زن‌کشی، هر ۲روز یک زن
زن‌کشی، هر ۲روز یک زن
خاتون شرق - طی دو هفته اخیر (از ابتدای بهمن تا ۱۴ بهمن ماه جاری) ۸ زن و دختر به دست «پدر و همسر» خود در شهرستان‌های «اسدآباد، بروجرد، مراغه، کرمانشاه، شوشتر،کردکوی و پیرانشهر» به قتل رسیده‌اند. قبل از سال ۱۴۰۰ مقاله‌های دانشگاهی که به بررسی قتل زنان و دختران می‌پرداختند، آمار این‌گونه قتل‌ها را سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد اعلام می‌کردند که استان‌هایی همچون «کردستان، خوزستان، ایلام و سیستان و بلوچستان» در رده بالاتری نسبت به استان‌های دیگر قرار داشتند.

قتل ۸ زن و دختر توسط مردان خانواده طی دو هفته اول بهمن ماه!
طی دو هفته اخیر (از ابتدای بهمن تا ۱۴ بهمن ماه جاری) ۸ زن و دختر به دست «پدر و همسر» خود در شهرستان‌های «اسدآباد، بروجرد، مراغه، کرمانشاه، شوشتر،کردکوی و پیرانشهر» به قتل رسیده‌اند. قبل از سال ۱۴۰۰ مقاله‌های دانشگاهی که به بررسی قتل زنان و دختران می‌پرداختند، آمار این‌گونه قتل‌ها را سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد اعلام می‌کردند که استان‌هایی همچون «کردستان، خوزستان، ایلام و سیستان و بلوچستان» در رده بالاتری نسبت به استان‌های دیگر قرار داشتند. طبق بررسی‌های «اعتماد» از همین مقاله‌های دانشگاهی؛ قتل‌هایی با انگیزه‌های ناموسی یا اختلافات خانوادگی در چنین استان‌هایی با «نگرش مثبت» رخ می‌دهد به گونه‌ای که متهم یا متهمان به جنایتی که مرتکب شده‌اند، افتخار می‌کنند؛ متغیر یادگیری اجتماعی، قوی‌ترین و مهم‌ترین پیش‌بینی‌کننده مستقیم نگرش مثبت به قتل ناموسی است. از میان این عوامل، متغیرهای نابرابری جنسیتی، پذیرش باورهای مردسالارانه و پایبندی به باورهای سنتی، به ‌ترتیب مهم‌ترین متغیرهای پیش‌بینی‌کننده نگرش مثبت به قتل ناموسی است. «اعتماد» در ادامه به کشته شدن زن و دخترهایی که طی دو هفته اخیر قربانی خشونت مردان نزدیک به خود شده‌اند، پرداخته است.

یکشنبه ۱۴ بهمن
به گزارش نصرنیوز، ف. ب ۳۵ساله آخرین قربانی زن کشی این روزها در ایران است. این زن جوان که اهل و ساکن کردکوی بود مادر دو کودک خردسال است که روز یکشنبه ۱۴ بهمن ماه امسال در حالی که به دست شوهرش به قتل رسیده بود به خاک سپرده شد. شوهر مقتول اعتیاد داشته و این زوج از چندین سال قبل اختلافات ریشه داری داشته‌اند.
مقتول زنی سختکوش و مهربان بود که برای امرار معاش خود و فرزندانش کار می‌کرد. سرانجام مدتی قبل او تصمیم گرفته بود برای پایان دادن به اختلافات با همسرش اقدام به طلاق کند برای همین از خانه شوهرش قهر کرده و راهی منزل پدری خود شده بود. روز حادثه زن جوان برای برداشتن مقداری از وسایل خود به خانه همسرش رفته بود که باز هم درگیری میان او و همسرش بالا گرفت.

