این ماجرای تکان دهنده سوم تیر سال ۹۶ زمانی در مشهد لو رفت که زنی هراسان دختر ۱۴ ساله بارداری را به بیمارستان دکتر شریعتی در انتهای بولوار وکیل آباد مشهد رساند. دختر نوجوان حال مناسبی نداشت و از شدت درد به خود می پیچید.

کادر درمانی بیمارستان بلافاصله وارد عمل شدند و با انجام آزمایش و معاینات پزشکی دریافتند که هنگام وضع حمل دخترک رسیده است و او باید به اتاق مراقبت های ویژه برود. تکاپوها برای شناسایی شوهر «آیدا» در مرکز درمانی آغاز شد تا او اجازه انجام عمل جراحی در صورت نیاز پزشکی را بدهد اما جست و جوها بی فایده بود و خبری از شوهر دختر ۱۴ ساله نبود تا این که «آیدا» راز هولناکی را فاش کرد.

او به کادر درمانی بیمارستان گفت: ازدواج نکرده و شوهری ندارد!! پرستاران درحالی حیرت زده به دخترک می نگریستند که سوالات زیادی برایشان بی پاسخ مانده بود! «آیدا» که با اقدامات اولیه درمانی کمی آرام تر شده بود، اشک ریزان قصه تلخی را بازگو کرد. او گفت: پنج سال بیشتر نداشتم که پدرم مرا به خواهرش سپرد تا سرپرستی ام را به عهده بگیرد اما چندین ماه قبل شوهرعمه ام که مردی پیر است روزی در منزل دست و پا و دهانم را بست و مرا مورد تجاوز قرار داد. من از ترس جیغ می کشیدم و گریه می کردم اما هیچ کس به دادم نمی رسید چون من و شوهر عمه ام در خانه تنها بودیم. بعد از این ماجرا او مرا تهدید کرد که نباید به کسی چیزی بگویم! من هم که خیلی ترسیده بودم با این کابوس وحشتناک زندگی می کردم و دم برنمی آوردم تا این که امروز دیگر نتوانستم شدت درد را تحمل کنم و به ناچار موضوع را به عمه ام گفتم و …

با توجه به اظهارات تکان دهنده دختر نوجوان، بلافاصله یکی از اعضای کادر درمانی، موضوع را به پلیس گزارش داد و بدین ترتیب پرونده ای قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه و شاندیز تشکیل شد. با توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده ، دادستان عمومی و انقلاب طرقبه به عنوان مدعی العموم وارد ماجرا شد و دستورات ویژه ای را برای شناسایی و دستگیری «م- ن» (شوهر عمه دختر نوجوان) صادر کرد. به دنبال اجرای دستور قضایی، گروه زبده ای از کارآگاهان پلیس آگاهی به ردزنی پیرمرد ۶۷ ساله پرداختند و او را تحویل مراجع قضایی دادند.

با تکمیل تحقیقات در دادسرا، این پرونده ویژه به شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و با حساسیت خاصی توسط قاضی اسماعیل شاکر مورد رسیدگی قرار گرفت.«م- ن» که پای میز محاکمه ایستاده بود اگرچه به خلوت کردن با دختر خوانده اش به طور ضمنی اقرار می کرد اما تجاوز به عنف را نمی پذیرفت و مدعی بود که به برادرزاده همسرش تجاوز نکرده است.از سوی دیگر او توسط قاضی با تجربه ای محاکمه می شد که چندین سال رسیدگی به پرونده های جنایی را عهده دار بود و راه های اثبات جرم را به آسانی طی می کرد.

در همین هنگام قاضی شاکر دستورات محرمانه ای را برای انجام آزمایش ها و معاینات دقیق به پزشکی قانونی صادر کرد تا اثبات علمی جرم از نگاه قاضی فراهم شود. از طرف دیگر نیز آزمایش دی ان ای روی نوزاد تازه متولد شده «آیدا» ماجرای تجاوز را نمایان کرد. به گزارش خراسان، این گونه بود که نوزاد «آیدا» به دستور مقام قضایی تحویل بهزیستی شد و پدر «آیدا» نیز که چوپانی بی بضاعت بود بعد از شنیدن ماجرای «شیطان پیر» شکایتی را علیه او مطرح کرد. این مرد چوپان گفت: به خاطر آن که در وضعیت اقتصادی بدی قرار داشتم و شرایط زندگی‌ام به گونه ای بود که نمی توانستم از دخترم مراقبت کنم، او را به خواهرم سپردم تا مانند فرزند خودش از او نگهداری کند اما …

ادامه این گزارش حاکی است: پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه و با توجه به اثبات علمی جرم و همچنین اسناد و مدارک محکمه پسند در پرونده، رئیس شعبه سوم کیفری یک خراسان رضوی با مستشاران دادگاه به شور نشست و در نهایت با بررسی همه جوانب قانونی و شرعی و همچنین دقت نظر در فتوای مراجع عظام تقلید، رای به «اعدام» متجاوز به عنف داد. این رای قاطع که بار دیگر اقتدار دستگاه قضا را به رخ کشید درحالی به وکیل مدافع «م- ن» (شیطان پیر) ابلاغ شد که او و متهم به رای صادره اعتراض کردند و این پرونده برای بررسی های دقیق تر به شعبه سیزدهم دیوان عالی کشور ارجاع شد.

بنابر این گزارش قضات دیوان عالی کشور نیز پس از مطالعه دقیق و بررسی خط به خط اوراق این پرونده حساس، رای صادره از سوی دادگاه را مهر تایید زدند و این گونه پرونده «شیطان پیر» به اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد رسید. اگرچه با درخواست متهم و وکیل مدافع، این پرونده در شورای عالی عفو نیز مطرح شد اما باز هم بر اجرای حکم قاطع دستگاه قضا تاکید و تقاضای عفو «م- ن» رد شد.

این گزارش حاکی است: با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، سپیده دم روز دوشنبه گذشته، «شیطان پیر» با حضور قضات اجرای احکام و نظارت قاضی زرگر (قاضی با تجربه اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) پای چوبه دار رفت و در زندان مرکزی مشهد به مجازات رسید. این گونه بود که بار دیگر با اجرای یک حکم قاطع در دستگاه قضایی، نور امیدی در دل های باورمندان به عدالت درخشید و چشمانی نگران اما امیدوار، رقص «شیطان» بر چوبه دار را به نظاره نشست.