ابوالفضل یغما / رئیس جمهور ۲۴ مهر در همایش ملی نخبگان در خصوص مسئلهی سقط جنین صحبت کرد. ابراهیم رئیسی ضمن اینکه سقط جنین را از اولویتهای کشور دانست درخواست کرد همه تلاشها و اقدامات انجام شود تا سقط جنین بهجز تجویز پزش کی صورت نگیرد. ایشان همچنین گفت که این موضوع باید از نظر فرهنگی برای جامعه تبیین شود.
اظهارات این مقام اجرایی کشور، از اهمیت بسیاری برخوردار است. بخشی از سخنان ایشان با مصوبات مجلس تناقض دارد، قسمتی از فرمایش ایشان با مسائل اجتماعی جدید و نگاه دینی مشترعین به این موارد مرتبط است و شاید عدم تصریح ایشان نیز از این بابت باشد، یک قسمت از صحبتهای رئیس جمهور نیز مخاطبش خود ایشان و هیأت دولت است که توضیح خواهم داد.
۳۰ هزار سقط در خراسان رضوی
به یاد دارم که وزارت بهداشت دو سه سال پیش اعلام کرد که در سطح کشور سالانه حدود ۳۰۰ هزار سقط جنین صورت میگیرد و من به اتفاق دکتر غلامحسین حقدادی، یکی از پژوهشگران حوزه اجتماعی که با بهزیستی استان همکاری داشت نشستیم و موضوع را بررسی کردیم. با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیدیم که حدود ۱۰ درصد از این تعداد – بر حسب اینکه حدودا ۸ درصد جمعیت کشور در خراسان زیست میکنند – نزدیک به ۳۰ هزار سقط مربوط به خراسان رضوی است. این عدد بسیار بزرگ و حیرتآور است. به عبارت دیگر در هر روز در استان ما ۸۰ جنین، سقط میشوند. من نمیدانم که آمار اعلامی وزارت بهداشت تا چه اندازه درست است ولی اگر درست باشد اعداد، وضعیت وحشتناکی پیش رو میگذارند.
سقط پزشکی در استان فقط ۶۰۰ مورد است
کل جنینهایی که به دلایل پزشکی در سطح استان دستور سقط میگیرند و به اصطلاح، سقط درمانی در مورد مادرانشان انجام میشود به ۶۰۰ مورد در سال هم نمیرسد و لذا مابقی این ۳۰ هزار جنین، لابد از طریق غیر قانونی یا در مراکز غیر مجاز سقط میشوند.
حالا مشخص نیست که منظور آقای رئیسی، این ۶۰۰ مورد است یا آن ۳۰ هزارتا. اگر منظور ایشان همان ۶۰۰ مورد است که البته نشانههایی در سخن ایشان هست که دستور پزشکی را عنوان میکند و لابد به همان ۶۰۰ مورد اشاره دارد، پس باید نتیجه گرفت که سخن ایشان با مصوبه مجلس و مصاحبههای مکرر خانم خزعلی، معاون ایشان که سقط جنین را بسیار محدود نموده و تلویحا خواستار تولد فرزندان معلول هم شده، تناقض دارد.
مسئله، ازدواج سفید است!
اما بخش دیگر سخن آقای رئیسی مربوط به موضوعی است که اما و اگر زیاد دارد. عمدهی آن ۳۵۰ هزار جنینی که در سطح کشور سقط میشوند محصول ازدواجها، ارتباطها، همباشیها و رابطههای خاص است که بارداری ناخواسته ایجاد میکند و طرفین جبرا یا اختیارا اقدام به سقط میکنند و حتما هم در مراکزی این کار را انجام میدهند که کاری به قانون ندارند و مدار کارشان، اقتصادی است. البته اگر پیوند دو طرف، تابع قوانین و مقررات شرعی نباشد به طریق اولی، سقط در مراکز غیر قانونی انجام میگیرد.
موضوع مسئلهدار این بحث، ازدواج سفید یا همباشی است که دولت، حکومت، متشرعین، مراجع و هیچ نهاد شرعی و قانونی دیگری، آن را به رسمیت نمیشناسد و تأیید نمیکند اما همهی اشخاص آگاه و همهی مراجع فکری مثل جامعهشناسان، روانشناسان، متخصصین علوم اجتماعی و مددکاران اجتماعی، اذعان دارند که چنین پدیدهای در سطح گسترده در جامعه وجود دارد. آیا رئیس جمهور به این بحث اشراف دارد و در سخنان ایشان، این قسمت بسیار مهم و شاید گسترده هم مد نظر هست؟ نمیدانیم. ولی متوجه این قسمت از صحبتهای ایشان نمیشویم که میگوید: همه باید تلاش کنیم – در بعضی رسانهها این طور آمده – یا همهی اقدامات لازم را انجام دهیم که سقط صورت نگیرد.
پاسخی به پرسشها داده نشد
آیا منظور ایشان این است که مسئلهی ازدواج سفید یا رابطههای خارج از قوانین سختگیرانه را بپذیریم؟ خب، بدیهی است که این امر نیازمند تغییر موضع اساسی مراجع و یا اجتهاد قدرتمند در این زمینه است که اساسا ملاک شرعی بودن یک رابطه یا پیوند، رضایت طرفین است یا حتما باید توسط یک روحانی یا نهاد دینی و قانونی، مورد تأیید قرار گیرد؟
من یکی دو سال پیش و در پی مطرح شدن همان داستان سقط جنینها در کشور، از دفاتر برخی مراجع در مشهد، پرسشهایی پرسیدم که تقریبا حالت استفتاء داشت اما هیچکدام از پرسشهایم در این زمینه، پاسخ روشنی نگرفت. چون مسئله از حساسیت زیادی برخوردار است و چون پیچیدگیهای مفهومی هم دارد نمیتوانست توسط مسؤولان دفاتر مراجع به منشأ فتوا منتقل گردد و لذا پاسخ روشن دریافت نکرد. از طرفی، من موضوع را از طریق مددکاران اجتماعی بهزیستی و یکی از مسؤولان این نهاد هم پیگیری کردم. یعنی از آنها پرسیدم که اگر خانمی در هر سن و سال، به شما مراجعه کند و باردار باشد و تقاضای رسیدگی به خود و جنین داخل رحمش را داشته باشد، آیا از او سؤال میکنید که این بچه مال کیست و کجا باردار شدهای؟
مسؤولی که نخواست نامش برده شود
آن مسؤول که مایل نبود نامش برده شود به من گفت: نه. ما هیچ کاری به چند و چون ماجرا نداریم. ما از آن مادر و بچه، بخصوص که اگر از خانواده طرد شده باشد یا احیانا موضوع بارداریاش در خانواده، مشکلساز شده باشد، کاملا حمایت میکنیم و آن مادر باردار را مراقبت میکنیم تا بچهاش متولد شود. وقتی بچه متولد شد و مادر خواست با فرزندش پیش ما بماند و جایی هم برای رفتن نداشت، مدتی از او مراقبت میکنیم تا بتواند سرپناهی بیابد و وضعیتش روبراه شود. اما همزمان ناچاریم و طبق قانون، باید مرجع قانونی مثل پلیس و قوه قضائیه را در جریان امر قرار دهیم، اما اینکه این مادر را به عنوان مجرم، گناهکار، متهم یا چیزی شبیه به این به جایی با کسی تحویل دهیم، نه، این نه برای ما موضوعیت دارد نه از نظر انسانی درست میدانیم. اما به هر حال قانون، تعیین کنندهی نوع عملکرد ما است و ما بدون دستور قضایی نمیتوانیم کاری صورت دهیم.
میبینید که مسئله، یک مقدار پیچیدگیهایی دارد و کار چند جانبه است. همان طور که رئیس جمهور هم در این زمینه تأکید کرد که مسئله، به قول ایشان چند وجهی است و باید در همه جوانب کار شود.
منظور آقای رئیس جمهور چیست؟
اما اینکه آقای رئیسی گفت موضوع سقط جنین از اولویتهای کشور است و باید از نظر فرهنگی تبیین شود، این کاملا برای مخاطب، مبهم است. اولویت کشور یعنی چه؟ احتمالا منظور ایشان این است که اگر این سقطهای گسترده – که شاید ایشان به مصادیق آن نمیخواست اشاره کند – صورت نگیرد و بچهها به دنیا بیایند و مانند فرزندان عادی کشور زندگی آغاز کنند، این تولدها تأثیر زیادی در افزایش جمعیت دارد که همسو با سیاستهای کلی جمعیت و مصوبات مجلس و برنامههای دولت است.
اگر چنین است پس باید گفته میشد که «جلوگیری» از سقط جنین، اولویت کشور است که شاید ایشان به تعمد چنین جملهای بکار نبرده و خواسته ضمن اشاره به اصل مطلب، یک مقدار هم ایهام و ابهام در سخنش باشد که مورد سؤالات مشکلدار قرار نگیرد.
