محبوبه ذالیانی
بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، بیش از ۳۰۰ میلیون نفر با طیف سنی مختلف در جهان از اختلال افسردگی رنج میبرند و در این میان پایین ترین گروه نوجوانان هستند که با فشارهای زیادی مواجه اند، از تغییراتی که بهخاطر دوره بلوغ به وجود میآیند گرفته تا سؤالاتی درمورد هویت خود. همگی آنها را تحت فشار قرار میدهند. افسردگی در نوجوانان فراتر از کجخلقیهای معمول این سن و سال است و همه جنبههای زندگی آنها را تحت شعاع قرار میدهد تا جایی که ممکن است برخی از آنها دست به اشتباه جبران ناپذیری زده و خانواده خود را در غم و اندوه سنگینی فرو ببرنند.
نیکو صفاری، دکترای روانشناس بالینی و مشاور خانواده با اشاره به نحوه شناسایی فرزند افسرده می گوید: نوجوانها ترجیح میدهند احساسات خود را بیشتر به صورت درد و رنج فیزیکی نشان دهند تا احساسی. گله و شکایت از بیماریهای جسمانی رایج ترین موردی است که این نوجوانان از آن رنج میبرند. درواقع آمار تقریبی نشان میدهد که از هر پنج نوجوان، یکی از آنها در مقطعی از نوجوانی دچار افسردگی میشود. درک این موضوع که نوجوانان دردهای فیزیکی دارند یا درد روحی و روانی؛ واقعا کار دشواری است، زیرا همزمان با افزایش سطح استرس آنها، گلایه این نوجوانان از مشکلات فیزیکی بیشتر میشود. از همین رو با اینکه افسردگی کاملا قابل درمان است اما متأسفانه بسیاری از نوجوانان نمی خواهند در این خصوص کمکی دریافت کنند.
صفاری اضافه می کند: در دوره نوجوانی، بدخلقیها و عصبانیتهای گه گاه، کاملا طبیعی هستند اما موضوع افسردگی کاملا متفاوت است و تأثیرات منفی آن در نوجوانان بسیار فراتر از غم وغصه است چرا که این اختلال میتواند شخصیت فرد را در دوران نوجوانی کاملا نابود کند همچنین این بیماری باعث میشود تا فرد حس ناراحتی، ناامیدی و عصبانیت وحشتناکی را تجربه کند و خیلی از رفتارهای خروشان و ناسالم نوجوانان و بیادبی آنها میتواند نشاندهنده افسردگی باشد در واقع نوجوانان ممکن است این رفتارهای ناسالم را نشان دهند تا درد پنهانی خود را تحمل کنند.
نشانه هایی که دم از بیماری می زند
وی درباره رفتارهایی که نشانه افسردگی در نوجوانان است اینطور می گوید: عوامل روانی مانند استرس، اضطراب، نگرانی و افسردگی میتواند منجر به مشکلات جسمانی مانند سردرد، دل درد و دردهای دیگر فیزیکی شود. برعکس این موضوع نیز میتواند رخ دهد و بیماریهای مزمن باعث اختلالات روانی مانند اضطراب و نگرانی شود. همچنین مشاهده میشود که برخی نوجوانان اختلالات خواب دارند. بی خوابی و ناتوانی در خوابیدن از رایجترین مواردی است که در نوجوانان مبتلا به افسردگی دیده میشود. انجمن روانشناسان آمریکا، رایجترین مشکلات فیزیکی که نوجوانان مبتلا به افسردگی از آن گلایه دارند را اینطور برمی شمارد: سردرد، دل درد، از دست دادن اشتها و تغییرات محسوس دیگر در عادات غذایی، دردهای عضلانی مانند گردن درد، بی حالی و خستگی است.
