در روز دوم این برنامه مهران احمدی در نشستی صمیمانه با هنرمندان و خبرنگاران نیشابور به سوالات ایشان پاسخ داد و درباره تجربیاتش و نقشهایی که طی این مدت در سینما و تلوزیون بازی کرده و آثاری که در دست تهیه دارد توضیح داد.
در ابتدای این برنامه مهران احمدی با بیان اینکه نخستین فیلم من به نام مصادره حدود چهارسال پیش اکران و با موفقیت روبرو شد گفت: پس از آن حدود سه سال قبل هم فیلم «سگبند» را ساختم و سرمایهگذار فیلم در آن زمان ۶میلیارد هزینه کرد و فقط برای فیلمبرداری بخش هایی از این فیلم در تایلند برای ۱۵ روز یک و نیم میلیارد تومان هزینه شد اما به خاطر شیوع کرونا این فیلم اکران نشد تا به اینجا رسیدیم.
همین فیلم را اگر حالا بخواهیم بسازیم ۱۰ تا ۱۱ میلیارد تومان هزینه خواهد داشت و سینما آنطور که میگویند صنعت پربازده و سودهی نیست و اگر معادلات تقسیم پول را در سینما بدانیم وارد این حوزه نمیشویم.
سگ بند نخستین کار حمید اکبری است و پس از این بیشتر اسمش را خواهید شنید.
تاکنون ۲فیلمی که ساختهام هر ۲ نویسندگانش نخستین کارشان بود؛ اولی مصادره نوشته آقای فرقانی و دومی سگ بند نوشته حمید اکبری و در این بین هم فیلمنامههای زیادی به من پیشنهاد شد چون تهیهکنندگان تصور می کردند با من میتوانند پولسازی کنند ولی من کار نکردم چون فیلمنامه ها را دوست نداشتم و فکر نمیکردم بتوان از آنها فیلمی ساخت که مردم دوست داشته باشند زیرا مخاطب از همه چیز برای من مهمتر است و سینما یک هنر فرهنگ است که باید به چشم صنعت به آن نگاه کرد و اگر مخاطب نداشته باشد فایدهای ندارد.
همین فاکتورها باعث شد که فیلم نامه حمید اکبری به نظرم جالب بیاید. حمید بچه پایین شهر تهران است و فیلمنامه پهایش را در قهوهخانهها و پشت پیک موتوری و توی اتوبوس شرکت واحد و لابهلای جمعیت می نویسد و به قول معروف لای پر قو نبوده است.
به همین خاطر در فیلم سگبند داستان واقعی آشپزخانه شیشه ای را میبینید که سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ در تهران وجود داشت و حمید آنها را می شناخت و برای نخستین بار در سینما به موضوع اعتیاد و مواد مخدر از دیدگاه کمدی نگاه شد زیرا اعتیاد یک موضوع تراژیک است و چیزی تلختر از آن در جهان وجود ندارد.
در فیلم سگبند به دیالوگها توجه کنید که چقدر واقعی و ملموس و درست به نظر میرسد، در یکی از صحنه این فیلم دیالوگی هست که بسیار دوست دارم و خواهر به برادرانش میگوید: «چهار متر برادر دارم اما یک جو احترام ندارم» یعنی برادرانش را متری حساب میکند و برای نوشتن این نوع دیالوگها باید بین مردم بود و برای اینکه نوشتهتان ملموس باشد باید بین مردم باشید.
چرا نیشابور به اندازه شیراز پرآوازه نیست؟
مهران احمدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: به خاطر شغلم تقریبا تمام ایران را گشتهام، از جنوب شرقی سیستانوبلوچستان، بندر گناوه و بوشهر تا خوزستان، کرمانشاه، کردستان، شیراز، یزد و اصفهان و هیچ استانی در ایراننیست که به آن سر نزده باشم و به عقیده من شیراز بهترین جا برای زندگی است ولی به این فکر میکنم نیشابور چه کم از شیراز دارد؟
خیام و عطار نیشابور هیچوقت کمتر از سعدی و حافظ شیراز نیست و با اینکه حتی گاهی به شیراز برتری داریم چرا نیشابور مانند شیراز پرآوازه نیست؟
دلایل متعددی دارد و یکی از دلایل عمده آن قطعا مردمانش هستند، ما مردم نیشابور غریب پرست هستیم، هوای خودمان را نداریم.
