتاب ایشان کاملاً به بیان پیدایش اشعار عرفانی در اسلام پرداخته و بعد از توضیح آن در مورد ارتباط اشعار مولانا و عشق توضیح داده است. کتابهای ایشان بهقدری زیباست که بنده احساس میکنم اگر هر کتاب چندین بار خوانده شود بازهم نکته جدیدی پیدا میشود که برای انسان قابلتأمل میباشد.
کتاب دیگری از ایشان به نام Mystical Dimension of Islam کتابی بسیار زیبا در مورد عرفان، صحبت در مورد منصور حلاج، چگونگی به وجود آمد عرفان و واژه صوفی، در مورد مولانا، در مورد عطار و واژه سیمرغ و سفر پرندگان در مسیر میباشد. زیبایی این کتاب به حدی است که هر انسانی را مجذوب و شیفته خود میکند.
و اما زیباترین کتاب ایشان از نظر بنده که هنوز بنده در زمانهای بیکاری خود این کتاب را مطالعه میکنم، کتابی تحت عنوان The Triumphal Sun میباشد. کتابی در مورد زندگی حضرت مولانا و معرفی آثار ایشان که به زیبایی به تصویر کشیده شده است. این کتاب به زیبایی تصاویری که مولانا در اشعار خود استفاده کرده بیان نموده و دلیل هر کدام را توضیح داده. در بخشی به معرفی افکار مولانا میپردازد با معرفی بعضی از اشعار ایشان؛ و در انتها به معرفی حضرت مولانا و تأثیر این شاعر گرانقدر در شرق و غرب میپردازد.
و اما ارزش این بزرگواران به هیچکس پوشیده نیست. تمامی این اساتید بهقدری با بزرگواری و متانت پاسخ ایمیلهای بنده را میدادند که میتوان گفت من نهتنها راجع به پایاننامه، بلکه درس زندگی کردن، متانت و تواضع را به زیبایی از تمامی این اساتید آموختم. این کتابها بسیار به من کمک کرد تا فلسفه اسلام را بهخوبی بشناسم تا بتوانم وارد وادی عرفان شوم.
و اما جناب آقای دکتر مهدی امین رضوی نیز در این وادی کمک زیادی به من کردند. کتاب ارزشمند ایشان تحت عنوان Sufism and American literary masters در مقایسه اشعار مولانا و والت ویتمن کمک فراوانی کرد. کتاب ایشان رابطه بعضی از شعرای انگلیسیزبان و شعرای پارسی را در وادی عرفان موردبحث قرار میدهد. کتاب شامل چندین مقاله نگارش شده توسط چندین نویسنده بزرگ میباشد که توسط جناب آقای دکتر امین رضوی گردآوریشده. مخصوصاً بخش رابطه امرسون و اشعار پارسی خصوصاً عرفانی بسیار قابلتأمل بود. ازآنجاییکه آقای امرسون پدر مکتب transcendentalism و والت ویتمن همیشه تحت تأثیر آقای امرسون بود لذا میشد رد پای عرفان را در اشعار والت ویتمن هم پیدا کرد.
در دوران دکترا برای پایاننامه کتابهای فراوانی مطالعه کردهام که شاید تعداد آنها از ۱۵۰ تا هم بگذرد که نمیتوان تکتک را نام برد. بهاختصار تعدادی را خدمت شما معرفی کردم
در رابطه با عنصر خیال در ادبیات امروز کمی برای ما بفرمائید
عنصر خیال زبانی است که توسط شاعران، رمان نویسان و نویسندگان دیگر برای ایجاد تصاویر در ذهن خواننده استفاده میشود. تصاویر شامل زبان مجازی و استعارهای برای بهبود تجربه خواننده از طریق حواس او هستند. هدف از این عناصر خیال، ایجاد نمودن تصاویر ذهنی از هر آنچه مدنظر نویسنده است میباشد. از طریق این عنصر خیال، نویسنده قادر هست که عقاید خودش رو به ذهن خواننده انتقال بدهد. این عنصر خیال بیشتر در شعر خودش را نشان میدهد. در شعر حالتی از تصویرسازی میباشد که قاعدتاً از موضوعات اساسی در حوزه زیباییشناسی شعر است. زمانی که بهعنوان یک خواننده یک شعر، آن را موردبررسی قرار میدهیم متوجه میشویم که این عنصر خیال بهوضوح این امکان را میدهد تا در مواردی حتی بتوانیم با شاعر همدردی کنیم. به نظر بنده، عنصر خیال قلب ادبیات است که به خواننده این اجازه را میدهد تا به زیبایی در آن تکه ادبی بهراحتی با نویسنده ارتباط برقرار کند.
