ندا خوشدل
انتشار صدها تجربه مشابه از سوی زنانی که تجربه زایمان طبیعی در زایشگاهها داشته اند و انبوه توهینهایی که ذکر برخی از آنها در رسانه جایز نیست، نشان میداد که این توهینها امری تکرار شوندهاند. برخی کاربران نیز با اشاره به شرایط دشوار عمومی کادر درمان در این روزها، به توجیه این رفتار پرداختهاند. در این گزارش با احترام به پزشکان، پرستاران و کادر درمان متعهد و مسئول، به واکاوی و ریشهیابی بروز چنین رفتارهایی پرداخته است.
سارا شریعتی ۲۸ ساله می گوید: من در یک بیمارستان دولتی زایمان سزارین کردم. زمانی ک پزشک متخصص بخیه می زد، ماما شروع کرد در مورد شلی پوستم و اندامم و چاقی و لاغری با پزشک حرف زد. و خطاب ب من از عنوان «این» استفاده می کرد و می گفت: این ب بدنش اهمیت نمی دهد.فکر کنید در شرایط پر استرسی ک نگران زایمان زودرسم بودم چقدر برایم آزاردهنده است که در هوشیاری کامل این حرفهای توهین آمیز را از زبان به اصطلاح فرهیخته بشنوم.
روناک خدابخشی ۳۵ساله می گوید: «من برای زایمانم به بیمارستان خصوصی مراجعه کردم. درد خیلی زیادی داشتم. دکتر از من خواست روی پاهایم بایستم تا با اینکار جنین پایین بیاید. همین که ایستادم چند قطره خون روی زمین ریخت. همان موقع خدمه آمد و با من دعوا کرد و هر چیزی که می خواست، به من گفت. در حالی که همه اعضای خانواده ام،هر کدام جداگانه به همین خانم پول داده بودند تا هوای من را داشته باشد. و من صدای این خانم را موقع گرفتن پول می شنیدم که چطور با اطمینان به آنها خاطر جمعی می داد و می گفت خیالتان راحت باشد. ولی به خاطر چند قطره خون که اصلا دست من نبود با من چنین برخوردی داشت.
شهلا ملکی ۳۷سال دارد.او درباره تجربه بارداری خود می گوید: اولین زایمانم بود و دچار دردهای شدیدی شده بودم. برای معاینه و اطلاع از زمان دقیق زایمان به دکتر مراجعه کردم. هنگام معاینه از شدت درد ناخودآگاه داد می زدم که ماما شروع کرد سر من فریاد زدن و با لحن بدی به من گفت: «چه خبره؟ جمع کن این بساط رو. زمانی که لذت میبردی باید فکر الان رو می کردی. حالا آمدی اینجا و لوس بازی ات را برای ما آوردی!؟»
پزشک متخصص هم شاهد این رفتار و صحبتها بود و فقط لبخند تمسخرآمیزی میزد. با اینکه در شرایط بسیار حساس و نامناسبی بودم و از شدت درد به خودم می پیچیدم ولی حاضر نشدم آنجا زایمان کنم و با درد به بیمارستان خصوصی رفتم. مدتی بعد از اینکه فرزندم به دنیا آمد و حالم روبه راه شد از آن ماما و پزشک متخصص شکایت کردم. هرچند که شکایتم هیچ فایده ای نداشت ولی باعث شد آن خانم ماما آدرس منزل ما را پیدا کرده و مرتب به آدرس منزل مان مراجعه می کرد.
ملکی ادامه داد:این خانم ماما نه تنها حاضر به عذرخواهی نشد بلکه همیشه از موضع بالا برخورد می کرد و با لحن طلبکارانه ای از من می خواست تا شکایتم را پس بگیرم. با اینکه دل خوشی از او نداشتم ولی همین که این شرایط پیش آمد و ورق به این شکل برگشت برایم رضایت بخش بود و همین موضوع باعث شد تا شکایتم را پس بگیرم.
