محبوبه ذالیانی
آیا به راستی جذابیت ظاهری که از آن به عنوان “سرمایه جنسی” تعبیر میشود، به ویژه در جامعه ما، برای موفقیت یک زن مهمتر از داشتن سرمایه اجتماعی یا فرهنگی است؟ برای پاسخ به این سوال سراغ اشرف صدیقی، دکترای روان شناسی بالینی رفتیم.
اولین سوالی که هر فرد تحصیلکرده جویای کارو حرفه به خصوص خانم ها از خود می پرسند این است آیا با کمک گرفتن از سرمایه اجتماعی و ارتباطاتی که دارند می توانند صاحب شغل و موفقیت شوند یا اینکه باید علاوه بر این موضوع از ظاهرشان به عنوان یک دارایی در کنار سایر مهارت هایشان بهره بگیرند و به قول معروف رسیدن به سر و وضع و ظاهر را هم چاشنی آن کنند؟ دکر صدیقی در پاسخ به این سوال که سرمایه جنسی چیست و چه کسانی سرمایه دارتر هستند؟ می گوید: «سرمایه جنسی اصطلاحی است که دربرگیرنده ترکیبی از ویژگیها از قبیل زیبایی، جذابیت جنسی، مهارت شناساندن و معرفی خود و مهارتهای اجتماعی است. در واقع، منظور از آن، ترکیبی از جذابیتهای جسمانی و اجتماعی است که برخی از زنان و مردان را در رسیدن به اهدافشان کمک کرده و آن فرد را برای اطرافیان به ویژه جنس مخالف از لحاظ بصری و جنسی جذاب میکند. سرمایه جنسی، آن چیزی است که ما را از نظر جنسی برای دیگران خواستنی میکند و همانند سایر انواع سرمایه، قابل نقد کردن، تبدیل کردن، معامله و بهره وری است. فهم مفهوم سرمایه جنسی، علاوه بر کمک به درک مناسبات اجتماعی و شغلی و حرفهای، برای درک روابط جنسی در بین افراد نیز ضرورت دارد. مسلما منظور از داشتن سرمایه جنسی یا به کارگیری آن، برقراری رابطه جنسی نیست.»
وی ادامه می دهد: «ما امروزه در جامعه جنسی شده و فرد محوری زندگی میکنیم که جذابیتهای ظاهری و جنسی، اهمیت و ارزش زیادی در میان زنان و مردان پیدا کرده است. با نگاهی به روابط شغلی و مناسبات افراد بهویژه در حوزه عمومی و فضاهای کاری به این نتیجه می رسیم که اگر سرمایه جنسی یعنی ظاهری شیک و خواستنی در کنار سرمایه انسانی (مدرک، مهارت کاری و سابقه کار) و سرمایه اجتماعی (افراد و لینکهای که میشناسیم و داریم) به کار گرفته شود، احتمال موفقیت و گرفتن امتیاز بیشتر میشود. این مساله و گستره امکان استفاده از سرمایه جنسی، برای زنان بیشتر از مردان فراهم است. در واقع زنان سابقه و مهارت بیشتری در بهره گیری از این سرمایه داشته و غالبا جذابیت جنسی بیشتری در مقایسه با مردان دارند.»
“شیما” متقاضی کار در یک شرکت خصوصی است. روزهای قبل از مصاحبه، موهایش را رنگ کرد، یک گن لاغری خرید و ناخن هایش را لاک زد و با یک میکاپ حرفهای برای مصاحبه آماده شد. وقتی از او پرسیدم مگر به جشن عروسی دعوت شده به من گفت: برای به دست آوردن شغل، اولین جلسه مصاحبه و میزان تاثیرگذاری بسیار مهم است، زیرا افرادی که به مصاحبه دعوت میشوند در داشتن مدرک و ومهارت و سابقه کاری تقریبا شرایط یکسانی دارند، در نتیجه برای قاپیدن شغل باید علاوه بر استعداد و توانایی، بر دارایی دیگر یعنی زیبایی ظاهر تکیه کنی. واضح است که منظور از استفاده از سرمایه جنسی، الزاما رابطه جنسی یا فهم آن به کارفرما نیست.
