شاعر و نویسنده، باشرف و شعور زنده است
شاعر و نویسنده، باشرف و شعور زنده است
یادداشت های ادبی

شادروان قاسم آهنین جان ، شاعر

مسعوداصغرنژادبلوچی

**

سال گذشته یادداشتی نوشتم برای اشتباه گرفتن شادروان آهنین جان با هوشنگ ابتهاج که نشان می‌داد چگونه آب‌خانه‌اش را برداشته است. این یادداشت به شرح زیر است:

چندی است که فیلمی پخش‌شده است از شاعری به نام قاسم آهنین جان که عنوانش را نهاده‌اند شرایط زندگی هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه). لازم دانستم درباره «جهان شاعری» که خوشبختانه به همین نام نیز کتابی نگاشته‌ام برایتان فرازهایی از آن را بازگو نمایم. شاعر و آن‌کسی که با کلمه به شکل متعالی ارتباط برقرار نماید دیگر نگران این نیست که زندگی و معیشت اش چگونه است. چراکه به‌واسطه‌ی همین درک بیشتر در آستانه خیروبرکت کائناتی قرار می‌گیرد؛ و به‌نوعی سخن می‌گوید که دیگران جسارت و شهامت عنوان کردنش را ندارند یا لااقل دلشان می‌خواهد با چنین نگاه و عینکی به هستی نگاه کنند. شاعر باشرف و شعور زنده است البته در خود اثر می‌توان معترض باشد عارف باشد یا خاموش. انتخاب با وی است و این شاعر گیلانی بر فراز اراده خود زنده است و در سکوتی بزرگوارانه در حال تماشای حیات است.

بعدازاین یادداشت به لطف جناب آقای بهمن ساکی نویسنده و پژوهشگر اهوازی که کتاب فرهنگ گونه‌های نوپدید در شعر معاصر فارسی را نوشته و تنها با یک دایرکت آن را به انضمام مجموعه اشعار شاعران خوب جنوب برای من ارسال کرد؛ با مجموعه شعر آیینی «گلی برای غریبان تا همیشه» شادروان آهنین جان آشنا شدم؛ و دانستم این شاعر و پرستار عاشق مادر در چه شرایط ویژه‌ای به سر می‌برد. درباره بیماری و دوره‌های متعدد درمان و ماجراهای رخ‌داده شنیده‌ها بسیار است و بنده حرفی بیشتر از آن ندارم چراکه خود ندیده‌ام و تنها شنیده‌ام؛ اما می‌دانم جنوبی‌های خونگرم همچون شمالی‌های مهمان‌نواز در کنار فرازوفرودهای زندگی مرام و مسلک انسان‌مدارانه ی خود را هیچ‌گاه کنار نمی‌گذارند. منتها تازگی‌ها رسم شده است تا اینکه برخی از فعالین در عرصه فرهنگ و چاپ یک سری از نشریات و نشرهای مختلف برای این‌که دائماً در سطح اول فضای ژورنالیستی قرار بگیرند به هر ترتیب و به هر داستان دوست دارند که اسم خود را سر زبان‌ها بیندازند و برای خودشان یک‌جور تبلیغات درست کنند.

 بعد از کلیپی که از شادمان قاسم آهنین جان منتشر شد که خیلی‌ها ایشان را به‌جای هوشنگ ابتهاج اشتباه گرفته بودند و مباحث و مسائل زیادی مطرح گردید…اما به نظرم چه خاص و خوب خواهد بود که آدم‌ها را همان‌که هستند ببینیم و بشناسم نه آنچه در ذهن داریم.