به عقیده من عناصر خیالی که در هر دوره در آثار ادبی مشاهده میشود بازتاب سبک معینی از همان دوره است که شاعران و نویسندگان تجربه کردهاند؛ اما موردی که بهطورقطع میشود مشاهده کرد این است که مخصوصاً در وادی شعر، شاعران به تصاویر با تخیل فراوان علاقهمند هستند؛ و قاعدتاً این عناصر خیال از گذشته تا اکنون دستخوش تمام تحولات فرهنگی، سیاسی، … جوامع مختلف قرارگرفتهاند.
یعنی این عنصر که از نظر شما قلب ادبیات محسوب میشود دچار چالش شده است یا بر اساس بحرانهای دوران مختلف از قوت و ضعف آن کاسته شده؟
نه منظور بنده این است که خوب همیشه شاعران و نویسندگان در تمام دنیا زبان گویای مردم آن مملکت هستند و وظیفه نشان دادن مشکلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… زمانه خود را بر عهده دارند؛ بنابراین این عنصر هم که مهمترین رکن ادبیات به شمار میرود برای بیان همین موضوعات در زمانه خاص خود استفاده میشود. نویسندگان به نظر بنده این وظیفه را به عهدهدارند که با زبان این عنصر در زمانه خاص خودش به کمک جامعه بیایند با بیان زیبای ادبی
عنصر اصلی نوشتن در حوزه عرفان به نظر شما چیست؟
شما سؤال در مورد عنصر اصلی نوشتن در حوزه عرفان داشتید. این را باید عرض کنم خدمتتان که من برای عرفان همیشه مثلثی را در ذهنم ترسیم میکنم که تک زاویه مثلث تشکیلشده از عنصر وحدت و دو زاویه دیگر آن را فنا و بقا تشکیل میدهند؛ و آری تمام صحبتهای عرفانی را میتوان دررسیدن به تک عنصر وحدت خلاصه کرد. نهایت سیر و سلوک یک عارف برای رسیدن به واژه وحدت است؛ و اما برای رسیدن به این واژه، عارف باید از فنا و بقا گذر کرده تا به واژه وحدت برسد. فنا همان فانی شدن انسان است که باید خویشتن خویش را نابود کرده تا بتواند به خویشتن حقیقی دست یابد که آن چیزی نیست جز ذات اقدس الهی. در اینجاست که انسان به هر چه مینگرد ذات اقدس الهی را میبیند. در اینجا غرق شدن در دریای هستی مدنظر است و اما بقا: صفت عشق و عاشق، صفت دل است. عشق خدمت به حضرت دوست. منظور دیدن ذات اقدس الهی در هر زمان و مکان. جایگاهی که انسان در آن شاد و خرم است. نوعی ابدیت و جاودانگی است
بهعنوان حرف پایانی و با امید به اینکه بتوانیم در آینده نزدیک از یادداشتها و نکات ارزشمند شما در سایت خاتون شرق بهره بیشتر ببری اگر مطلبی هست در خدمتم
بینهایت سپاس بابت زمانی که در اختیار بنده گذاشتید و بسیار مفتخر هستم که توانستم صحبتی هرچند اندک در خدمت مجموعه عزیز خاتون شرق باشم. در اینجا سه نکته را میخواهم یادآور شوم:
در ابتدا سپاس یزدان پاک را که در تمام طول دوران تحصیل بنده در کشور هندوستان باوجود دوری از خانواده همیشه در کنار من بود. خداوند بزرگ هیچگاه اجازه نداد که من در تمام طول آن مدت احساس بیپناهی داشته باشم.
در مرحله دوم دستان پرمهر و محبت والدینم را میبوسم که مانند کوهی استوار همیشه حامی من بودهاند و هستند که به جرأت بیان میکنم که باوجود پرمهر آنهاست که میتوانم پیشرفت کنم.
و در مرحله سوم خاطرات زیبایی برای من در کشور هندوستان و بودن در کنار مردمی آرام و مهربان رقم خورد که هیچگاه فراموش نمیکنم. تدریس در دانشگاههای خوب کشور هندوستان و برخورداری از اساتید بسیار خوب کهبرگ زرینی را در کارنامه زندگی من رقم زد.
در انتها آرزوی سلامتی و پایداری برای مجموعه خوب خاتون شرق را دارم و امید اینکه افتخار بودن در کنار شما را داشته باشم. در پناه یزدان پاک شاد باشید.
- نویسنده : مسعوداصغرنژادبلوچی
- منبع خبر : خاتون شرق