آیا مردان به دنبال رابطه جنسی و زنان به دنبال پولاند؟
این دکترای روان شناسی بالینی درباره ریشه و نحوه پیدایش این اصطلاح این طور توضیح می دهد: «اصطلاح سرمایه جنسی و کاربست آن در زندگی اجتماعی و مناسبات میان زنان و مردان را نخستین بار «کاترین حکیم» مطرح کرد و در سال ۲۰۱۱ در کتاب «پول شیرین: قدرت سرمایه جنسی» به صورت بندی نظریه خود پرداخت. کاترین حکیم معتقد است از حیث دارابودن این سرمایه، زنان سرمایهدار ترند، در طول تاریخ، همواره زنان خواستنی و مردان خواهان، زنان عرضه کننده و مردان متقاضی بودهاند و این الگو، هزاران سال تکرار شده است. سرمایه جنسی از نظر کاترین حکیم عبارت است از: فریبندگیهای زیبایی شناختی، بصری، بدنی، اجتماعی و جنسی. وی شش مولفه و شاخص برای سرمایه جنسی در نظر میگیرد: زیبایی، جاذبههای دلربایی، مهارتهای اجتماعی، سرزندگی، جلوهگری اجتماعی و تمایلات جنسی. او معتقد است زنان نباید سرمایههای جنسی خود را رایگان در اختیار مردان بگذارند و باید بهایش را دریافت کنند و دریافت این حق منوط به قانونی بودن، مشروع بودن و عاشقانه بودن این شراکت نیست.»
هرچند آرای کاترین حکیم مخالفتهای زیادی را در محافل فمنیستی و مارکسیستی در غرب برانگیخت، اما کاربست عملی این نظریه با عناوین مختلف در همه جوامع به ویژه جوامع شرقی وجود دارد. با نگاهی واقع گرایانه به جامعه و موقعیتهای گوناگونی که زنان و مردان در آن قرار دارند مانند فرصتهای شغلی، روابط اجتماعی، ازدواج و فرصتهای آن، زیست جنسی افراد، وضعیت سلامت روانی و اعتماد به نفس زنان و همچنین حوزه مواد آرایشی و عملهای زیبایی، متوجه میشویم که گویی در تمام عرصهها نوعی بده بستان در حال انجام است و قدرت سرمایه جنسی و میل بکارگیری آن در ذهنیت ما به اشکال مختلف وجود دارد.
شایسته سالاری یا سرمایه سالاری
برای زنانی که دارای مهارت خاص و مدرک ویژهای نیستند، سرمایه جنسی میتواند مهمترین دارایی باشد، بنابراین بسیاری بر این نظر هستند که در شرایط موجود جامعه ما که نه شایسته سالاری وجود دارد نه پالایش درستی برای به کارگیری افراد در فرصتهای شغلی و اجتماعی انجام میپذیرد و به علاوه جای هنجارها و ناهنجاریها در جامعه تغییر یافته به گونهای که بدن و زیباییهای آن به یکی از منابع اصلی قدرت بدل شده، استفاده از جذابیت و زیبایی زنانه برای دستیابی به موفقیت، نه تنها مذموم نیست بلکه ضرورت دارد. دکتر صدیقی معتقد است: «سرمایه جنسی در تمام عرصههای زندگی، از محیط کاری گرفته تا روابط زناشویی دارای اثرگذاری است. افراد جذاب به راحتی دیگران را به سمت خود میکشانند؛ از دوستان شان گرفته تا مشتریان، مدیران، هواداران و اطرافیان خود. اینگونه در جامعه بیان میشود که این افراد هم در حوزه روابط شخصی با شریک عاطفی شان و هم در عرصههای هنر و ورزش موفقترند.»