تقریبا تمام شهرهای ایران را گشتم ولی داناتر از نیشابوریها ندیدم، بسیار انسانهای زیرک و دانایی داریم، وقتی ما اینقدر انسانهای بزرگ و فهمیده داریم پس چه شده است؟ شاید همین باهوشی کار دستشان داده است، باید کمی با یکدیگر مهربانتر باشیم.
وی درباره چالشهای شخصیت حاجی دشتی در سریال میخواهم زنده بمانم گفت: برای بازی در این سریال آقای محمد شایسته و شهرام شاهحسینی از من دعوت کردند و زمانی که فیلمنامه را خواندم از نقش شایگان خوشم آمد و با روزبه سجادی که دستیار خودم هم بود تماس گرفتم و پرسیدم برای کدام نقش لز من دعوت شده و جواب داد شما را برای نقش حاجی دشتی ور نظر گرفتهایم که جواب دادم من این نقش را بازی نمیکنم. دوباره دعوت شدم و گفتم من نقش شایگان را میخواهم، محمد و شهرام به هم همدیگر نگاه کردند و سرشان را تکان دادند و گفتند برای این نقش قبلا قراردادش را بستهایم. پرسیدم با کی؟ وقتی گفتند حامد بهداد دیگر حرفی برای گفتن نداشتم ولی همچنان اصرار کردم نقش دشتی را بازی نمیکنم و چند جلسه دیگر هم دعوتم کردند و راضی شدم.
در حقیقت آن چیزی که شما از حاجی دشتی در سریال میبینید آن چیزی نبود که در فیلمنامه نوشته بود. من معمولا به شخصیتی که نقشش را بازی میکنم ارزشافزودههایی اضافه میکنم که در متن وجود ندارد به عنوان مثال در فیلم هزارپا به کارگردانی همشهری عزیزمان آقای ابوالحسن داوودی نقش دایی در این فیلم اصلا در متن فیلمنامه وجود ندارد.
این نقشها اتفاقا در متن رنگ به خصوصی ندارند اما اگر قرا باشد من این نقشها را ایفا کنم باید برایشان زحمت بکشم و جیزهایی به آنها اضافه کنم تا برای مخاطب قابل توجه بشود، نقش حاجی دشتی هم در سریال می خواهم زنده بمانم اینطوری نبود و ظاهرا مورد توجه مخاطب هم قرار گرفت.
وی در پاسخ به سوال یکی دیگر هز حاضران در این نشست گفت: دوستانی که من را از نزدیک میشناسند می دانند سالها قبل پس از یک دوره طولانی که هیچ اجرایی در صحنه تئاتر اکران نشده بود تئاتری را به اسم «دوستان باز هم سلام» با عبدالرضا کاهانی و نادر خرمیفر سه شب در نیشابور به روی صحنه بردیم.
حدود ۱۰ تا ۱۵ سال به دلایل مختلف مانند خستگی، سرخوردگی، اختلافات و گلایهها با اینکه صاحب انسانهای بسیار مهم و تاثیرگذار هستیم تئاتری در نیشابور اجرا نشده بود و خوب هم استقبال شد و پس از آن هم در تهران دستار و برنامهریز حدود ۱۳فیلم از پوران درخشنده تا احمدرضا معتمدی و دیگران بودم و چون تیتراژ فیلمها خوانده نمی شود دیده نشد البته در همان زمان هم دغدغه من بازیگری بود و پس از آن توانستم هفت فیلم کوتاه بسازم و پس از آن احساس کردم در بازیگری ممکن است به جایی برسم که دیگر یدک بشوم به همین خاطر تصمیم گرفتم من شروع کننده باشم و برای این کار کارگردانی بهترین راه است و خوب علاقه هم داشتم. کارگردانی کار بسیار سختی است و
کارگردان تنهاترین آدم روی زمین است
مهران احمدی در ادامه گفت: بزرگترین کارگردانهای دنیا پس از آنکه فیلمشان تمام می شود تبدیل به یک آدممعمولی در جامعه می شوند در حالی که بازیگر این طور نیست و تازه پس از پایان فیلم در جامعه سرشناس میشود.
وی در پاسخ به سوال یکی از حاضران گفت: کُمدی به چند دلیل ژانر مورد علاقه من است چون سختترین و مشکلترین مسائل را میتوانید در قالب طنز و کُمدی مطرح کنید و با این همه البته ۲۰دقیقه از فیلم سگبند سانسور شد چون در اینمملکت کُمدی که کمی حرف داشته باشد نمیشود ساخت و روز به روز دایره تنگتر و اوضاع بدتر میشود.
