لیلا جوان
یک داستان از مادری را نقل میکنم که وقتی از خانه بیرون میرفتند کودکش، موقع توالت رفتن، بشدت گریه میکرد و از مدفوع کردن و ادرار کردن خودداری مینمود. مادر از این رفتار فرزند کلافه میشد و فرزند خردسال که فشار ادرار و مدفوع، اذیتش میکرد لحظه به لحظه، سر و صدا و گریهاش بیشتر میشد. بالاخره پس از مدتها مادر متوجه شد که این دختر کوچولو، فقط در توالت خانهی خودشان راحت است و جای دیگری نمیتواند ادرار یا مدفوع کند.
البته فهمیدن مادر خیلی طول کشید و این کودک خردسال، بارها و بارها عصبانیت والدینش را دیده بود و حتی کتک هم خورده بود و گاهی به خاطر فشاری که مدفوع یا ادرار به بچه میآورد، او در لباس خودش مدفوع میکرد اما حاضر نمیشد به توالت برود. هیچکس نمیدانست مشکل کودک چیست؟ در این مورد، مادر به تدریج فهمید مشکل کجاست و کودک فقط وقتی در خانهی خودشان بود یا مثلا خانهی مادربزرگش که احساس آرامش میکرد میتوانست توالت برود. این داستان از حدود یکی دو سالگی کودک که مادر و پدرش گاهی به مهمانی یا مسافرت میرفتند و کودک میخواست توالت برود، شروع شد و تا ۷ سالگی که عقل و هوش کودک بر احساساتش غلبه میکند و فیزیولوژی بدن تابع فکر و مغز میشود ادامه داشت. حتی در سالهای بعد هم گاهی همین رفتار بروز میکرد ولی به تدریج کمرنگتر شده بود و به تدریج در سنین بعدی، تغییر کرد.
شاید کمتر کسی بداند که بعضی رفتارهای کودکان خردسال، ریشهی ژنتیک دارد و به این سادگیها قابل تغییر نیست. اگر والدین بخواهند این رفتار را تغییر دهند باید با متخصص علوم ژنتیک یا روانشناسان رفتار درمان مشورت کنند. این متخصصان نیز پس از دریافت شجرهنامهی فامیلی و گفتگوها و محاسبات علمی، ممکن است متوجه بشوند که این رفتار تا چه اندازه ریشهی ژنتیکی دارد و چگونه قابل تغییر است. شاید هیچ وقت هم قابل تغییر نباشد و به عنوان یک ویژگی شخصیتی، تا پایان زندگی همراه شخص بماند.
پدر و مادرهای معمولی و حتی تحصیلکردهها هم بسیاری از اوقات دلایل رفتارهای غیر عادی کودک خود را متوجه نمیشوند و فکر میکنند کودک ناز میکند یا ادا در میآورد اما واقعیت این است که بعضی رفتارها ریشه در ژنتیک کودک دارند و حتی خود کودک هم نمیداند چرا این رفتار از او سر میزند. بنا بر این هم خود کودک و هم والدین، سراسیمه و متعجب میشوند و گاهی پیش میآید که به دلیل عصبانیت، طفل معصوم خود را کتک میزنند چون فکر میکنند او لجبازی میکند.
شناخت صفات و ویژگیهای ژنتیکی خیلی سخت است و باید حتما مشاوره ژنتیک صورت بگیرد. حتی متخصصین هم گاهی متوجه نمیشوند چون ممکن است در گرفتن مشخصات شجرهنامهی فامیلی کودک، اطلاعات درستی از والدین دریافت نکنند و نتوانند ریشهی مشکل را پیدا کنند. مثلا فرض کنید، پدر بزرگ، مادر بزرگ یا دایی و عمه یا دایی مامان و عمهی پدر، فلان ویژگی را داشتهاند و حالا این فاکتور ژنتیکی در کودک نسل دوم و سوم، خود را نشان داده است. اما والدین طبق عرف معمول جامعه که فکر میکنند بچه یا به پدر یا به مادرش میرود در خودشان این ویژگی را جستجو میکنند و چون در خودشان چنین چیزی نمیبینند فکر میکنند بچه لجبازی یا ادا بازی درمیآورد.
بنا بر این لازم است والدین در دیدن رفتارهای غیر عادی کودکان، زیاد سخت نگیرند و به جای عصبانیت و خشونت با کودک، با متخصصین این رشتهها مشورت کنند تا ریشهی این رفتار را بیایند و در صورت امکان، آن را تغییر دهند.
در ادبیات سنتی گذشته هم چون شاعران و ادیبان، فنون مختلف را میآموخته و معمولا دایرهالمعارف زمان خود بودهاند لذا بهتر از خیلی از پزشکان امروزی، مسائل را تشخیص میداده و به همان زبان شعر، مشکلات را بیان میکردهاند مثل این بیت مولانا که میفرماید:
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد