سعید صفارائی – خبرنگار
در هفتهای که گذشت، یک مناظره در تلویزیون برگزار شد که بحث انگیزتر از بقیه بود. در این مناظره، آقای دکتر فاضلی که در کسوت مشاور آقای پزشکیان به صحنه آمده بود، در نتیجهی گفتگوی غیر متعارفی که بین وی و آقای اسفندیاری صورت گرفت، در برنامه زنده از جایش بلند شد و با عصبانیت، میکروفن را از بدنش جدا کرد و به سوی میز پزشکیان پرتاب کرد و از صحنه خارج شد.
بعد از این حرکت ناشایست، بعضی از کامنتها، توئیتها و پستها در فضای مجازی از زبان برخی افراد نسبتا سرشناس یا دانشگاهی نیز در دفاع از این حرکت دکتر فاضلی نوشته و بازنشر شد.
ما به عنوان رسانهای که از همان روزهای ابتدایی تبلیغات، همراهی خود را با آقای پزشکیان اعلام کردیم، در بارهی این حرکت آقای دکتر فاضلی، صحبتهای دیگری داریم که باید شنیده شود.
از نظر نویسنده، نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان، هیچکدام پروندهی تمیزی ندارند و هر کدامشان به نوعی دچار آلودگیهای مالی، اجتماعی، گاها اخلافی و سیاسی هستند و خلاصه اینکه امامزادهای در این بین نیست که به او متوسل شویم.
اگر هم در این انتخابات، از آقای پزشکیان حمایت میکنیم، از سر ناچاری است. چون هیچ کاندیدای دیگری را مطابق یا نزدیک خواستها و آرمانهای خودمان ندیدیم و صرف اینکه از آقای پزشکیان، به جز صداقت و راستی و درستی ندیدهایم و ایشان به نسبت سایر سیاستمداران، گذشتهی پاکتر و صافتری دارد، باعث شد ایشان را نزدیکتر به مسیر اصلاحات و تحولات همه جانبه ببینیم، چون بقیهی این دوستان که امسال کاندید شده اند و به عنوان نامزدهای نهایی به جامعه معرفی شدهاند، همه امتحان خود را پس داده و نکات منفی زیادی از خود در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت نمودهاند که باعث رویگردانی بسیاری از مردم از ایشان خواهد شد.
اما ماجرای آقای دکتر فاضلی. به نظر ما آقای اسفندیاری، اگر چه نگاهش خیلی با آنچه ما در نظر داریم متفاوت بود، و به جای پرداختن به مشکلات اساسی کشور، موردی با مسائل روبرو میشد و اساسا از نظر فکری هم خیلی کوچک مسائل را میدید، اما در یک موضوع، محق بود. اینکه، آقای پزشکیان مراقب باشد که اطرافیانش در ستاد انتخابات، همانهایی هستند که در سالهای گذشته، سمتهای مهمی در کشور داشته و بسیاری از مشکلات امروز، نتیجهی عملکرد آنها است.
به عنوان نمونه، همان ایرادی که در این دو سه سال به موضوع ارز نیمایی و چند نرخی ارز و امثال هم به دولت شهید رئیسی وارد است، متوجه آقای جهانگیری هم هست و یادمان نرود که جراحی اقتصادی اوایل دولت جاری، برای راحت شدن از شر همان ارز جهانگیری بود که سه چهار سال، خون مردم را به شیشه کرد و آخر و عاقبت هم کسی یقهی ایشان را نگرفت.
همه میدانیم که حتی یک ریال از این ارزها، به سفرهی مردم نرسید و لابد خود آقای جهانگیری خبر دارد که این ارزها به کجاها رفت و از کجاها سر درآورد که یک نمونهاش همین ماجرای چای دبش است که از آن موقع شروع شده بود و بعدا هم ادامه یافت. یا داستان وزیر کشاورزی آقای رئیسی که برکنار شد و قضیهی نهادههای دامی، مقدار زیادیاش اثر همان ارز جهانگیری بود.
بقیهی دوستان دور و بر ستاد آقای پزشکیان هم چنین داستانهایی دارند. اصولا در فساد و تبهکاری و سیهرویی، چندان تفاوتی بین اصولگرا و اصلاحطلب نیست و همهی آقایان، اگر عبا را بالا بگیرند، دم خروسشان بیرون میزند. مگر محمد خاتمی که مانند خلفش، پزشکیان، آدم پاکدستی و پاکدامنی بود و اطرافیانش، داستان کرسنت را پدید آوردند که آبرو ریزیاش بعد از بیست و چند سال، هنوز هم دامن خاتمی را رها نکرده است.
دکتر فاضلی پاسخ صحبتهای آقای اسفندیاری را نداد که آیا در زمان عضویت هیأت علمی به عنوان کارمند قراردادی (پیمانی) آیا سمتهای دولتی داشته یا نه؟ (که البته داشته) و آیا این کار، خیانت به دانشگاه هست یا نه؟ حالا اگر ایشان با آقای اسفندیاری مشکل شخصی هم داشت که ما نمیدانیم واقعا داشته یا نه، باید پاسخ آقای اسفندیاری را میداد و بدون عصبانیت میداد. کسی از استاد دانشگاه آن هم جامعهشناس انتظار ندارد که با این عصبانیت هیجانی، میکروفون را به سوی کسی که مشاور اوست و قرار است احتمالا در دانشگاههای آیندهی دولت وی هم مسؤولیتی داشته باشد، پرت کند و بدون احترام گذاشتن به دیگران، با آن خشم و عصبانیت از میدان خارج شود.
کاهگل یک طرفه و رواج سکه «کی بود کی بود من نبودم»
برچسب ها
اولین زن سکاندارِ دانشگاه علوم پزشکی در دولت چهاردهم
سرپرست دانشگاه علوم پزشکی نیشابور منصوب شد
سرپرست دانشگاه علوم پزشکی نیشابور منصوب شد
خاتون شرق - دکتر محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حکمی دکتر غزاله دوست پرست را به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی نیشابور، منصوب کرد.
آنقدر که مدرسه استعداد کشته، پراید نکشته
خاتون شرق - جمله «آنقدر که مدرسه استعداد کشته، پراید نکشته» این روزها بیش از یک ضربالمثل ساده است؛ روایتی تلخ از واقعیتی که سالهاست گریبانگیر نظام آموزشی ایران شده است. مدارس ما که روزگاری قرار بود مکانی برای شکوفایی استعدادها باشند، امروز به کارخانههای تولید انبوه دانشآموزان کنکوری تبدیل شدهاند. دانشآموزانی که همگی، صرف نظر از علایق و تواناییهایشان، در یک مسیر از پیش تعیین شده حرکت میکنند.
شروع پاییز با جشنواره رکوردشکنیهای رنگارنگ در فولاد خراسان
خاتون شرق - بزرگترین فولادساز شرق کشور از همین اولین ماه پاییز ۱۴۰۳ در حالی تولید خود را پس از ماهها چالش تامین برق شروع کرد که نشان داد برای شمارش جوجهها منتظر آخر پاییز نیست و با ثبت همزمان ۴ رکورد ماهانه تولید، عزم و همت کارکنانش جزم است که بخش زیادی از فرصت از دست رفته تولید به خاطر کمبود برق در تابستان را جبران کنند.
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.