من نمیدانم چه باید گفت، وقتی نگاهها ایدئولوژیک باشد دایره تنگتر میشود و البته همه دلایل سانسور سگبند خود فیلمنبود و عوامل دیگری هم دخیل بودند که نمیتوانم این مسائل و ماجراها را باز کنم.
مدتی به دلیل مشکلات مالی به مسافرکشی پرداختم، البته همان زمان هم نقشهایی به منپیشنهاد شد که بهزی کنم ولی ترجیح دادم مسافرکشی کنم ولی آن نقشها را بازی نکنم و منتظر ماندم که اتفاق بهتری بیفتد که افتاد.
موفقیت در سینما فرمول خاصی ندارد و شاید اگر همان راهی را که من رفتهام کس دیگر برود به این نتیجه نرسد شاید هم خیلی بهتر شود. در سینما چند عامل باید دست به دست هم بدهد تا اتفاق خاصی بیفتد.
مهران احمدی در پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضران در این نشست درباره نظرش درخصوص اداره ارشاد گفت: من اصلا به اداره ارشاد فکر نمیکنم چون اگر میخواستم به این مسائل فکر کنم باید از ایران میرفتم.
سریالی به اسم بیگناه ساختهام که به زودی اکران خواهد شد و همچنین ۲فیلم ساختهام که به قول آقای جیرانی جزو جریان اصلی سینما است و هرکس از من پرسید به نظر این فیلمها چقدر فروش خواهد داشت هیچ اظهار نظری نکردم، فیلم، بازیگری و کارگردانی را اول برای خودم و مخاطبم میسازم نه برای خوشآیند فلان شخص یا سازمان.
نسل ما در هرجای این سینما باشیم کسی حرفی برای گفتن نخواهد داشت زیرا ما اساتیدی داشتیم که ابتدا اخلاق هنر را به ما آموختند و بعد اینکه اهل چاپلوسی نیستیم و رک هستیم و این به خاطر ریشه محکمی است که داریم و ما هم یاد گرفتهایم در برابر اساتیدمان و انسانهای بزرگ در سینما دست به سینه بایستیم. در این راه هم سختی کشیدیم، من برای تامین هزینه دانشگاهم در پارک بلال فروختم، در رستوران گارسونی کردم و همین زیستن باعث بدست آوردن تجربههای خوبی شد که در کارهای من تاثیر میگذارد و شاید هم همه این مسیر به راهی منتهی میشد که من به جایی نمیرسیدم و تا آخر باید با همان پراید مسافرکشی میکردم اما به لطف خدا و دعای خیر مادرم و با همت و پشتکار به این مرحله رسیدم.
ما نجیبترین کمدیهای دنیا را میسازیم
مهران احمدی گفت: کمدی به جز مسائل جنسی، مذهبی و سیاسی چیز دیگری نیست و تنها مواردی است که میتوان با پرداختن به آنها از مخاطب خنده گرفت و نوع بیان آن مهم است و ما نجیبترین کمدیهای دنیا را میسازیم که در یک نمونهاش سریال پایتخت خودم بازی کردم. در مملکتی که با هیچکس نمیشود شوخی کرد در برنامه خندوانه می بینیم که در استندآپهایشان با پدر و مادرشان شوخی میکنند.
وی درباره اقتصاد سینما گفت: در حال حاضر کم ترین بودجه برای ساخت یک فیلم سینمایی ۲ تا سه میلیارد تومان است، اکر به طور مثال فیلمی ۱۰میلیارد فروش داشته باشد پنج میلیارد آن می رود برای سینما، همان ابتدا ۹درصد مالیات برارزش افزوده کم میشود، ۱۰درصد برای پخش، سهم تبلیغات و غیره را هم اگر کم کنیم سهم سرمایهگذار سه میلیارد خواهد بود.
پرفروشترین فیلم ایران که ۳۲هفته اکران داشته ۵۸میلیارد فروخته است. سالیانه ۱۲۰ تا ۱۵۰فیلم در ایران ساخته میشود، از این تعداد فروش چند فیلم از مرز پنج میلیارد تومان میگذرد؟
فیلم سگبند تا الان ۲۸میلیارد تومان فروش داشته و می بینیم که اصلا توجیه اقتصادی ندارد و بیشتر به یک شوخی شبیه است.
سوال؛ پس چطور این فیلمها ساخته میشود؟ جواب؛ ارگانهای دولتی.