پنجشنبه ۱۱ بهمن ماه
یک زن جوان ۲۷ ساله و جنین هشت ماهه‌اش در ماهیدشت کرمانشاه توسط بستگان همسرش با سلاح گرم به قتل رسیده است. بنا بر گزارش خبرگزاری رکنا، این زن جوان جهت مهمانی به خانه بستگان خود در شهر ماهیدشت از توابع شهرستان کرمانشاه رفته که توسط بستگان همسرش با استفاده از سلاح گرم، مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. تعدادی از افراد دخیل در این واقعه توسط نیروهای انتظامی استان کرمانشاه شناسایی و جهت بازجویی احضار شده و سپس متهمان بازداشت و به مراجع قضایی تحویل شده‌اند.

چهارشنبه ۱۰ بهمن ماه
زنی ۱۷ ساله به نام «عاطفه زغیبی» در بخش شعیبیه شهرستان شوشتر واقع در استان خوزستان با شلیک ۱۶ گلوله توسط پدر و برادرش به قتل رسیده است. طبق گزارش خبرگزاری رکنا، عاطفه هنگام حمله، نوزاد خود را در آغوش داشته است. این زن دو سال پیش با مرد جوانی که قصد ازدواج با او را داشت، فرار کرده بود. یک‌سال قبل، همسر عاطفه طی یک نشست عشایری مبلغ شش میلیارد ریال به خانواده او پرداخت کرد تا اختلافات حل و ازدواج رسمی آنها به رسمیت شناخته شود، اما پدر عاطفه به‌رغم دریافت وجه، تهدید کرده بود که دخترش را خواهد کشت.

دوشنبه ۸ بهمن ماه
یک زن جوان توسط همسرش در شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان به قتل رسیده است. انگیزه متهم از ارتکاب جرم تاکنون مشخص نشده است. بنا بر گزارش خبرگزاری ایرنا، قاتل که پس از وقوع حادثه از محل متواری شده بود، اکنون تحت بازداشت است.

یکشنبه ۷ بهمن ماه
یک مرد در شهرستان بروجرد از توابع استان لرستان همسرش را به وسیله سلاح گرم به قتل رسانده است. شامگاه یکشنبه ٧ بهمن ماه جاری یک زن در شهرستان بروجرد در جریان یک مشاجره توسط همسرش و با استفاده از سلاح گرم به قتل رسیده است. طبق گزارش خبرگزاری ایرنا، قاتل ٣٧ ساله پس از به قتل رساندن همسرش اقدام به خودکشی کرده و جان خود را از دست داده است. انگیزه این فرد از ارتکاب جرم «اختلافات خانوادگی» اعلام شده است.

یکشنبه ۷ بهمن ماه
یک زن جوان اهل مراغه توسط همسرش به وسیله سلاح سرد به قتل رسیده است. یک زن ٣٧ ساله در مراغه توسط همسر ۴۳ خود با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. طبق گزارش خبرگزاری برنا، متهم پس از به قتل رساندن همسرش از محل حادثه متواری شده، اما در یکی از شهرستان‌های همجوار تحت بازداشت قرار گرفته و انگیزه خود را اختلافات خانوادگی اعلام کرده است.

شنبه ۶ بهمن ماه
یک زن جوان با هویت «سیما مرادی»، ساکن شهر کرمانشاه به همراه دو فرزند کودک خود، به دست شوهرش و با استفاده از اسلحه گرم به قتل رسیده‌اند. سیما مرادی، ٣۵ ساله، اهل روستای چغاکبود اسلام‌آباد غرب (شاباد) به همراه دو فرزند ۹ ساله و ۱۶ ساله خود با شلیک گلوله به دست پدر خانواده به قتل رسیده‌اند. طبق این گزارش، همسر مقتول پس از ارتکاب جرم، متواری شده و تاکنون خبری از وضعیت او در دسترس نیست. متهم، همسر و دو فرزندش را در خانه شخصی خود در کرمانشاه به قتل رسانده و انگیزه او از چنین اقدامی تاکنون نامشخص مانده است.

شنبه ۶ بهمن ماه
یک دختر نوجوان ۱۷ ساله به نام «کانی عبداللهی» توسط پدرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. کانی اهل روستای ماشکان شهرستان پیرانشهر بوده است که به خاطر صحبت کردن با یک پسر به دست پدر خود به قتل رسیده است.