وی ادامه می دهد: «داشتن جذابیتهای ظاهری در عرصه سیاست و تجارت نیز بهویژه برای مردان بسیار تاثیر گذار است. داشتن قد بلند بهویژه برای مردان، مزیتهای اجتماعی به همراه دارد و به صورت کلی جذابیتهای ظاهری و اجتماعی، طیف گستردهای از مزیتها و امتیازها را در محیط کاری، اجتماعی و شخصی برای فرد به همراه میآورد.»
آیا استفاده از سرمایه جنسی دور از شأن انسانی است
دکتر صدیقی در مقابل این سوال که آیا استفاده از سرمایه جنسی به نوعی بهره کشی از زنان است این طور پاسخ می دهد: «کاترین حکیم در انتقاد به فمنیستهایی که زنان را تشویق به متانت و پوشیدن لباسهای مناسب و دوری کردن از لوندی برای مردان دعوت میکنند میگوید: در طول تاریخ همواره مردان بودهاند که به اشکال مختلف از زنان بهرهکشی به ویژه بهرهکشی جنسی کردهاند، چرا زنان با استفاده از زنانگی خود این کار را نکنند؟ مخالفین این نظریه اعتقاد داشتند که پدیدههایی، چون مد، آرایش و زیبایی، ابزارهای سرمایهداری برای بهره کشی از زنان است و زنان باید با حفظ شأن انسانی خود، اجازه ندهند که مردان، آنها را به چشم کالا نگاه کرده و پول و قدرت خود را با بدن آنها معامله و معاوضه کنند. این عده از مخالفین بر این باورند که یک زن کارگر با دستان زمخت و موهای ژولیده، زیباترین زن است، زیرا شأن انسانی خود را حفظ کرده و با استفاده از توان خود و نه زیباییها و جذبههای زنانه کار میکند.»
“فریبا” بیشتر از ۴۵ بهار را پشت سر گذاشته، او که نیروی خدماتی یک شرکت خصوصی است، می گوید: «امروزه حتی برای یافتن یک شغل بسیار ساده و دم دستی مانند منشیگری و کارهای خدماتی هم شانس بیشتر با زنی است که دلبرا و خواستنی باشد. به همین خاطر زنانی که دسترسی به ابزار جوانی و زیبایی دارند فرصتهای شغلی بهتری بدست آورده و از توجه کارفرما هم برخوردار میشوند، در حالی که زنانی مانند ما باید مدام به خاطر چروکهای صورت و بدن ناموزون و چاقمان طرد شده و در عذاب باشیم. تجربه به من ثابت کرده مردی که میگوید که یک زن کارگر با صورتی آفتاب سوخته و پر از لک را بیشتر از یک زن آراسته، دلربا و جذاب دوست دارد قطعا دروغ می گوید حتی برای کارگری کردن هم کارفرمایان، زنان جذاب را ترجیح می دهند.»
دکتر اشرف صدیقی می گوید: «در جامعه ما که از بحران جنسی شدید رنج برده و دچار یک زیست جنسی آشفته و بهم ریخته است، این قبیل موضوعات بیشتر به چشم میخورد. تحلیل پدیدهها و آسیبهای اجتماعی در ایران به ویژه آسیب شناسی روابط زناشویی و مناسبات جنسی بدون توجه به مساله بحران جنسی و در همین رابطه سرمایه جنسی، ناقص و ناکارامد است. بحران از آنجا عمیق میشود که بخشی از خود زنان هم به بدنشان به چشم کالا یا برگ برندهای در مناسبات میان دو جنس نگاه میکنند و اگر با مردی در ارتباط باشند و و از این ارتباط رضایت صدرصدی داشته باشند اما در صورتی که آن هدیه، پول و یا یک بلاعوض مالی دریافت نکنند، احساس پشیمانی و متضرر شدن میکنند. بخش وسیعی از مردان هم خود را خریدار این کالا میدانند و بدین ترتیب است که هر مردی که پول و قدرت بیشتری داشته باشد، میتواند زنان زیبای بیشتری را داشته باشد و در واقع مصرف کند. از این منظر ولع بسیاری از مردان برای دستیابی به پول و منزلت و قدرت، بی ارتباط با ولع جنسی افراد در یک جامعه بحران زده از حیث جنسی نیست.»