۷۰درصد این فیلمها به سفارش ارگانهای دولتی ساخته میشود و اصلا هم فروش برایشان مهمنیست و آن ۳۰درصد بخش خصوصی هم عاشق هستند و باید تا آخرین لحظه نگران سرمایه تهیهکننده باشند.
برای همین فیلم سگبند وقتی تهیه کننده پیشنهاد ساخت فیلم داد سه ماه به دنبال فیلمنامهای میگشتم که سرمایه تهیه کننده هدر نرود و پس هز ساخت فیلم ۲ سال و نیم به خاطر شیوع کرونا اکران آنمتوقف شد و طی این مدت شبی نبوده که به سرمایه تهیهکننده آن فکر نکنم. من در برابرسرمایه تهیهکننده و بازیگر تعهد دارم و نباید ریسک کنم و اگر می بینید گاهی به وسایلی برای فروش بیشتر فیلم متوسل میشوند برای همین است که نمیشود کار کرد.
همین مجموعه پردیس که آقایان مهدوی با سرمایهگذاری شخصی راهاندازی کرده اند باید چرخش بچرخد تا امیدوار باشند، در دورهای فیلم سگبند به فروش ۲۸میلیاردی رسیده که بهای بلیط از ۲۵هزار تومان به ۴۵هزار تومان رسیده و این ریزش مخاطب دارد، با دوران پساکرونا مواجه هستیم و هنوز مخاطبان ترس دارند و با سینما آشتی نکردهاند.
دیشب از کسانی که میآمدند تا عکس بگیریم این سوال را میپرسیدم: آخرین باری که سینما رفتید کی بود؟ یک عده پاسخ میدادند یادمان نیست، یک عده گفتند ما تا به حال سینما نرفتهایم! و این جای تقدیر دارد که فرصتی فراهم آمده تا بتوانند فضای سینما را درک کنند.
حضورم در فصل آخر پایتخت اشتباه محض بود
مهران احمدی درباره سریال پایتخت گفت: حضورم در فصل آخر سریال پایتخت اشتباه محض بود و مدت زیادی است که در تلوزیون کار نمیکنم. سریال پایتخت آنقدر مهم نیست و در فصل ۶ آن هرچقدر اصرار کردم که این متن بد را نسازند قبول نکردند و نتیجهاش این شد.
سینما ماندگاری دارد اما تئاتر ماندگاری ندارد، در تئاتر حضور شما بر صحنه ثبت نمیشود، مارلون براندو و آلپاچینو در سینما ثبت و ماندگار شدند اما حضور پرقدرت یک بازیگر در سینما بستگی به این دارد که چقدر ریشههایش قوی شده باشد و تئاتر همان ریشه است. در همه جهان بازیگرانی که در تئاتر موفق بودهاند میتوانند در سینما هم بدرخشند.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه کدام نقشهایی را که نازنین بازی کرده بیشتر میپسندد گفت: نقشهایم را در فیلم هیچ به کارگردانی کاهانی و روز روشن ساخته حسین شهابی و در تلوزیون هم نقش شکیب در سریال آوای باران فکر کنم بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
اجازه نمیدهند درباره خیام یا عطار فیلم بسازند
وی با اشاره به اینکه اجازه نمیدهند درباره خیام یا عطار فیلم بسازند گفت: زمانهای زیادی به این فکر میکنم که سریالی مانند نون خ یا پایتخت در نیشابور بسازم و مطمئن هستم اتفاق جذابی خواهد بود چون جنس مردم و روابط را میشناسم و تا عاشق این کار نباشی هیچ اتفاق خوبی نمیافتد و باید قدم در راه بگذاری به قول عطار:
تو پای به راه درنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
حمید اکبری نویسنده جوان فیلمنامه سگبند نیز در این برنامه گفت: ژانر مورد علاقه مهران احمدی کمدی تراژیک است و تلفیق غم و شادی را در کنار هم میبیند و به دنبال اینکه به هر قیمتی فیلم بسازد نیست و این همکاری فرصت بسیار خوبی را برای من فراهم کرد تا بتوانم در کنارش تجربه کسب کنم.
وی تصریح کرد: حدود ۲۰دقیقه از ابن فیلم سانسور شده و بسیاری از چفتوبستهای قصه از بین رفته تا حدی که یکی از شخصیتهای این فیلم کاملا حذف شده است اما با وجود این شرایط خط اصلی قصه را حفظ کردیم.