سعید صفارایی
انتخابات مجلس به شمارش معکوس نزدیک می شود. گروه های مختلف سیاسی، چینش های نهایی را انجام می دهند و به نظر می رسد که اصلاح طلبان، تصمیم خود را گرفته اند.
اگر چه افرادی در روزهای گذشته، تحت عنوان بیانیه ۱۱۰ نفر، یک متن بلندبالای اجتهادی را صادر کردند و با گذاشتن عکس هایی از برخی افراد سرشناس جناح اصلاح طلب، وانمود کردند که اصلاح طلبان با ناچاری در انتخابات شرکت می کنند و هر چند تعدادی از امضا کنندگان این نامه در خارج از کشور بسر می برند، با این وصف، خانم آذر منصوری، آب پاکی را روی دست همه ریخت و بار دیگر توئیت کرد که مشی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو تغییری نکرده و آنها کماکان درانتخابات شرکت نمی کنند.
از روز گذشته، بعضی تشکل های دیگر که خواه و ناخواه در ردیف اصلاح طلبان قرار می گیرند شروع کرده اند به اطلاعیه و بیانیه دادن که ما هم لیست نمی دهیم و به نظر می رسد در این روزهای مانده به انتخابات، این بیانیه ها و اعلان ها افزایش یابد.
هر چند بیانیه ۱۱۰ نفر خیلی توجیهات مفصلی آورد که ثابت کند نگاه آنها اصلاح طلبانه است و نویسندگان یا امضا کنندگان آن، صنمی با اصول گرایان ندارند ولی اصل بر این است که هر تشکل یا نهاد اصلاح طلبی که خلاف مشی کلی این طیف، بیانیه بدهد، حتما با هماهنگی اصول گرایان بوده و شاید قول ها و وعده هایی هم داده و گرفته شده است.
به هر روی، صحبت ها و اظهار نظر های مقامات سیاسی و مذهبی مخصوصا ائمه جمعه و نمایندگان تندرو و مقامات نظامی در روزهای اخیر نشان می دهد که آنها بشدت نگران کاهش مشارکت در انتخابات هستند و به هر شیوه ای که شده می خواهند مردم بخصوص قشر خاکستری را از تردید در شرکت یا عدم شرکت در رأی گیری، بیرون آورده و در صفوف صندوق رأی جایشان دهند.
از طرفی، بین اصول گرایان هم چنان اختلاف زیاد شده که آقای بادامچیان به عنوان یکی از پیران این طیف، چند روز پییش همه چیز را روی دایره ریخت و گفت که بین گروه های اصولگرا اختلاف زیاد شده و لیست های متفاوتی از آنها دیده خواهد شد.
اصلاح طلبان هر چند در تهران تکلیف طرفداران شان را روشن کرده اند اما عملکرد سمپات ها در استان ها و شهرستان ها را به تصمیم گیری سران اصلاح طلبان در این حوزه ها واگذاشته اند. در هر صورت به نظر می رسد این تکنیک برای آن اتخاذ شده که گناه تحریم سراسری انتخابات، بر دوش جبهه اصلاحات نیفتد ولی برای همه مسلم است که استانی ها بدون هماهنگی تهران، آب هم نمی خورند.
در نیشابور هم اوضاع به گونه ای متفاوت با انتخابات های پیشین در حال رقم خوردن است. هاجر چنارانی از طیف اصولگرایان و احسان ارکانی از گروه خاکستری های اصلاح طلب، رد صلاحیت شدند و صحبت های امام جمعه هم حکایت از آن داشت که تصمیمات در بالا گرفته شده که انتخابات نیشابور منجر به گزینش افراد جدید و خالص تر گردد که کلا انتقاد و نقد دولت در مرام شان نباشد و بگذارند دولت بر همین ریلی که تا حالا حرکت کرده، ادامه دهد و جیک شان درنیاید.
اینها همه در حالی است که گویا غربی ها و بخصوص آمریکائیها گوش تیز کرده اند که ببینند در انتخابات مجلس، چند درصد از مردم شرکت می کنند و نتیجه بگیرند که نظام چقدر طرفدار و هواخواه دارد و بعد از این نتیجه گیری، برنامه هایشان را بچینند.
ولی در داخل کشور، اوضاع ملت از نظر اقتصادی و اجتماعی، چنان به هم ریخته که اصلاح طلبان به مثابه مدافع حقوق اکثریت متوسط و پایین، ترجیح دادند در سمت درست داستان بایستند و حتی میردامادی در بیانیه اتحاد ملت گفت که تنها راه اصلاح کشور را اجرای ده فرمان خاتمی می داند. باید منتظر ماند و دید که در روزهای شمارش معکوس، آیا اتفاق جدی دیگری رقم خواهد خورد که همه چیز انتخابات را از اساس دگرگون کند یا اینکه همچون ایام ماضی، در بر همان پاشنه می چرخد و درخت کرم خورده اصولگرایان، به حیات بیمار خود ادامه خواهد داد.