پول نقطه قوت مرد و زیبایی، برگ برنده زن
چنین فضایی این امکان را فراهم آورده تا زنان با استفاده از سرمایه جنسیشان بتوانند در بسیاری از اوقات بدون هیچ زحمتی به امتیازاتی دست یابند و همچنین آسیب پذیر بودن مردان در مقابل این دارایی زنان، سبب میشود که گاهی بی عدالتیها و حق کشیهایی صورت گیرد که در بسیاری از مواقع، ممکن است به قیمت زندگی یک فرد یا مجموعهای از اشخاص تمام شود. به عنوان مثال، در فضاهای کاری به ویژه در شرکتهای مختلف، بسیارند زنانی که بدون شایستگی و تنها به دلیل اینکه مقام بالاتر آنها خریدار جذابیت و زیبایی آنهاست، تشویقی دریافت میکنند یا ارتقا مییابند.
مساله خیانتهای زناشویی و از هم گسیختگی خانوادهها هرچند که ابعاد گستردهای دارد و نمیتوان آنها را تنها به ارائه سرمایه جنسی از طرف زنان به دلیل گرفتن امتیاز تقلیل داد و تنها زنان را مقصر روابط موازی با ازدواج مردان دانست، اما این عامل میتواند خانواده طرفین یا یکی از افراد درگیر در رابطه را دچار تزلزل و چالش کند، ورود به رابطهای که صرفا یک معامله است؛ بنابراین پول نقطه قوت مرد و زیبایی، برگ برنده زن است، در نتیجه زنان همواره به دنبال زیبایی و دلبرایی هستند و مردان دغدغه پول، موقعیت و قدرت دارند.
عایقی مفید و مؤثر به نام هویت انسانی
این در حالی است که برحسب دیدگاه اسلام، زن ومرد باید با نگاه به شخصیت انسانی هم که به طور قطع در روابطی سالم خود را نشان می دهد، در تعاملات اجتماعی حضور یابند. عایقی مفید و مؤثر به نام هویت انسانی وجود دارد که سبب ایجاد جریانی سالم و آسیب ناپذیر در روابط میان زن و مرد می شود. بر این مبنا، مرد باید در زیرساختهای فکری خویش، تصویر درستی از زن به عنوان یک شخصیت ارجمند، پاک، با کرامت و حرمت داشته باشد و زن نیز باید در روساختهای رفتاریاش که وجوه ارتباطی او را در پوشش، گفتار وحرکات نمایان می سازد، حرمت و کرامت زن بودن خود را نشان دهد. این تنها طریقی است که زن میتواند مقام و موقعیت خویش را در برابر مرد حفظ کند. زن هر اندازه متین تر، باوقارتر و عفیفتر رفتار کند و خود را در معرض نمایش برای مرد قرار ندهد، بر حرمت و کرامتش افزوده می شود.