این مشاور خانواده در ادامه تاکید می کند: نوجوانان افسرده همیشه غمگین به نظر نمیرسند بلکه کلافگی، عصبانیت و پریشانی مشخصترین علائم افسردگی در آنان است. ناراحتی یا ناامیدی، پرخاشگری، گریه مداوم، دوری از دوستان و خانواده، بیعلاقگی به فعالیتها، عملکرد ضعیف در مدرسه، تغییراتی در عادتهای خورد و خوراک، بیقراری و بی حوصلگی، تحریک پذیری و زودرنجی، احساس بی پناهی، گفتن جملاتی مانند: (من دیگر نمیتوانم نمره بگیرم! بسیار دیر شده است!)، احساس ناامیدی و گفتن جملاتی مانند: (هرگز نخواهم توانست به دانشگاه بروم! من هیچ آیندهای ندارم!)، احساس گناه و بیارزش بودن، بیشوقی و نداشتن انگیزه، خستگی و کمبود انرژی، عدم تمرکز، درد بیدلیل، فکر کردن درمورد مرگ و خودکشی است.
صفاری گزاره های بیرونی که نشان از افسردگی نوجوان دارد را اینطور بر می شمارد: استفاده از مواد مخدر یا مشروبات الکلی، رفتارهای بی پروا (مانند رانندگی با سرعت بالا یا داشتن روابط جنسی پرخطر)، غیبت از مدرسه، بی توجهی به خود (ژولیدگی ظاهری، استحمام نکردن مرتب)، انزوای اجتماعی، اجتناب از شرکت در فعالیتهای عادی روزانه، آسیب به خود (مانند ایجاد زخم در بدن یا اختلالات غذایی)، کسب نمرات تحصیلی پایین و مصرف دخانیات، اعتیاد به تلفن هوشمند، بی احتیاطی و خشونت از جمله نشانههای افسردگی در نوجوانان است.
خودکشی، نهایی ترین درجه افسردگی
او درباره آخرین رفتاری که ممکن است از نوجوان افسرده سر بزند، می گوید: معمولا نوجوانانی که شدیدا به افسردگی مبتلا هستند، بهخصوص آن دسته از نوجوانانی که از مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده میکنند، بیشتر درمورد خودکشی فکر و صحبت میکنند و حتی به این افکار جامه عمل میپوشانند. بسیاری از این تلاشها برای خودکشی موفقیت آمیز می شود. بنابراین باید افکار و رفتار حاکی از خطر افسردگی را بسیار جدی گرفت چرا که این رفتارها و افکار ممکن است تلاشهای نوجوان برای دریافت کمک باشد.
صفاری ادامه می دهد: حرف زدن یا شوخی کردن درمورد خودکشی، گفتن جملهای مثبت درمورد مرگ یا گفتن چیزهایی رمانتیک درمورد مُردن، نوشتن داستان و شعرهایی درمورد مرگ، مردن یا خودکشی، درگیر شدن در رفتارهای خطرناک یا اتفاق های بسیاری که منجر به آسیب دیدن آنها شود، بخشیدن اشیائی که برای آنها ارزشمند است، خداحافظی کردن با خانواده و دوستان به صورتی که آخرین بار است آنها را میبینند، جستجو برای سلاح، قرص یا روشهای دیگری برای خودکشی از جمله علائمی است که باید جدی گرفته شود و اگر خانوادهای شک دارد که نوجوانش قصد خودکشی دارد، فورا باید اقدام کند و به مراکز مربوطه مراجعه کند.
با تنهایی نوجوان بجنگید
این روانشناس بالینی درمورد نحوه کمک کردن به نوجوان افسرده می گوید: گام اول این است که نوجوان را به برقراری ارتباطات اجتماعی تشویق کرد درواقع توصیه من به خانوادهها این است که برای نوجوان وقت بگذارند، با تنهایی او بجنگند، او را مشغول کنند، برای داوطلب شدن او را تشویق کنند در گام دوم باید سلامت جسمانی نوجوان را در اولویت خود قرار دهند یعنی او را به تحرک وا بدارند، زمان استفاده از تلفن همراه را برای او محدود کنند، غذاهای مقوی آماده کنند، به خواب کافی نوجوان اهمیت دهند.
او در پایان صحبت های خود می گوید: گام سوم این است که خانواده حتما فرزندشان را نزد روانشناس ببرند و حین درمان از او حمایت کنند. همه میدانیم زندگی کردن با یک نوجوان افسرده میتواند خیلی سخت و خستهکننده باشد اما در این دوران سخت، باید به یاد داشت که یک نوجوان افسرده عمدا خانواده خود را آزار نمیدهد، او هم زجر میکشد پس باید تلاش کرد تا صبورانه او را درک کرده و به روند درمانش کمک کرد