خانم مامایی که حاضر به عنوان اسم و مشخصات خود نشد درباره برخوردهای که هنگام زایمان با مادران می شود، این طور می گوید: من یک ماما هستم. پرسنل رسمی بیمارستان دولتی که ۱۰سال سابقه کار دارم و ۷سال از این سال ها را در زایشگاه یکی از شهرستان های استان خراسان گذراندم. به جرأت می توانم بگویم که این ۷سال برای من مثل یک کابوس بود. از شیفت های فشرده و سنگین گرفته تا کارانه کم که بسیاری اوقات پرداخت نمی شد و در حال حاضر که به طور کامل قطع شده است. جای تأسف است که به دلیل نیروی کم، قسمت زایمان هیچ وقت تک شیفتی نبود. بلکه یا صبح و عصر بود یا شب و صبح. بسیاری از اوقات ما تاصیح بیدار بودیم و زایمان می گرفتیم. فشردگی کار باعث می شد هنگام زایمان همیشه خسته باشیم. خب از مامایی که چندین ساعت، بی وقفه مشغول کار است، نمی توان توقع برخورد مناسب داشت. هرچند که وظیفه ماما،پزشک یا هر یک از پرسنل است که با مادر به بهترین شکل برخورد داشته باشند ولی باید به ما هم حق بدهید که در شرایط مناسب و نرمالی کار نمیکردیم.
در برخی از روایتهای منتشر شده درباره توهین به زنان در حال زایمان یا باردار، به وضوح مشخص است که حتی نگاه ماماها و پرستاران زن به مساله بارداری نگاهی توام با شماتت بدن زن است.
برخی پیامهای منتشر شده نشان میدهند زنان از سوی ماماها و پرستاران تهدید میشدهاند که حق ندارند دردی که میکشند را با فریاد زدن، تحملپذیرتر کنند و گویی عملی از سر خطا از آنها سر زده است و حالا باید در سکوت، تاوان لذتی که منجر به بارداریشان شده است را بدهند.
مادر مقدس است!!!
زهرا زحمتکش، یک ماما است. او میگوید: «علیرغم آن که در فرهنگ ما عبارت «مادر مقدس است» پررنگ میشود اما عمل زایش و زایمان که زن را به عنوان مادر معرفی میکند، تقدسی ندارد و تحقیر میشود: «به نظرم ریشه این تحقیر، همان نگاهی است که زن را ابزاری برای برآورده کردن غریزه مرد میداند، نه یک طرف دیگر این رابطه. این نگاه، بدن زن را ابژه میبیند و در این پروسه زایمان نیازی هم نمیبیند به این بدن احترامی بگذارد. گاه مثلا میگویند بچهای پس انداخته است یا اگر زنی چند بچه به دنیا آورده باشد، به او میگویند مثل ماشین جوجهکشی عمل کرده است. انگار که این زن بیشتر ابزار شده و مورد استفاده قرار گرفته است.»
زحمتکش می گوید: «من به مادرها میگویم شما باید برای همه چیز آماده باشید. شاید روزی که برای زایمان میروید حال پزشکتان خوب باشد، شاید هم نباشد. شاید پزشکتان به شما برسد شاید هم کار داشته باشد و نرسد. شاید با یک مامای خوش اخلاق روبهرو بشوید شاید هم آن روز بدترین روز مامایی باشد که به پست شما میخورد. وظیفه شما این است که آگاه باشید. در صورت دیدن هر رفتاری آنقدر به خودتان مسلط باشید که نگذارید هورمون آدرنالین و کورتیزول در بدنتان ترشح بشود. اگر حرف بد یا توهینی شنیدید روی آن تمرکز نکنید. اگر برنامهها به هم ریخت شما به هم نریزید.»