طرف دیگر این ماجرا، داستانی است که در مورد سقطجنینهای غیر قانونی اتفاق میافتد. آیا اگر رئیس جمهور همچون گذشته، رئیس دستگاه قضا میبود یا احیانا جانشین ایشان در دستگاه قضایی، میتواند دستور دهد که هر مادری یا هر زوجی یا هر دو شریک جنسی که در اثر یک ارتباط، خواسته یا ناخواسته موجب بارداری میشوند، بدون اینکه مانعی شرعی یا قانونی برایشان ایجاد کنید آنها را بپذیرید و کمک کنید فرزندشان متولد شود؟ من گمان ندارم که صدور چنین دستوری امکانپذیر باشد.
رضایت طرفین کافی است یا حتما باید یک نهاد قانونی تأیید کند؟
سوی دیگر ماجرا این است که در مورد ارتباطهای ظاهرا غیر شرعی یا غیر قانونی، بعضی مراجع دینی اعتقاد دارند که صرف رضایت طرفین حتی اگر به زبان نیاید برای مشروعیت یک رابطه جنسی و بارداری حاصل از آن، کفایت میکند اما این مسئله هنوز قانونی نشده و تا بشود معلوم نیست چقدر زمان لازم باشد.
همچنین، بسیاری از زوجها به خاطر اینکه بچه داشتن، مستلزم هزینههایی است و زوجین یا یکی از آنها، آمادگی تأمین هزینههای زندگی بچهها را ندارند یا حوصلهی پرداختن به امورات بچه یا کلا بچهداری در معادلات زندگیشان جایی ندارد، به محض باردار شدن زوجه، به دنبال مرکز و مکانی برای سقط هستند و معمولا پیشنهاداتی را که از دوستان یا همنوعانشان دریافت میکنند خیلی سریع و راحت میپذیرند و با پرداخت هزینههایی که گاه زیاد هم هست اقدام به سقط میکنند.
بارداری قبل از مراسم عروسی، ممنوع!
همچنین برخی دیدگاههای سنتی خانوادهها مانع میشود که دختران جوان، پیش از مراسم ازدواج، باردار شوند و اگر چنین اتفاقی بیفتد خانواده، مادر یا شوهر عقدی، یک جوری قضیه را زیر آب میکنند که کسی نفهمد و طبعا بچه با روشهای سنتی یا پزشکی، سقط میشود.
حالا با دانستن این موارد، مشخص نیست که منظور رئیس جمهور از اینکه موضوع جنبه فرهنگی دارد و باید برای جامعه تبیین شود، کدام بخش این داستان است؟ روشن نیست که در نگاه ایشان، چه سازمانهایی مسؤولیت دارند، کدام قسمت فرهنگ این ماجرا به کدام دستگاه مربوط است، چه بحثهای شرعی دارد، روحانیون در این زمینه چه نقشی دارند، مراجع تقلید و صاحبان اجتهاد و فتوا چه باید بکنند و کلا این ماجرا به نخبگان چه ارتباطی دارد که در همایش ملی نخبگان، این موضوع مطرح شده است؟
مخلص کلام
موضوع سقط جنین، با همهی گستردگی و عینیت در جامعه و با وجود اینکه کاهش شدید جمعیت در سالهای اخیر، ضرورت پرداختن به پیشگیری از سقط را قطعی کرده، مع الوصف، به خاطر محدودیتهایی که آقای رئیسجمهور بهتر از هر کسی به آن واقف است – که بخشی از آن شرعی، برخی قانونی و قسمتی فرهنگی است – همچنان بلاتکلیف مانده و امیدواریم اشاره رئیس جمهور به این بحث مهم که تقریبا در همهی کشورها مورد توجه قرار گرفته و چارههای بسیار خوبی برای آن اندیشیده شده، فتح بابی در این زمینه باشد.
در نهایت باید به تغییرات سریع و وسیع اجتماعی که در نسلهای جدید و در زندگی مدرن رخ داده توجه داشت و جهانی شدن فرهنگ را نیز در نظر گرفت. به هر روی، همهی ما بخصوص نسل جوان که حرف اول در نرخ باروری را میزنند بسیار تحت تأثیر فرهنگ جهانی هستند و برای همسو کردن آنها با برنامههای دولت و کشور، باید سعهی صدر داشته باشیم و نگاه مجرمپنداری و گناهکارانگاری را کنار بگذاریم.
و مخلص کلام اینکه ارباب دین باید دست بکار شوند و در مسائل مهم اجتماعی مثل این داستان، باب اجتهاد را که از مهمات مذهب تشیع است، بگشایند چنانکه کار ساز افتد و راه صلاح و پیشرفت نشان دهد.