آیا عرب‌ها منتظر کشیدن ماشه هستند؟
آیا عرب‌ها منتظر کشیدن ماشه هستند؟
خاتون شرق- در گزارش پیش رو، اصطلاحی پرتکرار را خواهید خواند که بدون فهم و درک درستی از آن نمی‌توان به پیام این گزارش پی برد: «مکانیسم ماشه.» در ابتدا کوشش شده توضیح کوتاهی درباره این مفهوم داده شود سپس به واکنش کشورهای عربی در برابر این مکانیسم پرداخته شود.

حمید دهقانسعید دهقانی
در گزارش پیش رو، اصطلاحی پرتکرار را خواهید خواند که بدون فهم و درک درستی از آن نمی‌توان به پیام این گزارش پی برد: «مکانیسم ماشه.» در ابتدا کوشش شده توضیح کوتاهی درباره این مفهوم داده شود سپس به واکنش کشورهای عربی در برابر این مکانیسم پرداخته شود.
بر اساس قطعنامه شورای امنیت، اگر ایران به طور جدی تعهدات هسته‌ای‌اش را رعایت نکند، همه تحریم‌های سازمان ملل که با «برجام» تعلیق شده بودند در یک فرایند ۳۰ روزه بازمی‌گردند. مسیری که اگر طی شود، تمامی تحریم‌های تسلیحاتی، موشکی و هسته‌ای بار دیگر نصیب ایران می‌شود. این چکیده‌ای از تعریف مکانیسم ماشه است. در صورتی که مکانیسم ماشه فعال شود ایران به شرایط پیشابرجامی بازمی‌گردد؛ در نتیجه فشارهای جوامع غربی بر روی برنامه‌های نظامی ایران شدت می‌گیرد. از سوی دیگر ایران نیز بدون نظارت یا با کمترین نظارت به فکر توسعه و گسترش برنامه‌های تسلیحاتی خود خواهد بود که همین أمر تنش را در منطقه افزایش می‌دهد. کشورهای منطقه نیز از این وضعیت تنش‌آلود احساس خطر می‌کنند؛ به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس.
عربستان سعودی در برابر احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه موضع آشکاری را اعلام نکرده است اما به نظر می‌رسد که ریاض از هر ساز و کاری برای مهار کردن برنامه هسته‌ای ایران استقبال می‌کند؛ مشروط بر اینکه باعث جنگی جدید نشود و منافع سعودی‌ها مانند بازار کشتیرانی تهدید نشود. در نتیجه به نظر می‌رسد ریاض می‌کوشد با حمایتی نرم و آرام از مکانیسم ماشه حمایت کند اما با پرهیز از هلهله سیاسی و اعلام رسمی.
بحرین نیز به دلیل هم‌سویی نزدیک با دولت بن سلمان احتمالا از سخت‌گیری حقوقی علیه برنامه هسته‌ای ایران استقبال می‌کند. اما تنها در صورتی که این أمر به تنش‌های نظامی در منطقه نینجامد. گفتنی است موضع رسمی دولت بحرین در قبال احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه به صورت رسمی منتشر نشده است و آن‌چه در این گزارش آمده صرفا بر اساس الگوی رفتاری این کشور در بیانیه‌های مشابه است.
امارات متحده عربی نیز منطقی مشابه دارد. بازارها، بنادر، و مسیرهای تجاری از منطقه «جبل علی» گرفته تا تنگه هرمز، همه شریان‌های اصلی اقتصاد امارات هستند. اگر این شریان‌ها قطع شوند بی‌تردید اقتصاد در ابوظبی فلج خواهد شد. از همین رو، از فشارهای غیرنظامی مثل بازگشت تحریم‌ها به ایران استقبال می‌کند اما خط قرمزش تنش و درگیری نظامی در منطقه است.
قطر به عنوان یک میانجی قدیمی و کهنه‌کار موضعی شفاف‌تر از دو دولت عربی دیگر دارد. دوحه در طول ماه‌هایی که گذشت نه تنها بارها راه‌حل دیپلماتیک را برای حل این مسأله پیشنهاد داده بلکه برای تحقق آن نیز کوشیده است. دولت شیخ تمیم در تماس‌های واشنگتن-تهران کوشیده تمرکز را بر میانجی‌گری برای جلوگیری از تنش‌های نظامی احتمالی بگذارد. در نتیجه فعال شدن یا نشدن مکانیسم ماشه برای دوحه تنها در صورتی مفید است که از احتمال تنش‌های نظامی کاسته شود؛ أمری که بعید به نظر می‌رسد. لذا می‌توان پیش‌بینی کرد که دولت قطر چندان روی خوشی نسبت به فعال شدن این ساز و کار سازمان ملل علیه ایران ندارد.
آنچه تا کنون خواندید صرفا مواضع رسمی و غیررسمی برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. برآیند این مواضع نشان می‌دهد که سیاست این کشورها در برابر فعال شدن مکانیزم ماشه بر دو پایه استوار است: یک. «حمایت لفظی از عدم اشاعه هسته‌ای»؛ دو. «هراس از تشدید تنش و جنگ.» این موضع‌گیری‌های سیاسی پیشتر نیز وجود داشتند اما پس از ژوئن ۲۰۲۵ که تأسیسات هسته‌ای ایران هدف قرار گرفت و کشورهای خلیج فارس خود را در نزدیکی جنگ منطقه‌ای دیدند تشدید یافت. از آن پس تا کنون هم «اتحادیه عرب» و هم «شورای همکاری کشورهای خلیج فارس» بارها بر لزوم کاهش تنش پافشاری کرده‌اند. در مجموع آنها خواهان فشارهای بین‌المللی علیه برنامه هسته‌ای ایران هستند اما در عین حال نگران واکنش‌های احتمالی تهران و اثرات اقتصادی-امنیتی آن بر خلیج فارس نیز هستند.
نباید پنداشت که سیاست‌های دول خلیج صرفا در سطح دیپلماتیک اهمیت دارند. آن‌ها می‌کوشند به مردم بفهمانند که فعال شدن مکانیسم ماشه یک تیغ دو لبه است که از یک سو می‌تواند توسعه‌طلبی ایران را در منطقه مهار کند و از دیگرسو احتمال خطر جنگ را افزون کند. در رسانه‌هایی که توسط کشورهای خلیج فارس اداره می‌شوند به فراوانی در همین باره محتوا تولید شده است تا مردم از اهمیت این موضوع باخبر شوند؛ رسانه‌های جریان اصلی عرب‌زبان همانند «الشرق الأوسط»، «العربیه» و مهمتر از همه این‌ها «الجزیره» که همگی وابسته به کشورهای خلیجی هستند به شکلی کم‌سابقه موضوع فعال‌سازی مکانیسم ماشه را پوشش دادند.
پرداختن به واکنش تمامی کشورهای عرب خاورمیانه در برابر مکانیسم ماشه کاری‌ست بس دشوار چراکه از نظر ژئوپولیتیکی سیاست‌های هر کشوری وابسته به جغرافیای آن است. برای مثال واکنش کشور اردن یا سوریه به خاطر دور بودن از ایران می‌تواند کاملا متفاوت باشد. از همین رو است که در این گزارش فقط به کشورهای خلیج فارس پرداخته شد که بیشترین نزدیکی جغرافیایی را به ایران دارند چرا که اگر ماشه کشید شود گلوله‌هایی نیز به سمت آن‌ها شلیک خواهد شد.