حقوق انسانی بیمار؛ تعهد انسانی پزشک و پرستار
«مهدی عازمی»، پزشک با اشاره به این که مساله آموزش، آگاهی و اعتلای فرهنگی باید در کنار هم پیش بروند، میگوید: «در همه کشورهای جهان، تحقیر انسان در مقاطعی از تاریخ از سوی گروهی بالادست نسبت به گروه زیردست اتفاق افتاده اما آموزش حقوق بشر، حقوق انسانی و شهروندی موجب شده است که به مرور زمان کمتر شاهد تکرار چنین اتفاقهایی باشیم. در مورد گروههای خاص مثل پزشکان، پرستاران و کسانی که باید حافظ جان انسانها باشند، لزوم آموزش دقیق این مسایل بیشتر به چشم میخورد. زیرا یک پزشک یا پرستار یا ماما باید توانایی این را داشته باشد که از پس بحرانهای روحی ناشی از حضور در مکانهایی مثل بیمارستان و زایشگاه برآید. اگر این آموزشها انجام نشوند یا به قدر کافی و درست نباشند، بروز اتفاقی مثل آنچه در این زایشگاه افتاده، متاسفانه ممکن است.»
این پزشک با اشاره به اصول و مبانی ابتدایی حقوق انسانی میگوید: «اولین و ابتداییترین اصل حقوق انسانی، تاکید بر حفظ کرامت انسانی است، فارغ از این که آن فرد چه کسی است؛ یک زن در حال زایمان یا هر فرد دیگری در هر موقعیتی.»
عازمی میگوید آنچه به عنوان اخلاق پزشکی در دروس آکادمیک به فارغالتحصیلان پزشکی و پرستاری یا رشتههای مرتبط تدریس میشود، کافی نیست: «اگر آموزش فقط به دوران تحصیل مرتبط باشد و بعد افراد وقتی به محیط کار آمدند، به حال خود رها شوند، با توجه به محیط پراسترس، شرایط خاص اقتصادی فعلی بهویژه در ایران، کمبود نیروی انسانی، گاه عدم همکاری بیماران و فشار روانی که بر کادر درمان وارد میشود، ممکن است فرد نتواند خودش را در شرایط بحرانی که بچهای دارد به دنیا میآید، به درستی کنترل کند. مدیریت خشم و اضطراب برای مشاغلی مثل پرستاری و پزشکی باید مستمر و مداوم باشد. راه حل غلبه بر ناهنجاریهایی اینچنینی که در طول زمان بهتر نشده و حتی بدتر هم شدهاند، فقط آموزش است و آموزش و آموزش.»
قانون چه میگوید؟
سعید چاری، حقوقدان در خصوص حقوق بیماران میگوید: «منشور حقوق بیماران آبان ۱۳۸۸ توسط وزارت بهداشت تدوین شده است. این منشور یک سند اعلامیهمانند است که در قالب منشور به دانشکدههای پزشکی و بیمارستانها ابلاغ شده است. محور اول این منشور، دریافت مطلوب خدمات سلامت، از جمله دریافت خدمات شایسته شان و منزلت انسان و با احترام به ارزشها، اعتقادات فرهنگی و مذهبی را از حقوق بیماران برشمرده است. این محور در بند ۹ به صورت مشخص اشاره کرده است که در ارایه خدمات باید توجه ویژهای به حقوق گروههای آسیبپذیر جامعه، از جمله کودکان، زنان باردار، سالمندان، بیماران روانی، زندانیان، معلولان ذهنی و جسمی و افراد بدون سرپرست اعمال شود.»
چاری با اشاره به این دو بند مشخص میگوید: «متاسفانه این منشور ضمانت اجرایی ندارد؛ یعنی مشخص نیست که اگر برخی از مفاد آن اجرا نشوند، چه مجازاتی در پی خواهد داشت. بنابراین شکایت افراد به استناد آن ممکن نیست.»
این حقوقدان به سند دیگری تحت عنوان «آییننامه انتظامی رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفهای شاغلان حرفههای پزشکی و وابسته»، مصوب تیر ۱۳۷۸ اشاره میکند که در آن مجازاتهای مشخصی برای تخلفات احتمالی ذکر شده تعیین شده است: «این آییننامه ضمانت اجرا دارد اما مشکل اصلی این است که در آن اشارهای به بحث کرامت انسانی بیمار نشده است. بنابراین، توهین و برخوردهای نامناسب بر اساس قانون موجود، قابلیت پیگرد قانونی ندارد. این خلا باعث شده است که شکایتهای زیاد در این موارد به نتیجه نرسند، مگر این که در چارچوب توهین در قوانین مجازات اسلامی باشد که در بسیاری از موارد چنین نیست.»