زن‌کشی در سایه نظم جنسیتی
کثرت اخبار مرتبط با وقوع زن‌کشی در کشور مبهوت‌کننده است. قتل‌هایی که معمولا به دلیل آنچه «ناموس» یا در ادبیات جدید برخی نهادها «اختلافات خانوادگی» خوانده می‌شود، رخ داده و زنان و دختران را راهی گورستان می‌کند. قتل‌هایی که معمولا شدت خشونت در آنها ‌بالا بوده و البته آماری درخور توجه را هم به خود اختصاص داده‌اند.
چنان‌که بر اساس آماری رسمی، از ابتدای فروردین تا ۱۵ اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ دست‌کم ۲۳ زن و دختر توسط «همسر، پدر، برادر یا حتی خواستگار سابق خود» به قتل رسیده‌اند. همچنین روزنامه اعتماد در گزارشی تخمین زد که بر اساس آمارهای رسمی و غیررسمی، در ایران هر چهار روز، یک زن به دست مردان نزدیک به خود کشته می‌شود. فاطمه علمداری، جامعه‌شناس و روان‌شناس اجتماعی، در تحلیل علل کثرت زن‌کشی در کشور می‌گوید: در جامعه ما پسرکشی هم وجود دارد، اما نسبت به دخترکشی خیلی شدید نیست و کمتر به آن پرداخته می‌شود. بااین‌حال، نکته مهم آن است که انتخاب‌های رفتاری در یک بستر تاریخی-‌اجتماعی شکل می‌گیرد؛ یعنی باید یک پیشینه تاریخی وجود داشته باشد که پدر به موجب آن احساس کند‌ اجازه دارد دست به چنین رفتارهایی بزند.

انتظار جامعه سنتی از مردان
او به «نظم جنسیتی» اشاره می‌کند: در این نوع نظم، پسر ولیعهد پدر محسوب شده و می‌تواند در امور اقتصادی و معیشتی به او کمک کند و به همین دلیل قتل پسر ازدست‌دادن سرمایه محسوب می‌شود. اما در نظم جنسیتی دختر ناموس شمرده شده و باید ارزش‌های جنسیتی را رعایت کند. اگر دختر این ارزش‌ها را رعایت نکند، شرف مرد زیر سؤال می‌رود. به همین دلیل رفتارهای دختر تنها مربوط به خودش نیست و در این نظم، آبرو و شرف خانواده را زیر سؤال می‌برد.
وقتی به تاریخ و سفرنامه‌های کشورمان و… نگاه کنید، زمانی که درباره دختر صحبت می‌شود، جامعه از مردان خانواده انتظار دارد‌ دختر را در نظم جنسیتی مورد انتظار نگهداری کند. یعنی دختر باید در چارچوب رفتاری‌ای قرار بگیرد که در این نوع نظم برای او در نظر گرفته شده است. دختری که با مردان غریبه قرار می‌گذارد یا از خانه بیرون می‌رود یا به حرف خانواده‌اش گوش نمی‌دهد، با بازدارنده‌های اجتماعی مواجه می‌شود که اصلی‌ترین آن زیرسؤال‌بردن شرافت خانواده است.
این روان‌شناس اجتماعی ادامه می‌دهد: در دوران مدرن اما سیستم اجتماعی به‌گونه‌ای تغییر کرد که تحصیل زنان آزاد شد و آنها به استقلال اقتصادی دست یافتند. همه این موارد با نظم جنسیتی که در گذشته وجود داشت، در تعارض قرار گرفت. به این معنی که زن دارای استقلال اقتصادی و تحصیلات عالیه نمی‌تواند حافظ شرافت خانوادگی به معنایی باشد که در نظم جنسیتی سنتی وجود داشت. به همین دلیل هم این نظم سنتی در شرایط گذار قرار گرفت. وضعیتی که امروز مشاهده می‌کنیم ناشی از آن است که برخی از حافظان نظم جنسیتی سنتی به مردان خانواده فشار اجتماعی وارد می‌کنند تا زنانی را که خارج از این نظم جنسیتی عمل می‌کنند، به چارچوب گذشته بازگردانند و آنها را وادار کنند‌ مطابق همان سیستم ارزشی هنجاری جامعه سنتی رفتار کنند.

