مسعوداصغرنژادبلوچی
در دوران اخیر عملکردهای هنری یک شاکلهای است برای بازیابی توانمندیهای از دست رفته که شکل اصیل خود را در لایههای پنهان ای زندگی دنبال میکند. زندگی در طول و عرض خود با مفاهیم و رویکردهای خاص مواجه است. رویکردهایی که در کنار تعلیم و تربیت نیازمند تهذیب نفس و بازیابی از دست رفتههای اصلی اصیل است که در مواجهه با رویکردهای مدرن شکل تازهتری به خود گرفته است. از دنیای موسیقی تا پرده سینما مخاطب دنبال تنهایی از دست رفته خویش است که میخواهد آن را به نوعی بازنمایی یا بازیافت نماید. هنرمندان معاصر در تلاشاند تا با ایجاد انگیزه برای بشر امروز برای وسعت بخشیدن عرض زندگی پایههای اصیل ایران را پررنگ نموده تا بهواسطه آن بتوانند شکل تازهتری به تکرارها و یکنواختیهایی که زندگی را در خود محدود کرده بدهند. شکلی که با توجه به انگیزههای فردی و جمعی شکل تازهای از ارائه کردن را در خود مستتر نگاه داشته و به این مورد احساس نیاز نموده است.
از تحولات ادبی جهان که در فرانسه آغاز شد تا تلاشهای عارفانه و عاشقانه نیما یوشیج در ذیل شعرهای اجتماعی و اشعار عمیق احمد شاملو همه و همه درصدد آن هستند تا نشان بدهند ادبیات ایران و خاورمیانه اصالتهای دیرین را در خود نهفته دارد و با دنبال کردن خط سیر تحول ادبی و فلسفی و شناخت عمیقتر از محققین دانشجویان و دانشپژوهان میتوان این نکته را مشاهده نمود که با افزایش منابع علمی تحقیقی قدرت انتخاب از مخاطب سرگشته و یک سرگردانی ویژه دور نمود و خطمشی فکری تازهای به وی ارائه کرد.
به همین مناسبت لازم است تا برای جلوگیری از سرگردانی مخاطب در ذیل انتخاب مشخص، استعدادها و علاقهها را با توجه به باورهای عینی، ذهنی، آیینی و مذهبی بازتولید نمود. اشعار عاشقانه نظامی گنجوی در کنار قصاید فلسفی ناصرخسرو و بازسرایی داستانهای کهن دژ فارسی توسط فردوسی از جمله حرکتهای خاص است که به سالهای بسیار دیر و دوری مربوط است.
استفاده از اسطورهها در شعر امروز همه و همه این پیام را در خود نهان دارد که انسان به باورهای اصیل خود نیاز مبرم داشته و بدون آنها نمیتواند روزگار را سپری نماید به همین خاطر و به واسطه آنکه بتوان مخاطب امروز را در جریان سیر تحولی ادبیات قرار داد لازم است دسته بندیهای مفهومی و موضوعی به شکل محکمتر و مشخصتر انجام
پذیرد. به همین مناسبت محققین و مؤلفین دوران معاصر وظیفه سختتری را بر دوش دارند چراکه قدرت انتخاب در فضایی که افزایش مؤلفههای ارزشی و کوششی در آن رو به فزونی است مخاطب بین بد و بدتر، خوب و خوبتر و خاصتر؛ ذیل عملکردهای رسانهای و تبلیغاتی دچار مشکل مضاعفی گردیده است و به همین مناسبت فعالین فرهنگی لازم است تا با استفاده از منابع اصیل دینی، قومی و بومی بستری از المانها و شاخصههای مشخصه هر سرزمین و فرهنگ را به دست صاحبان اصلی آن یعنی مردم هر سرزمین برسانند. نویسنده و شاعر و بازیگر و موسیقیدان امروز لازم است تا با شناخت اصیلتر و اصلی تر از محتواهای بومی و فرهنگی دست به تولید محتوا زده و مشخصاً نیازهای جامعه خود را به شکل یک وظیفه اصلی دنبال نماید.
برخی از افراد و هنرمندان به واسطه نوع و بوم و پوشش جغرافیایی زیستی توانستهاند این قابلیتها را در خود پررنگ تر نموده و با کشف ذات هنر ذیل مقولههای اصیل هنرهای اسلامی کاربردیترین پتانسیلها را شناخته و از آنها به شکل بستههای حمایت گرایانه از عملکردهای بومی آیینی در سطح کلان استفاده نماید که این گام لازم است به شکل پررنگتر حمایت شود.
شب چله از جمله این ظرفیتها است که تحت تأثیر رسانه تبدیل به شب یلدا شده است کما این که بزرگان ادب و فرهنگ این سرزمین در این باره به شکل هوشمندانهای رفتار نمودهاند و اکثراً محور محتوای خود را بر اساس مضامین شب چله ای استوار نمودهاند. به همین خاطر مناسب است که این شب را برای همیشه «شب چله» بنامیم و از به کار بردن اسامی دیگر پرهیز نماییم.
- نویسنده : مسعود اصغرنژادبلوچی
- منبع خبر : خاتون شرق