اتفاق‌های عجیب زیادی پس‌ازآن کلیپ رخ داد…حتی پس از درگذشت راهب عزیز…و خیلی‌های دیگر…بنده ایشان را ندیده‌ام و در مورد شخصیت و شعر ایشان در حد بضاعت اندک خود می‌توانم نظر بدهم. منتها نکته مهمی درباره شاعر گران‌قدر شادروان قاسم آهنین جان وجود دارد که خود صراحتاً به آن اشاره نموده است؛ و آن‌هم نشان دادن مجموعه اشعار ایشان است که انتشارات افراز آن را به زیور طبع آراست. درود بر این نشر همکاران ناشناخته و ندیده‌ی نشر افراز…که البته من مجموعه اشعار چالنگی را از این نشر اخیراً تهیه نموده‌ام و با قیمت مناسب…از این مباحث که کارشناس و استاد فن می‌خواهد درباره آن سخن گفتن فعلاً بگذریم…مسأله در این یادداشت و این زمان کسانی هستند که سعی می‌کنند از مرده و زنده آدم‌ها برای خود کسب هویت نمایند.

 انتشاراتی‌ها افراد و فعالین عرصه‌های مختلف فرهنگ و هنر همیشه بعد از اتفاق خود را نوعی نوشدارو فرض کرده و به سهراب مرد جان پیشنهاد درمان می‌دهند.

 قاسم آهنین جان در همان ویدیو یا همان کلیپ خودش اشاره می‌کند به اینکه همه زندگی من کتاب من و مجموعه اشعار من است و این کتاب توسط نشر افراز چاپ‌شده و چند جلد نیز توسط نشر خوزان …درباره مابقی آثار ایشان بنده بی اطلاع هستم… با این همه و این حال عمر فیزیکی قاسم آهنین‌جان تمام شده است اما عمر معنوی ایشان زنده است و مدعیان دفاع از کیان فرهنگی می‌توانند با استفاده از ظرفیت‌هایی که دارند در راه اعتلای فرهنگ و ادب این مرز و بوم گام بردارند و با نشر آثاری از این دست و قبیل خدمت رسانی نمایند نه اینکه بازار آشفته را به نفع خود طوری تغییر دهند و برای خود کسب هویت کنند.

 شاعران و نویسندگان زیادی در اقصا نقاط کشور عزیزمان هستند که نیاز به توجه به انتشار و حمایت دارند.

به همین مناسبت لازم دیدم که در این باره و در این حوزه عرض کنم پیشکسوتان که در برخی از دوره‌های فعالیتشان فعال بودند ولی متأسفانه با فراز و فرودهایی اقتصادی در حال حاضر آثار دوران میان‌سالی خود را آماده کرده‌اند ولی توان نشر آن‌ها وجود ندارند را حمایت کنیم.

و این حمایت با نشر و نظر افکندن بر کار و کارنامه آن ها میسر است …به عمل کار برآید وگرنه ما همه سخندان هم که نباشیم سخنران که هستیم…

در مقابل کسانی که معلوم الحال مشغول فعالیت زاویه بندی زاویه گذاری و تغییر زاویه و مزاج هستند چیزی نداریم جز درخواست مشارکت صادقانه برای نشر آثار شعرا و نویسندگان متعهد ایرانی خصوصا داخلی ها…خواهش می‌کنیم که به جای این نوع رفتار‌ها به درمان و اصلاح ذهن آلوده خود بپردازیم و بگذاریم که احساس هوایی بخورد.

 بگذاریم که ادبیات آن چیزی باشد که لازم است باشد نه آن چیزی که برخی دلشان می خواهد یا آنها برایش تصمیم گرفته اند که آن گونه باشد.

ضمن تشکر و قدردانی از انتشاراتی همچون افراز و خوزان و از اینگونه انتشاراتی که با بضاعت اندک خود ولی کارهای بزرگ می‌کنند، خواهشمندم برخی از انتشاراتی های بنام که سر زبانها افتاده اند نیز رویکرد خود را تغییر داده و به خدمت رسانی فرهنگی روی بیاورند.

  • نویسنده : مسعوداصغرنژادبلوچی
  • منبع خبر : خاتون شرق