قصه پرغصه خانواده نیشابوری که درچادر زندگی می کنند
قصه پرغصه خانواده نیشابوری که درچادر زندگی می کنند
این روزها همه جا در هیاهوی شهر صحبت از قیمت طلا ، سکه و دلار و نوسان‌بازار بورس و انتخابات آمریکا و هزار مسئله دیگر است. هیاهوی کرونا نیز با روندی که در پیش گرفته همه را نگران کرده و از هفته دیگر با موج جدید محدودیت ها همه را خانه نشین‌خواهد کرد.اما در میان این همه دغدغه و هیاهو، در اوج همه گیری کرونا و در سرمای سوزناک پاییز متاسفانه زوجی در نیشابور پس از بیرون ریختن وسایل زندگی شان توسط صاحبخانه ، دو ماه است که در کوچه و در یک چادر محقر زندگی می کنند

این جا هسته مرکزی شهر نیشابور است، در کوچه ای که با خیابان اصلی نیشابور  تنها چند متر فاصله دارد، یک چادر مسافرتی دیده می شود که روی آن پلاستیک کشیده شده که احتمالا به دلیل فرار از سرمای سوزناک این روزهای نیشابور است با چند تکه چوب برای آتش و مقداری وسایل زندگی.

ازخانمی که دراین چادر زندگی می کند می پرسم: چند وقت است درچادرزندگی می کنید؟ پاسخ می دهد: 

دو ماهی می شود که با شوهرم در این چادر زندگی می کنیم.

چرا این جا؟ مگر خانه نداشتید؟

 دوماه پیش صاحبخانه مارا از خانه مان که در همین نزدیکی است بیرون کرد. اجاره عقب افتاده هم نداشتیم، سر قراردادمان رسید و صاحبخانه گفت بروید. حتی گفتیم صبر کنید تا وام مان بیاید ولی موافق نبودند. به ناچار نصف وسیله هایمان را به خانه خواهرم بردیم و بقیه را همین جا گذاشتیم و در حال زندگی هستیم.

چرا خانه دیگری نگرفتید؟

آن قدر که دنبال خانه گشتیم‌خسته شدیم. متاسفانه قیمت خانه ها و پول پیش آن ها خیلی زیاد شده و نتوانستیم خانه دیگری پیدا کنیم. به دلیل این که مدتی می شود نتوانستیم کار پیدا کنیم پول پیش خانه برایمان زیاد بود.

پدر و مادر و خواهر و برادرتان چه؟

پدرو مادرم مدتی است فوت کرده اند. خواهرم به ما کمک می کند و برادران دیگرم نیز مشکلات زندگی خودشان را دارند.

شغل همسرتان چه بوده است؟

ابتدا در کشتارگاه بود. بعد در میدان بار کار می کرد. مدتی هم کارگر ساختمانی بود ولی  اکنون به خاطر شرایطی که داریم و این جا ناامن است و  همچنین پیدا نکردن کار مدتی است که کار نمی کند. البته سرگذر می رود ولی کاری پیدا نمی کند. خودم برای نظافت به خانه دیگران می روم و از این راه درآمد کسب می کنم.

قوم و خویشی در این جا ندارید؟

چرا، اما آن بندگان خدا هم درگیری های خودشان را در زندگی دارند. اگر فقط بتوانیم خانه ای داشته باشیم، اتاقی و سقفی بالای سرمان مشکلی نداریم و هر دو نفرمان کار می کنیم و از عهده مخارج زندگی بر می آییم.ولی هم اکنون مشکل مسکن داریم و نمی توانیم با پولی که داریم جایی را پیدا کنیم.

دو فرزند از همسر سابقم دارم که به خاطر اعتیاد از او جدا شدم. یکی از آن ها ازدواج کرده ولی یکی دیگر را بهزیستی به خوابگاهی در شهر چناران منتقل کرده است، با این که من نمی خواستم این اتفاق بیفتد و از پیشم برود.

اجازه می دهید داخل چادر را ببینم؟

خیلی به هم ریخته است. شب ها این جا شمع روشن می کنیم و دیشب شمع روی پتو افتاد و آن را آتش زد. به همین خاطر خیلی به هم ریخته است و باید مرتب کنیم.

تحت پوشش نهادی نیستید؟

قبلا تحت پوشش کمیته امداد بودم اما وقتی ازدواج کردم آن را قطع کردند.یکی دوبار هم مراجعه کردم ولی گفتند نمی شود. این خانم  در ادامه گفت وگو توضیح  داد:  شوهرم قبلا اعتیاد داشت ولی هم اکنون ترک‌ کرده است و فقط متادون مصرف می کند.

صاحبخانه قبلی این خانواده نیز گفت: یک سال پیش با ما قرارداد امضا کردند و در ابتدا ۲۰۰ هزار تومان اجاره خود را پرداخت می کردند اما پس از کرونا پول قبض ها و کرایه خود را پرداخت نکردند و به علت این که به این پول نیاز داشتیم مجبور شدیم عذر آن ها را بخواهیم.رئیس اداره بهزیستی نیشابور نیز در این خصوص با بیان این که از موضوع اطلاع نداشته است افزود: اگر جزو معلولان و سالمندان باشند یا کودکی داشته باشند ، تحت پوشش ما قرار می گیرند که باید مداخله کنیم در غیر این صورت ارتباطی به بهزیستی پیدا نمی کند اما باید با این فرد مصاحبه کنیم ببینیم چه کار می توانیم برایش انجام دهیم/خراسان