حجت الاسلام علی قربانی درباره نحوه و میزان ارتباط میان زن و مرد در محیط بیرون از منزل داستانی از قرآن را مطرح می کند و می گوید: « نمونه و شیوهی بسیار زیبا و روشن ارتباط درست و پسندیده میان دختر و پسر، داستانی است که قرآن کریم در مورد رابطهی حضرت موسی با دختران شعیب مطرح کرده است. قرآن کریم در این رابطه چنین می فرماید: «هنگامی که موسی به آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که حیوانات خود را سیراب میکنند و در کنار آنها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشاند (و به چاه آب نزدیک نمیشوند) به آنها گفت: کار شما چیست؟ گفتند: ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند و پدر ما پیرمرد مسنی است. موسی به گوسفندان آنها آب داد و سپس رو به سوی سایه آورد و عرض کرد. پروردگارا! هر خیر و نیکی که بر من فرستی، به آن نیازمندم. ناگهان یکی از آن دو به سراغ او آمد؛ درحالیکه با نهایت حیا گام برمیداشت، گفت: پدرم از تو دعوت میکند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را به تو بپردازد. یکی از آن دو دختر گفت: پدرم! او را استخدام کن؛ چرا که بهترین کسی را که استخدام میتوانی بکنی، آن کس است که قوی و امین است….» (قصص، ۲۶- ۲۳)
وی در نتیجه گیری از این داستان می گوید: «این داستان حاوی مطالب مهمی است:
ـ دختران شعیب به خاطر انجام کاری از منزل خارج می شوند و در میان جمعیت اما با حفظ حریم و پرهیز از اختلاط بکار خود می پردازند.
ـ حضرت موسی به عنوان یک پسر جوان به سوی دختران شعیب که در گوشه ای برای انجام کار خود به انتظار نشسته بودند، می رود و با آنها با رعایت ادب و عفاف گفتگو می کند و آنها نیز به عنوان دختران جوان، با عفت و پاکی پاسخ او را به درستی می دهند و از اینکه پسر جوان ناشناخته ای به سوی آنها آمده و در مورد کار آنها میپرسد، حساسیت و عصبانیت نشان نمی دهند و پس از آن حضرت موسی به یاری آنها می شتابد.
ـ دختر جوان شعیب از جانب پدر مأمور می شود که به نزد موسی بیاید و با او در مورد کاری که انجام داد گفتگو کند تا او را برای آمدن به خانه آنها راضی کند.
ـ موسی به همراه دختران شعیب مسیر راه را می پیمایند.
ـ دختر شعیب در این مدت چنان حضرت موسی را با زیر نظر گرفتن شناسایی کرده بود که پیشنهاد استخدام وی را به عنوان بهترین فرد که از دو صفت قوی و امین برخوردار است، به پدر می دهد و پدر نیز پیشنهاد دختر را می پذیرد.
این آیات از قرآن ارتباط و گفتگوی دختر و پسر جوان را مطرح می کند و به زیبایی رعایت آداب اخلاقی و موازین ارزشی را نیز به تصویر می کشد؛ زیرا هم موسی در مواجهه با دختران شعیب از زیاده گویی و بیهوده گویی می پرهیزد و نیز انجام کاری برای آنها را بهانه ای برای نزدیکی به آنها و سوءاستفاده اخلاقی قرار نمی دهد؛ بلکه بلافاصله به زیر سایه میرود و با خدا به راز و نیاز می پردازد و هم اینکه دختران شعیب در گفتگوی با موسی از زیاده گویی می پرهیزند و به حداقل کلمات اکتفا می کنند و هنگام راه رفتن حیا و پاکدامنی خود را در برابر مرد نامحرم به نمایش می گذارند تا مرد نامحرم طمع خام در سر نپروراند.»
حجت الاسلام قربانی می گوید: «قابل توجه است که در پاره ای از روایات آمده است: «وقتی موسی به سوی خانه حضرت شعیب حرکت می کند، دختر برای راهنمایی از پیش رو حرکت میکرد و موسی از پشت سرش، چون باد به لباس دختر می وزید و ممکن بود لباس را از اندام او کنار زند، موسی به دختر شعیب می گوید: من از جلو می روم و بر سر دو راهی و چند راهی ها مرا راهنمایی کن.» در واقع خداوند متعال با بیان این داستان در قرآن کریم، به شیوایی و صراحت در مورد محدوده روابط میان زن و مرد و چگونگی حضور زن در اجتماع و حتی نوع و میزان مکالمه میان مرد و زن پرداخته است.»