تدوین قوانین مطابق با نظم جنسیتی سنتی
او به این موضوع هم اشاره می‌کند که قانون خانواده ما مصوب ۱۳۰۷ بوده و در چارچوب همان نظم جنسیتی پیشین تدوین شده، در حالی که تاکنون مورد بازنگری جدی قرار نگرفته است. در این قانون مرد به عنوان رئیس خانواده تعریف شد و پدر و جد پدری هم‌زمان بر فرزندان ولایت دارند. همچنین به واسطه ولی‌دم‌ بودنشان اگر مرتکب قتل شوند، قصاص نمی‌شوند. در همین ‌قانون «قتل در فراش» هم عنوان شده؛ به این معنی که اگر مردی همسرش را در فراش با مرد دیگری ببیند، با وجود شرایطی می‌تواند بلافاصله او را بکشد. در واقع ما یک سیستم حمایت قانونی داریم که در چارچوب همان نظم جنسیتی پیشین نوشته شده است. این روان‌شناس اجتماعی تأکید می‌کند: بنابراین اگر در بسترهای سنتی‌تر مردی به لحاظ فرهنگی تحت فشار اجتماعی قرار گرفته و بخواهد زن خود را وادار به رعایت نظم جنسیتی کند، از پشتوانه قانونی لازم برای انجام چنین رفتارهای خشونت‌باری برخوردار است و دور از ذهن نیست که در چنین فضایی مرد در برابر فشارهای اجتماعی سر فرود آورده و تلاش کند مطابق میل همان ارزش‌ها و هنجارهای سنتی عمل کند.

عواطف پدری لای چرخ‌دنده انتظارات اجتماعی
به گفته علمداری، کاربرد الفاظی مانند بی‌غیرت، بی‌ناموس و… برای آن است که مرد به این نتیجه برسد به زنانی که در نظم سنتی تحت مالکیت او تعریف شده‌اند، باید فشار وارد کند تا به چارچوب ارزش‌ها و هنجارهای سنتی بازگردند. اما اگر زن به این خواسته تن ندهد، مرد با پشتوانه قانونی که بر اساس همان نظم نوشته شده است، می‌تواند از خشونت استفاده کرده و حتی آن زن را حذف فیزیکی کند.
این جامعه‌شناس در ادامه‌ بیان می‌کند: عاطفه فردی مرد می‌تواند تحت تأثیر فشار اجتماعی قرار گیرد، به‌ویژه اینکه در نظام ارزشی جنسیتی ما از مرد انتظار می‌رود که به جای گوش‌دادن به عاطفه خود به مسئولیت‌های اجتماعی که روی دوش او گذاشته شده مانند حفظ شرافت خانواده، قبیله و… اهمیت دهد. در واقع مردها هم در این نظم جنسیتی اگر به آنچه مورد انتظار است عمل نکنند، با تنبیه‌های اجتماعی مواجه می‌شوند؛ از طردشدن گرفته تا تحقیر و توهین.
در چنین فضایی با وجود عاطفه پدری اما انتظار می‌رود‌ به جای عواطف شخصی‌اش، وظیفه اجتماعی‌اش را در اولویت قرار دهد. او تأکید می‌کند که مسئله اصلی، اصلاح نظم جنسیتی سنتی و این نگاه سنتی به زن در قانون و فرهنگ جامعه است. در واقع باید این موضوع پذیرفته شود که آنچه به گذشته تعلق داشته، نمی‌تواند در جامعه جدید که وضعیت زن‌ها در آن کاملا تغییر کرده است، همچنان حفظ شده و به همان شکل رعایت شود./شرق